خدا از منظر اوشو

  • 1392/08/16 - 07:15

تعابیری که اوشو در مورد خدا به کار می برد بسیار زیادتر از مواردی هست که ذکر می کنیم.با بیان این جمله ها تفاوت اساسی و بنیادین دیدگاه اوشو درباره خدا، با دیدگاه اسلام و مکتب نورانی اهل بیت علیهم السلام به خوبی روشن خواهد شد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تعابیری که اوشو در مورد خداوند به کار می برد بسیار زیادتر از مواردی هست که ذکر می کنیم.
یکی از جملات تکان دهنده اوشو درباره خداوند چنین است:اگر خداوند سکس را گناه بداند،بنابراین در این دنیا هیچ گناه کاری بزرگتر از او نیست!در تمامی کائنات گناه کار بزرگتری از او وجود ندارد.(1)
همچنین او می گوید:در هنگام سکس شما به جهان هستی از همیشه نزدیکتر هستید.توسط سکس هست که اولوهیت می تواند تولید زندگی کند و زندگی جدیدی را خلق کند.بنابراین در سکس ما به خالق از همیشه نزدیکتریم...اگر ما با قداست به سکس روی بیاوریم،با بازیگوشی می توانیم به آسانی لمحه ای از الوهیت را دریافت کنیم.(2)

او در گفته های خود تناقض گویی های بی شماری دارد،که هر فردی به راحتی می تواند چنین تناقضاتی را تشخیص دهد.
اکنون به یکی ازتناقض گویی های اوشو در باره خداوند توجه فرمایید: قرن‌هاست که خدا را نور می پنداریم.این به سبب ترس ما از تاریکی است نه اینکه خدا فقط نور باشد.خدا به همان اندازه نور است که تاریکی است.خدا باید هم تاریکی باشدو هم نور، و گرنه تاریکی نمی تواند وجود داشته باشد.خدا باید هم پست ترین باشد هم بدترین،هم ماده هم ذهن.(3)اوشو در اینجا خدا را هم نور می داند و هم تاریکی اما در زیر عکس این سخن را بیان می کند.
برای خدا تاریکی وجود ندارد.برای نور تاریکی وجود ندارد.تاریکی تنها زمانی هست که نور نیست.به همین دلیل این دو هرگز باهم وجود ندارند. نور اصلا نمی داند که تاریکی هم هست. ازکجا می تواند بداند؟ آنگاه که نور است تاریکی نیست.  تاریکی فقط یک نبودن است. خدا هیچ تاریکی را نمی شناسد.(4)
اوشو ادعا می کند همه خدا هستند. هیچ کس نمی تواند غیر از این باشد.(5) و در جایی دیگر با کمال صراحت وجود عینی را نسبت به خدا انکار و او را تنها وجود ذهنی و یک نام معرفی  می کند.می گوید: هستی دم دست توست و خدا فقط در ذهنت وجود دارد. یک مفهوم است و وجود عینی ندارد.(6)
او در جایی دیگر مسئولیت تمام عالم هستی را به دوش خداوند انداخته و معتقد است انسانها هیچ مسئولیتی ندارند و تنها خداست که مسئول تمام خوبی ها و بدیهاست.(7) می گوید:خدا خود مسئول آفرینش است. من مسئول نیستم، تو مسئول نیستی، هیچ کس دیگر مسئول نیست، مسئولیت کامل بر عهده خدا، یا هستی است.(8)

این حرف اوشو در حالی است که خداوند در کتابش با کمال صراحت می فرماید:که هر کس مسئول اعمال خویش است((کل ِنفس بما کَسَبت رَهینه))(9)همچنین می فرماید:که نه تنها  انسان مسئول است،بلکه تمام اعضا و جوارح او مسئول اند((ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا))(10)

