شما اینجا هستید
افزودن نظر جدید
دوست من شما همه را متهم می
دوست من شما همه را متهم می کنید و خود را تبرئه. شما میگویید سادات را نادان و پیر.. خواندید و نورعلی را تمجید کردید. خوب است هر آنچه که می گویید به قول خودتون دلیل براش اقامه کنید. شالوده و اصل اهل حق توسط سادات این فرقه تا به امروز اداره می شده است و اتفاقا برخلاف آنچه که ذکر کردید مکتب جریانی است که دوده های اهل حق علیرغم اختلافات جزئی که با هم دارند، بالاتفاق شما را مطرود از یارسان خواندند، سخن شما را قبول کنیم یا ایشان را. اگر برای هر شخصی داستان مکتب و اهل حق را بیان کنند، شما را منحرف و اهل حق را محق می دانند. پس اول مساله طرد مکتب را از اهر حق حل کنید تا بعد نوبت به پاسخ دادن سوالات شما برسد. ضمن آنکه به قول نورعلی در برهان الحق ص 17 که گفته «اهل حق مشتق از حق و حقیقت است و اساس آن از .... تا ظهور حضرت مولی الموالی علی ابن ابی طالب ع در هر زمان و مکان جزء اسرار انبیاء و موصلین بحق بود. از حضرت علی تا امام دوازدهم علیهم السلام آن اسرار یدابید به یکدیگر سپرده اند، ...تا اینکه امام زمان عج به روایت اهل حق یک جلسه سری مرکب از یاران خاص الخاص با حضور آن حضرت در محل خلوت یا درعالم معنوی بیا و بس ساج نار تشکیل، چنین امر شد اسرار مذکور را بعد از غیبت آن حضرت در هر زمان توسط ولی وقت به خواص ابلاغ گردد و اولیایی که بعد از غیبت حضرت مهدی ع بوجود آمده اند زیاد است غالبا در کتب تواریخ و تذکره های عرفا ذکرشان هست،در اینجا ثبت نامشان زائد می داند . فقط در جای خود به ذکر اشخاصی می پردازد که نامشان در کتب و تذکره های مزبور نیست و از مشاهیر رشته اهل حق می باشند.»
سوال:1-برفرض که سخنان به قول شما شطح آمیز او قبول باشد، اولا در متن آمده که اهل حق از اسرار است و باید در هر زمان به خواص ابلاغ شود، عزیزم اگر اهل حق از اسرار است، چرا نورعلی اسرار را برخلاف سفارش مولی فاش کرد و درباره آن کتاب نوشت؟ اگر قرار بود کسی اسرار را فاش کند که مورد وثوق باشد، بهتر نبود که آن شخص امام عصر عج یا از نایبان حضرت باشد تا اینکه شخصی گمنام؟
2-شما که سند سند میکنید، سند این سخن نورعلی کجاست که ادعای مجلس سری بزرگان اهل حق با حضرت را بیان می کند؟
3-طبق ادعای نورعلی امام زمان به روایت اهل حق یک جلسه سری مرکب از... تشکیل داد، و حال آنکه خود اهل حق به این مطلب اشاره نمی کنند حتی اگر هم اشاره کنند به گفته نورعلی سند تشکیل جلسه روایات اهل حق است و حال آنکه از زمان غیبت تا کنون در کتب معتبره چنین اراجیفی نقل نشده است.
4-قدمت متون اهل حق به اعتراف شما به زمان سلطان در قرن هفت می رسد و حال آنکه غیبت کبری در قرن سوم اتفاق افتاده است، شما میگویید بعد از چهارصد سال از غیبت چنین مزخرفاتی درست است اما کتب شیعه برخلاف سخن شما سخن می گوید.
مضافا با این نظری که در سایت قرار دادید به یاری خداوند بیشتر به انحرافات فرقه مکتب که حتی مطرود اهل حق است پرداخته می شود تا حقیقت امر روشن شود. شما هم نظرات خود را برای ما ارسار کنید.
m.tavab
1395/11/17 - 21:50
لینک ثابت