افزودن نظر جدید
سلام باید توجه نمود برخلاف
سلام باید توجه نمود برخلاف آن چیزی که شما ادعا نمودهاید علیرضا پیغان سه سال قبل از احمداسماعیل بصری در اثبات ادعای امام بودن خود بدین روایت تمسک یافته و بافتههای خود را بدان حمل نموده است. احمد اسماعیل اذعان دارد که در تاریخ ۱۹۹۹ میلادی مصادف با ۱۳۷۸ شمسی ادعای امامت خود را کشف و اعلان نموده در حالیکه پیغان از سال ۱۳۷۰ شمسی خود را مورد عنایت الهام و توجه الهی دانسته و در ۱۹۹۶ میلادی مصادف ۱۳۷۵ شمسی اعلان امامت نموده است . دلیل این مورد که احمد در سال 1999 میلادی ادعای امامت نموده، مطالبی است که در سایت رسمی احمد اسماعیل موجود میباشد: «قبل عام ۱۹۹۹ بسنين كان السيد احمد ع يلتقى بوالده الامام المهدى سلام الله عليه في عالم الشهاده وكان ينهل من علمه ويسير على خطواته وفى نهاية عام ۱۹۹۹ بدأ وبأمر الامام المهدى بنقد الباطل في الحوزة بشدة وطالبهم بالاصلاح العلمي والعملي والمالي وبعد مسيرة نقد ومطالبة بالاصلاح استمرت حتى عام ۲۰۰۲ امر الامام المهدى السيد احمد الحسن بابلاغ الناس بأنه رسول من الامام المهدى وبدأت دعوة الناس للايمان بالسيد احمد الحسن في الشهر السابع عام ۲۰۰۲م والموافق شهر جمادى الاول عام ۱۴۲۳ هجري في النجف الاشرف» باید توجه کرد که قبل از علیرضا پیغان افرادی بودهاند که به این حدیث استناد نمودهاند: محمد کریم خان کرمانی (۱۳۸۸ق) و محمد باقر شریف طباطبایی (۱۳۱۹ق) از بزرگان شیخیه، در اثبات اصطلاح رکن رابع و نقیب بودن شیخ احمد احسایی از حدیث وصیت کتاب الغیبه شیخ طوسی بهره بردهاند. محمد کریم خان کرمانی رهبر فرقه شیخیه کریمخانیه در جلد چهارم کتاب ارشاد العوام برای اثبات رکن رابع، ابتدا به ضرورت هدایت مردم و لزوم هدایت کنندگانی بین مردم با عنوان مهدیین اشاره کرده و با استناد به حدیث موسوم به وصیت از کتاب الغيبة شيخ طوسی نوشته است:«از این حدیث شریف بر میآید که به شیعیان نیز مهدی میتوان گفت و ایشان بزرگان شیعهاند و هدایت یافتهگان و هدایتکنندگان و غیر از دوازده امامند.»[1] از طرف دیگر میرزا محمدباقر طباطبایی در تبیین حدیث وصیت و کلام محمدخان کرمانی این نکته را تذکر داده است که مراد از ( احمد ) در حدیث وصیت شیخ طوسی، شیخ احمد احسایی میباشد و او همان قطب و پیشوایی است که در دوران غیبت باید به امور مردم رسیدگی نماید این فرد پس از تایید سخنان محمدکریمخان کرمانی و این که در دوران غیبت نقبایی برای امام وجود دارد میگوید: «عرض میشود که جواب این فرمایش، آخر در جواب فرمایش اول گذشت و لکن از برای توضیح عرض میکنم که آنچه در آن شکی نیست مراد از دوازده مهدی دوازده، نقیباند روحى لهم الفداء . که همیشه در حضور به خدمت گزاری مشغولند و انس آن حضرت عجل الله تعالی فرجه به ایشان است و ایشان مهدی هستند و هادی ایشان امام علیه السلام است و چون یکی از ایشان فوت شود و رحلت کند شخص دیگر را خداوند عالم جل شانه ترقی دهد و به جای او و بدل او قرار دهد تا همیشه دوازده نفر در حضور به خدمتگزاری مشغول باشند و احتمال می رود که مراد از دوازده مهدی غیر از دوازده خدمتگزار در حضور باشند و چون در آخرالزمان فتنه و فساد این خلق منکوس زیاد میشود و شکوک در تزاید است آن جناب مراد حضرت مهدی علیه اسلام ] چون راعی خلق است در آخر الزمان ایشان را بفرستد در میان خلق از برای رفع شکوک و شبهات و سد ثغور مسلمین ...پس به تدریج باید ظاهر شوند و اینکه اول ایشان به اسم دارد که یکی از آن ها احمد است شاهد این مطلب است که به تدریج بروز خواهند کرد واول و دویمی دارند و دور نیست که اول ایشان مرحوم شیخ احمد احسایی ] اعلی الله مقامه بوده و باقی بعد از آن جناب به تدریج بیایند»[2]
پس با توجه به نمونههای ذکر شده ادعایی که شما بیان نمودهاید نادرست است و پیش از احمداسماعیل بصری، محمدکریم خان کرمانی رهبر شیخیه و علیرضا پیغان از حدیث وصیت برای اثبات ادعای خویش بهره بردهاند.
پی نوشت: [1]. .ارشاد العوام ج4ص224.
[2]. .رساله میرزا محمد باقر شریف طباطبایی در جواب حاج میرزا حسن موسوی اصفهانی.
سجادی زاده
1402/03/17 - 09:58
لینک ثابت