همچنین می فرماید احدی حق سوال از خدا را ندارد"در واقع یعنی حق مواخذه خدا را ندارد".((لا یَسئَل عما یَفعل و هم یَسئَلون))(11)و همچنین از خدا جز خیر و رحمت ناشی نمی شود و نزد او جز خیر و جاودانگی چیز دیگری نیست((و ما عند الله خیر و ابقی افلا تعقلون))(12)

حرف نهایی اوشو در مورد خداوند
اگر از من می پرسید،من به شما می گویم،خدا را فراموش کنید،حقیقت را فراموش کنید،من به شما می گویم تنها به دنبال عشق باشید.(13)
آنچه گذشت تنها نمونه هایی از حرف هاو توصیفات اوشو در مورد خداوند بود.در واقع خدای اوشو موجودی است که مجوز سکس را صادر کرده است،و راه رسیدن به او انجام دادن اعمال سکس می باشد.(14)
اگر کمی در مورد نظریات اوشو درباره خداوند تامل و تدبر شود به راحتی می توان دریافت که جناب اوشو هر زمان که عاشق می شد خدا را عشق معنا می کرد،هرزمان که حال و هوای سکس می کرد خیلی سریع خدا را هم داخل در هوا و هوسهای خود می کرد،و هر موقع که دلش هوای موسیقی، رقص، پایکوبی، جشن، ترانه، آواز خوانی و امثال اینها را می کرد خیلی سریع می گفت که خدا یعنی اینها! به راستی آیا این حرفها جز رجز خوانیهای یک فرد بی ثبات،نفس پرست،و شهوت ران چیز دیگری می تواندباشد؟آیا این طرز تفکر، جز برخاسته از یک ذهن مادی گرا و شهوت پرست،چیز دیگری می تواند باشد؟ این حرفهای جناب اوشو به خاطر توجیه اعمال و رفتارهای شهوانی و توهمات حاصل شده در حالت خلسه،که بر اثرانجام رقص و سکس به وجود می آید چیز دیگری نمی تواند باشد.
به راستی از این تعابیر چه چیزی برداشت می شود؟آیا این گونه سخنان جز لفاظی، شعر گویی، ترانه سرایی، خود بزرگ بینی، نفس پرستی، الحاد و راندن کلمات کفر آمیز بر زبان حاصل و نتیجه دیگری دارد؟(15)
چگونه می توان به حرفهای اوشو اطمینان کرد!او که در یک جا سخن از واسطه گری برای ارتباط با خدا سخن میراند و در جای دیگر آن را به صراحت رد می کند.او که درجایی خدا را هم تاریکی و هم نورمی داند و در جایی دیگر تاریکی را به شدت از خدا نفی می کند.
بنابراین منطق هر خواننده ای می تواند این مطلب را در یابد که این گونه اظهار نظر و موضع گیری درباره خداوند،جز جهالت و بی اطلاعی محض درباره خداوند متعال ،چیز دیگری نمی باشد.و در واقع اگر جناب اوشو و پیروان او از جایگاه رفیع خداوند"بنا بر تعریف و توصیف خداوند در دین مبین اسلام"ذره ای اطلاع وآگاهی داشتند،هرگز چنین عقیده ای درباره خداوند ابراز نمی کردند.

منابع :

1. اوشو،از سکس تا فراآگاهی،ترجمه محسن خاتمی،ص22
2. اوشو،از سکس تا فراآگاهی،ترجمه محسن خاتمی،ص114
3. اوشو،عشق پرنده ای آزاد است،ترجمه مجید پزشکی،ص85
4. اوشو،زندگی موهبتی الهی است،ترجمه مجید پزشکی،ص47
5. اوشو،عشق پرنده ای آزاد است،ترجمه مجید پزشکی،ص99
6. اوشو،زندگی موهبتی الهی است،ترجمه مجید پزشکی،ص26-28
7. نگرشی بر آراء و اندیشه های اوشو،محمد تقی فعالی،ص206
8. اوشو،دل به دریا بزن،ترجمه مجید پزشکی،ص 18
9. مدثر35
10. اسراء36
11. انبیاء23
12. قصص60
13. اوشو راز بزرگ،ترجمه روان کهریز،ص251
14. نگرشی بر آراء و اندیشه های اوشو،محمد تقی فعالی،ص210
15. نگرشی بر آراء و اندیشه های اوشو،محمد تقی فعالی،ص210

