افزودن نظر جدید

سلام. به نظرم منظور نویسنده این بود که در مکتب اهل سنت در موضوع انتخاب خلیفه هیچ راه مشخص و روسنی وجود ندارد و همانطور که تاریخ خلافت نشان داده، جامعه در زمینه راه شرعی انتخاب خلیفه همواره دچار ابهام و تاریکی بوده است. ابوبکر بدون نص به خلافت میرسد، لیکن عمر برخلاف ابوبکر، با نصّ ابوبکر روی کار میآید. عثمان بر خلاف دو خلیفه قبلی، توسط یک شورای انتصابی خلیفه میشود... زمان میگذرد... معاویه با حیله گری و دروغ به خلاف میرسد. یزید هم برخلاف خلفای قبلی، با اصرار و اجبار و نیرنگ معاویه روی کار میآید. معاویه ثانی ناگهان تمام جریان خلافت گذشته را نادرست معرفی کرده و از خلافت کنار میرود. مروانیان با نیرنگ و شمشیر روی کار میایند. بنی عباس، علیه خلافتی که در نگاه اکثریت اهل سنت، مشروع بود، شورش کرده و خود به خلافت میرسند، و جالب اینکه مشروع هم شمرده میشوند.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.