افزودن نظر جدید

نظریه های مختلفی را مشاهده کردم همه بیشتر به اوهام شباهت دارد . مسیر حقیقت در راستای تکامل اسلام است و مسیرمشخصی دارد . 1 شاه خوشین بنیان گذار طریقت است نه حقیقت 2 - حقیقت که که کمال اسلام است همینطور الکی نمیتوان با حدس و گمان گفت چطوری است .چون حقیقت بوسیله کلام وسرانجام مسیر آینده را نشان داده و روشن کرده متافانه در طول تاریخ مثل سایر ادیان توسط افراد رهبری کننده ( روحانیان آن مذهب) شاخه شاخه شده مانند یهودیت . مسیحیت و اسلام . چون پیروان حقیقت مثل سایر ادیان استثمار سیدان قرار گرفتند ونتوانستن بادر اختیار داشتن و خواندن کلام وسرانجام و شرط و شون مسیر را درست به پیمایند . چون تابحال هرچه بیان شده به حقیقت پیوسته است . پس برای شناخت حقیقت باید هرکس تحقیق و به نتیجه ی مطمئنه برسد . نباید فراموش کرد هیچ باطلی نمیتواند ادعا کند که با تحقیق مرا بشناس . ولی حقیقت از عالم الست واکنون تاکید دارد تحقیق کنید ( ازل زمانه دن وارام ها وارام تحقیق ایدنلره خاوندکارام ) در عالم الست نیز به ملائیک امر شد تحقیق کنند تا حق را بشناسن ( اوزمان که گوز آشدیلار باخدلار حق دیدارینه (منظورش ملائیک است) محو حیران اولوب باخدیلار محو حیرانی ***** حق بویوردی محو اولمیون باخمیون محو حیرانی حقی تحقیق ایلیوب بیلون بی همتا سلطانی ****** عرض ایتدلر پادشاها رهنمالیق ایله بیزه حق اولاره اولدی دلیل بیلدیلر ذات رحمانی)
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.