برگرفته از کتاب نگرشی بر آراء و اندیشه های اوشو،محمد تقی فعالی

 

تولیدی

دیدگاه‌ها

خوب بود لطفا بازم چنین مطالبی را منتشر کنید.تشکر

يك نكته ظريف درباره اشو وجود داره كه بهتره قبل از هر نقدي دربارش فكر بشه، اون نكته اينه كه اوشو هيچ يك از حرفهاي خود را بر اساس قطعيت نمي زند و در اكثر سخنانش اشاره دارد كه اين حرفها نظرات من هستند و هيچ يك صد در صد نيست. شما كه با زحمت زياد اين مطالب را در نقد اشو نوشته ايد با يقين و قاطعييت درباره نظر خود صحبت كرديد. و اين در حكمت عدم يقين شك بر انگيزتر از صحبت هاي اشو است. با تشكر

نظراحسان حرف حق هست

توبايدخودسازي كني.بايدهزاران چيزراازوجودت بيرون بريزي .بايدازمندي خشم شهوت و...رادوربريزي. تازماني كه ان هارادورنريزي وازوجودت نزدايي...ان هاچون علف هاي هرز هستند.اين نيز از اوشو است من تمامي حرف هاي اورا قبول ندارم ولي اين دليل نمي شود كه درباره ي شخصيت او چنين قضاوتي بكنم بايد تمام جوانب را در نظر داشت خوبي ها وبدي ها .

یادآغازخلقت و ماجرای تمرد آدم وحوا ازخواسته خداوندمتعال،ووسوسه ودعوت شیطان به انتخاب سکس وهوس وشهوت افتادم، اوشو تجسم شیطان رجیم.

عزیزم حضرت آدم قفس رو شکست ؟چرا با فهم نگاه مسئله نمیکنید؟اشرف کائنات تو بهشتی که هزاران هزار میوه وجود داشت بخاطر یه سیب وسوسه بشه؟شما ها قرآن رو درک نکردین؟قرآن پر از رمز و راز و همه کسی معنی اصلییشو نمیفهمه؟

شاد باش تا حسود وجاه طلب نباشی/اشو

بادرود خدمت دوستان من دراین نظرخواهی فقط یك بیت از مولانا میتونم بگم وبس,هركسی ازظن خودشدیارمن..ازدرون من نجست اسرارمن.

چقدر راحت میتونست بگه من فرستاده ی خدا هستم، یا مجریه دستورات فرستاده ی خدا، ولی تبلیغاتی نکرد و مخاطب را آزاد گذاشت، پس جای هیچ نقدی نیست.

اوشو خود را بالاتر ار پیامبران می‌دانست. یکی از مسائل قابل بررسی در رابطه با اشو کبر و غرور اوست . او چنان خود را بزرگ میداند که گاهی ، خود را در حد قدّیسان و منجیان بشریت بالا میبرد (اشو ، اينك بركه اي كهن ، ترجمه سيروس سعدونيان ، صفحه 67) او خود را سر آغاز یک آگاهی نوین مذهبی می داند آن چنان که باید انسانی نو ، تمدنی نو و فرهنگی نو بسازد (اشو، كودك نوين ، ترجمه ي مرجان فرجي ، پشت جلد). اشو اين طور اذعان مي كند كه براي نجات كتب آسماني آمده است (آواز سكوت ، ترجمه ميرجواد سيدحسيني ، ص 237). اين خودبزرگ بيني از اشو به طرفدارانش نيز سرايت كرده است . به طوريكه يكي از هواداران او مركز آموزه هاي اشو را بزرگترين مركز رشد معنوي در جهان معرفي كرده است (اشو، يك فنجان چاي ، ترجمه مسيحا برزگر ، ص آخر).

