پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تقریبا بر همگان روشن است که حضرت فاطمه‌ زهرا سلام الله علیها در عنفوان جوانی از دار دنیا رفتند و مرگ ایشان بر اثر یک حادثه و رخداد طبیعی نبوده و با توجه به حوادثی که در آن ایام برای ایشان و همسر با وفایش امیرالمومنین علیه السلام بوجود آمد، شیعه رحلت ایشان را شهادت در دفاع از حریم ولایت می‌داند؛ که سخن در این باره به کرات و به صورت اجمال و تفصیل بیان شده است.

اما سخن ما در این مقاله، نسبت به عاملان آن جنایت هولناک است؛ و اینکه این افراد و حامیانشان با چه کیفیتی وداع فاطمه سلام الله علیها را شاهد بودند؟

در ابتدا به سراغ کاسه‌های داغتر از آش برویم؛ همان کسانی که از روی تعصبات واهی، سعی در به انحراف کشاندن اذهان دارند و با توجیهات فراوان، قصد انکار اصل ماجرا را داشته و دارند. گروهی از اینان اصل هجوم و جسارت به پاره‌ی تن رسول الله را منکر شده و قصد عادی جلوه دادن مسئله را داشتند؛ اما وقتی با دلایل متقن مواجه شدند، به جای آن که دست از لجاجت و عناد خود بردارند، راه دیگری را در پیش گرفتند و خواستند لااقل به شکلی آن را رفع و رجوع کنند. 

بعد از کشمکش‌های فراوان، در نهایت این افراد اصل ماجرا را فی الجمله قبول کردند که حداقل خشم و کدورتی میان شیخین و آن حضرت بوجود آمد، امّا در ضمن کلام خود سعی کردند با ساخت روایات جعلی، نشان دهند که حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها در پایان عمر از شیخین راضی و رفع کدورت شد. قبل از اینکه اصل ماجرا را بیان کنیم، لازم است هدف این افراد را در توجیه این جریان متذکر شویم تا ببینیم هدف غایی از ساخت این روایات جعلی چه بوده است؟

دوستان هوشیار باید متوجه باشند که اگر وهابیت، خشم و ناراحتی فاطمه‌ زهرا سلام الله علیها را بپذیرند، و قبول کنند که آن حضرت از شیخین ( ابوبکر و عمر) خشمگین و غضبناک شده و با همین حال از دنیا رفته است، در واقع پذیرفته‌اند که اصل مشروعیت خلافت آن ها دچار خدشه است. با این دلیل که: « این موضوع ثابت می‌کند تنها یادگار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، برترین بانوی دو عالم و سرور زنان اهل بهشت با خلافت آنان مخالف بوده و طبق روایات صحیح السندی که در صحیحترین کتاب‌های خود آنان آمده، رضایت حضرت زهرا سلام الله علیها، رضایت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و خشم او، خشم آن حضرت می‌باشد؛ از این رو برای پوشش گذاردن بر این حقیقت، دست به کار شده و روایتی را جعل کردهاند.[1]

مضمون فارسی روایت اینچنین است: « بر فرض بپذیریم که فاطمه رضی الله عنها- مدتی از شیخین[ ابوبکر و عمر] دلگیر شده و از آن دو روی گردانده، ولی همان‌گونه که بیهقی و دیگران نقل کرده‌اند، شیخین در آخرین روزهای حیات فاطمه- رضی الله عنها- به ملاقات وی رفته و رضایت وی را جلب نمودند...»[2]

از سخن بالا می‌توان یک نتیجه‌ جالب گرفت و آن اینکه : مستشکل چاره‌ای جز اعتراف و پذیرش اصل خشم و غضب فاطمه سلام الله علیها نسبت به شیخین نداشته چرا که این حقیقت در سه جا از کتاب صحیح بخاری و یک‌جا از کتاب صحیح مسلم که صحیح‌ترین کتاب‌ها پس از قرآن نزد وهّابیت به شمار می‌رود، آمده است.[3]

اما در اینجا نیز سوال دیگری از وهابیّون مطرح است و آن اینکه در تقابل منابع روایات، آیا روایت صحیح بخاری نزد شما وهابیّون از درجه‌ی اعتبار بالاتری برخوردار است یا روایت بیهقی؟

با توجه به اینکه روایت بیهقی از شخصی ناصبی و دشمن امیرالمومنین علیه السلام بوده و ضمنا خود نیز شاهد ماجرا نبوده است!

در پایان نتیجه و اظهار نظر پیرامون مطالب فوق را بر عهده‌ی خوانندگان محترم می‌نهیم.

منابع:

[1]. شبهات فاطمیه, ص 135.
[2]. الاعتقاد والهدایه الی سبیل الرشاد, ج 1, ص 354, احمدبن الحسین البیهقی.
[3]. صحیح بخاری, ج 3, ص 1126- ج4, ص 1549- ج 6, ص 2474 و صحیح مسلم ج 3, ص 1759.