تفسیربه رأی، شگرد تصوف در وجهه سازی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از انحرافات متصوفه این بوده که هر چیزی را که در بین مردم و در اعتقادات ایشان مقدس و قابل احترام بوده، به نفع خود مصادره میکردند و این از مصادیق تحریف است که در زمان ما نیز صوفیان از این خدعه برای عوام فریبی و اغوای جوانان استفاده میکنند. از اشخاص گرفته تا تفسیر آیات قرآن کریم در وصف خود و جعل روایات دربارهی خود و منتصب کردن اولیاء الهی و معصومین علیهم السلام به خود و مصادرهی اشخاص حقیقی و حقوقی و موجهان در شرع و عارفان به نفع خود، همه و همه از انحرافات این فرقه است.
از جمله آیاتی که ایشان در وصف خویش و در راستای اهداف و اعمال صوفیانه تفسیر نمودهاند، این آیهی شریفه است: أُوْلَئِکَ یُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَیْنِ بِمَا صَبَرُوا وَیَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ[1] (اين عده از اهل كتاب) ایشان دو برابر اجر خواهند داشت؛ چون هم صبر كردند و هم بدیها را با خوبیها دور نمودند و از آنچه روزيشان كرديم انفاق مىكنند. بسیاری از مفسران و نیز علامهی طباطبایی در تفسیر این آیهی شریفه مینویسد: در اين آيه شريفه، وعدهاى جميل به آن عدّه از اهل كتاب مىدهد كه شناخت خود را، كه از قرآن و رسول اسلام داشتند، كتمان نكردند و مدح ايشان است بر حسن سلوك و مدارايشان با جاهلان مشركين. و به همين جهت بايد گفت: مراد از اجر دو برابر، اين است كه: يك اجر به ايشان داده مىشود به خاطر اينكه به كتاب آسمانى خود ايمان داشتند، و يك اجر هم داده مىشود بهخاطر اينكه به قرآن ايمان آوردند و بر ايمان دوم بعد از ايمان اولشان صبر نموده و كلفت و مشقت مخالفت با هوى را كه در هر دو ايمان هست، تحمل نمودند.[2]
میبینیم که مخاطب آیه، اهل کتابی هستند که بر دین خود استوار بوده و پس از یافتن حق به اسلام روی آوردند و باز ثابت قدم ماندهاند. با این وجود متصوفه سعی دارند خود را مصداق (اولئک) بنامند و اجر مرتین را برای زهد و فقر خویش اثبات کنند. در اینباره ابوالمفاخر یحیی باخرزی مینویسد: فضیلت انفاق و عطا از آن جهت است که مالی که او را از خدای مشغول میدارد، او ترک آن مال کند و خدای تعالی میفرماید: أُوْلَئِکَ یُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَیْنِ بِمَا صَبَرُوا؛ یعنی صبر کردند بر زهد در دنیا پس او را دو ثواب دهند، یکی بر زهد و یکی بر فقر![3]
گاهی از آیات قرآن برای کاری استشهاد میشود، این مانعی ندارد؛ اما آیه را به گونهای معنی و تفسیر کردن که اصل موضوع را تغییر دهد، این مصداق تفسیر به رأی و انحراف است. رسول خدا ـ صلی الله عليه و آله فرمود: ما امَنَ بی مَنْ فَسَّر برأيه كلامی ..، و باز فرمود: من فَسّر القرآن برأيه فليتبوَأ مقعدَه من النّار[4] هر كسی به رأی و دلخواه خويش گفتار مرا تفسير كند، به من ايمان نياورده است، كسی كه قرآن را به رأي و نظر خود تفسير كند، جايگاهش آتش جهنم است. و در تفسير منسوب به امام حسن عسكري _ عليه السّلام_ چنين آمده است كه: «آيا میدانيد چه كسانی به قرآن، كه آن را شرفی بسی بزرگ و والا است، تمسك میجويند؟ آنان كه قرآن و تأويلش را از ما اهل بيت و يا از نمايندگان و سفيران ما به سوی شيعيانمان به دست آورند، نه از طريق قياس بدكاران و آرای اهل جدل. امّا آنان كه به رأی و نظر خود دربارهی قرآن اظهار نظر میكنند، اگر تصادفاً گفتارشان درست باشد، عملشان از روي نادانی بوده، قرآن را از غير اهلش فرا گرفتهاند، و امّا اگر دچار خطا و اشتباه شده، سخنشان مطابق با واقعِ امور نباشد، جايگاهشان آتش جهنم خواهد بود.»[5]
با این رویهای که متصوفه در انحراف پیش گرفتهاند و بنابر نص روایات معصومین علیهم السلام، اگر ایشان از گذشتهی خود توبه نکرده و مسیر کج را ادامه دهند، باید خود را آمادهی قهر الهی و دوزخ کنند.
منابع:
1- سوره قصص / 54
2- تفسیر المیزان، ذیل آیهی شریفه 54 سوره قصص
3- اورادالاحباب و فصوص الآداب، ص12، باخرزی، چاپ دانشگاه تهران
4- معرفت، محمدهادي، همان، ج 1، صص 60-61
5- مقدمه تفسير برهان، (مرأة الانوار)، ص 16
افزودن نظر جدید