اگر قرار باشد، هرکس خود را نماینده خدا نداند، نقدش بیهوده باشد، پس باید تمامی کرسیهای نقد و بررسی افکار را تعطیل کرد. اوشو هرچند خود را برتر از پیامبران می‌دانست، لیکن از سویی دیگر از خدایی موهوم سخن میگوید (او اگر خود را نماینده خدای خود معرفی میکرد، آبرویی برایش نمی‌ماند. چون خدایی که او تعریف میکند، بسیار متناقض، ناقص و نامتعادل است.)

از نظر شما خدا خود عشق نیست? اوشو سعی بر ان نمیکنه که برای حرفاش سند اراعه بده زیرا بر این نکته واقف که هر کس بدنبال علم و آگاهی باشه کنکاش میکنه تفکر میکنه وکسی که طالب واقعیت و آگاهی باشه حتما بدستش میاره ,,من نمیدانم شما که ادعای سوادت میشه اونقدر که به خودت اجازه میدی در مورد حرفهای اوشو که فیلسوف بزرگی هستن و رهرویان بسیاری هم دارن حرف بزنی,,, چطور نفهمیدی که منظور اشو دقیقا به سمت خداست و به زبان و علمش و فلسفه ش داره خدارو وچهره واقعیه خالق یکتارو به ما نشون میده اشو خدارو خود عشق میدونه و غیر ازاینم نیست,,,خدا که شخص نیست وجود کالبدی که نداره انرژی اعظیم که برتمام ذرات هستی نظارت داره

حتما اگه پاسخی دارید بدید تا قانع شم یه چیزی بپرسم ؛ مسیح داشت مصلوب میشد و فریاد زد : خدایا ! آیا منو رها کردی؟ مسیح از خدا کمک خواست ، ولی خدا هیچ کمکی نکرد ؛ توی حادثه ی منا هزاران نفر مردن ، خدا هیچ کمکی نکرد ؛ در تاریخ به هزاران نفر تجاوز شد ، شکنجه شدن ؛ با زجر جون دادن و باز خدا فقط نگاه کرد ؛ من اگه خدا بودم ، جهانی پر از ستم نمی آفریدم.جهانی که من سالمم ، ولی دیگری فلج و معلول زاده شده ؛ این یعنی تبعیض.سکس بده؟ پس چرا منتظرید تو بهشت با حوری و غقلمان بخوابید؟ چرا منتظر جنگل و طبیعت و خوراکی های لذیذ هستید؟ مگه تمام اینها تو زمین نیست؟ اگه سکس زشته ، چه تو بهشت و چه تو همین دنیا زشته.اگه سکس زشته ، پس همه ی دنیا زشتن ؛ چون همه با سکس به دنیا می آن.من از بهشت خسته میشم.از خوابیدن با دیگران و خوردن و نوشیدن.توی همین دنیا هم با هیچ پسر یا دختری نخوابیدم.بیشتر از یه بشقاب غذا هم نمیتوونم بخورم ، سیر میشم.پس بهشت شما برای من هیچ جذابیّتی نداره.خدا هم اگه باشه ، به خاطر جهان گندی که آفریده ، محکومش میکنم.دفتر اعمالشو براش باز میکنم.میگم که خیلی هارو معلول آفریدی ، با اینکه سالمم ، درد معلول هارو میفهمم.میگم خیلی ها با زجر مردن و تو سکوت کردی.چرا باید قاتل و روانی بیافرینی که دیگرانو شکنجه کنن؟

