آیا شیعه دربارۀ اهلبیت، غلوّ میکند؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله شبهاتی که پیروان وهابیت در مبحث اهلبیت به شیعه وارد میکنند این شبهه میباشد که آیا عقیدۀ شیعه دربارۀ اهلبیت، غلو آمیز است؟
پاسخ:
غلو در لغت به این معناست که حدّ شیء و میزان اعتدال آن به هم بخورد. بنابراین هر شیئی برای خود حدی دارد، البته حد و حدود اشیاء متفاوت است؛ که اگر از آن حدّ اعتدال و آن حدّ واقعی عبور کنیم و پا را فراتر بگذاریم میگویند شخص، غلوّ کرده است.
و امّا غلوّ در مسائل عقیدتی به این معناست که از حدّ شرعی چیزی و آن مقداری که وحی برای ما معین کرده، بگذریم؛ به عنوان مثال از حدّ کتاب و سنت جلوتر بیفتیم.
بنابراین از آنجا که غلو یک امر نکوهیده است خداوند متعال اهل کتاب را نصیحت میکند که در دین خود زیاده روی نکنند، در آنجا که میفرماید :
« یا أهل الکتاب لا تغلوا فی دینکم ». [ نساء / 171، مائده / 77 ] « ای اهل کتاب، در دین خود غلو و زیاده روی نکنید ». ( به دلیل اینکه اهل کتاب بشر را خدا و فرزند خدا میدانستند ).
و اما غالی در قلمرو توحید کسی است که امامان را از مقام عبودیت و بندگی فراتر برده و آنها را خدا بپندارد، مثلا بگوید : آنان خالق زمین و آسمانند، یا معتقد باشد که تدبیر نظام آفرینش پس از ایجاد به دست آنها است، یا اینکه امر تشریع به آنان واگذار شده، و تحریم و تحلیل در دست آنهاست.
بنابراین پیروان اهلبیت در تمام مراتب توحید ذرّهای از مرز توحید حقیقی تجاوز نکرده، و تنها خدا را خالق و مدبر، و مشرّع میدانند و امامان را انسانهای برتر و والا میدانند.
به عقیدۀ شیعیان، اگر در یک مورد خاص و در پرتو دعای آنان، تحولی در جهان آفرینش رخ دهد و یا بیماری شفا پیدا کند، همگی به اذن خدا بوده. و همچنین شفاعت آنان در روز رستاخیز هم به اذن خداست و توسل به آنان، به خاطر آن جایگاهی که نزد خدا دارند. ذکر فضائل و مناقب آنان نیز نوعی اظهار مهر و مودت به خاندان رسالت است که مورد تاکید قرآن و سنت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) میباشد. حب عترت و مودت ذوی القربی از اصولی است که قرآن و سنت بر آن تاکید دارند.[1] اعتقاد به آگاهی آنان از غیب نیز به معنای آن است که آنان به اذن الهی و تعلیم وی از غیب خبر میدهند.
بنابراین به هیچ عنوان نمیتوان این عقاید را نشانۀ غلو و زیاده روی درباره آنان دانست.همچنین امامان ما پیوسته از غالیان تبری جسته، و آنان را از ساحت خود طرد میکردند.امام هشتم ( علیه السّلام ) در یکی از دعاهای خویش از غالیان زمان خود تبری و دوری میگزیند متن دعا به این شرح است: «پرودگار! من از گفتار کسانی که در حق ما مطالبی را میگویند که ما نگفتهایم، تبری میجویم، پروردگارا خلقت جهان و روزی بندگان از آن تو است، تو را میپرستیم و از تو کمک میطلبیم . . . بارالها! تو آفریدگار ما و آفریدگار پدران و فرزندان ما هستی، پروردگارا ربوبیت و الوهیت شایسته تو است، از کسانی که تصور میکنند که ما پروردگار آنها هستیم و یا میاندیشند که خالق و رازق آنها هستیم، برائت و بیزاری میجوییم، بارالها ما این سخنان را به آنان نگفتهایم، ما را به گفتار آنان مؤاخذه نفرما! ».[2]
میبینید که امام در این راز و نیاز با خدا به انتقاد از اندیشههای باطل برخاسته است.[3]
منابع :
[1]. مستدرک حاکم: 3 / 177.
[2]. بحار الأنوار، ج 25، ص 243.
[3]. کتاب راهنمای حقیقت آیت الله شیخ جعفر سبحانی، ص 429 ـ 433
افزودن نظر جدید