افزودن نظر جدید

آنقدر محو ولی ات ابلیس شده ای که خدا را فراموش کرده ای. می گویی شرع مداران با استناد به روایات بی اساس... خوب است به قرآن مراجعه کنی و آیاتی که درباره ابلیس آمده بخوانی تا بدانی آنچه در ذهن مبارکتان می گذرد در زمره «وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ[سوره انعام، آیه 121]و در خفا ‏شيطانها به دوستان خود وسوسه مى كنند تا با شما ستيزه نمايند و اگر اطاعتشان كنيد قطعا شما هم مشركيد.» قرار گرفته اید. خوب است کلام خداوند را درباره شیطان ببینید که می فرمایند: «الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا[سوره نساء، آیه 76] كسانى كه ايمان آورده‏ اند در راه خدا كارزار مى كنند و كسانى كه كافر شده‏ اند در راه طاغوت مى ‏جنگند پس با ياران شيطان بجنگيد كه نيرنگ شيطان [در نهايت] ضعيف است.» و آیات فراوانی که در مورد ولی نعمت شما سخنانی خلاف آنچه که می گویید را بیان می فرماید. در آیات ذکر شده و آیات مشابه به صراحت درباره انحراف شیطان سخن رانده شده است و احمقانی که کارشان تاویل آیات قرآن است، آیات را به نفع خود تاویل می کنند و چهره حق به جانب به خود گرفته و اهل شریعت را تمسخر می کنند. چرا نمی خواهید از توهمی که برایتان بوجود آمده بیرون بیایید و راه هدایت و صراط حقیقت را ببینید و در آن طی طریق کنید. اگر از علوم مختلف بهره می بردید میدانستید در باب حجیت ظواهر الفاظ اینگونه آمده است«بهترین دلیل بر حجیت ظاهر، بناء عقلاء است و دلیل آن برگرفته از دو مقدمه ی قطعی است: 1)روش عملی عقلا در محاوراتشان اعتماد به ظاهر کلام یکدیگر است، زیرا با همین کلمات و سخنان منظور و مقصود خود را به دیگران انتقال می دهند. لذا هرگز فرض نمی کنند آن کلامی که می شنوند بر خلاف ظاهر باشد و احتمال خلاف نمی دهند، بلکه مطلوب نزد عقلاء قبول و اعتماد کردن به ظاهر کلام یکدیگر است، لذا به هم اعتماد کرده و در فهم مقصود یکدیگر بدان ظواهر اکتفاء می نمایند. بنابراین ظاهر کلام هم نسبت به گوینده در برابر شنونده و بالعکس حجت می باشد و گفته های گوینده مورد استناد نزد شنونده است و هم دلیل و حجت برای گوینده می باشد. لذا هر دو در مقام احتجاج اگر هر کدام بر خلاف ظاهر اقوال خود سخنی بگویند هر کدام علیه دیگری سخن برای گفتن و محکوم کردن دارند. به همین خاطر به اقرار هر شخص علیه خودش توجه می شود و به عنوان دلیل نسبت بدان عمل می کنند و بر همان اساس حکم صادر می شود. 2)شارع مقدس هرگز در گفتگوها و رساندن مقصودش به دیگران از روش عقلاء خارج نشد؛ در این زمینه دلایل متعدی وجود دارد: 1)شارع از جمله ی عقلا است. 2)شارع رییس عقلاء محسوب می شود. 3)شارع با روش و مسلک عقلاء هم سو است. 4)ظاهر الفاظ شارع به عنوان حجت او نزد مکلفین خواهد بود. 5)ظاهر الفاظ شارع به عنوان حجت عذر نزد مکلفین خواهد بود. » لذا مگر می شود ظاهر کلام خداوند که قرآن کریم باشد، چیزی را بگوید و باطن آن خلاف آن را؟ حتما در مورد بطون قرآن چیزی شنیده اید و گمان کرده اید باطن قرآن غیر ظاهر آن است یا باطن قرآن خلاف ظاهرش را افاده می کند، که اگر چنین فکری کرده اید حتما در اشتباه افتاده اید زیرا باطن قرآن مطالبی عمیق تر از ظاهر را بیانی می کند ولی مخالف ظاهر آن سخن نمی گوید. اگر اینچنین باشد عموم مردم بواسطه همین قرآنی که برای هدایت عامه مردم نازل شده است منحرف شده و نقض غرض حاصل می شود. پس ای برادر کمی تامل و مطالعه در دیگر علوم اسلامی برای فهم معارف اسلامی برای جنابتان و ضروری است تا در مهلکه شیطان گرفتار نشوید.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.