با کمی فکر و بالا بردن آگاهی پی به نظم و هماهنگی در این هستی پی خواهید برد.همه ما از یک منبع نور و با اختیاری که به ما داده شده به این بیکران هستی قدم گذاشته ایم ولی افسوس هوای زمین ما را از خود بیخود کرده و ماموریتمان را فراموش کرده ایم.وقتی عشق خدا در تو تجلی پیدا کند به راز تفاوتهاي زمینی پی خواهی برد.و اینکه چرا حادثه منا رخ داده و یا اینکه های دیگر...ما همه ساله برای واقعه عاشورا عزاداری می کنیم .. به دنبال حکمت خدا باشید که این واقعه درس پایداری و مردانگی در برابر ظلم بود و خدا ما را با قضاوتها تنها گذاشته و منتظر است تا او را ببینیم و جوابمان را بگیریم...

من اری به اظهار نظر کارشناسی دینی و منطقی یا هر چیز دیگه راجع به این فرد ندارم ولی اصولا از او دسته افرادی هستم که احساسم رو قبول دارم این آقا چهره یه عارف رو نداره چون تا اونجا که دیدم عرفا از هر دینی رگه هایی از زهد یا استقامت در وجودشون هست که چهره اونها رو قابا اعتماد و احترام میکنه ولی من حس خبی از دیدنش ندارم کسی که مدعی عشق هست باید گیرایی بصری داشته باشه که این فرد نیست

واقعا خجالت نميكشيد كه بيان ميكنيد اوشو به خاطر فرهنگ سكس از آمريكا اخراج شد؟ همه جا دروغ ميگيد اينجا هم دروغ بس كنيد اين فرهنگ دروغ پروري و اشغالتونو

علی آقا من نمی دونم اوشو برای چی از آمریکا اخراج شد،شاید شما اطلاعات ناب و دست اولی داشته باشید، ولی مگر فرق میکنه برای چی اخراج شد. ما در باره ی افکارش صحبت میکنیم و اینکه خیلی عوامانه و سبکه. شایدحرفا و ادبیات خاص اینجور آدما، در نقاطی از دنیا طرفدار داشته باشه ولی برای یه ایرانی که تاریخ و فرهنگش پر از متون فلسفی و عرفانی و شعر و آدمای وزینی مثل"بو علی سینا،سهروردی،ملاصدرا ،عطار ، مولانا، فردوسی و حافظ و سعدی و . . . است نباید مجذوب و شیفته ی اینجور آدما بشه.

با سلام حضور تمامی بزرگوارانی که مقاله خدا از منظر اوشو را مورد نقد و بررسی قرار داده اند. چند نکته قابل ذکر است: 1- اولا اوشو تماماً حرف های بد و خیلی بد نگفته یعنی اوشو همیشه از الفاظ زننده استفاده نکرده 2- اوشو معلوم نیست به کدام صراط قائل است. در جایی خدا را تمجید میکند در جایی سکس را عامل رسیدن به خدا میداند 3- اوشو تفکر و مشی ثابت ندارد گاهی به نعل میزند و گاهی به میخ مثلا از طرفی به مبارزه با نفس دعوت میکند و از طرفی دعوت به گناه 4- اوشو نشان داد که اصلا روحیه عرفانی و دنیا گریزی ندارد نمونه داشتن ماشین های چند ده تایی در آمریکا، که به شدت به آنها وابسته بود 5- باید در نقد اوشو تمامی مواضع و دیدگاهای او را در کنار هم دید بعد قضاوت کرد 6- در این مقاله یکی دو صفحه ای نمی توان به طور کامل از اندیشه های اوشو مطمئن شد 7- اوشو به هر حال هر مطلبی که گفته چه از روی ظن و گمان و چه غیر آن دیدگاه خود را مطرح کرده که اینها برای ما حجت است در آخر انصافا شما این حرف های بی پایه و اساس اوشو و در خیلی مواقع استفاده از الفاظ زشت و رکیک را با عرفان نابی که توسط اهل بیت و اولیاء به ما رسیده یکی میدانید؟ کمی تأمل باید کرد...

یاد یگیر وقتی داری نقد میکنی یا نظر میدی هیچ موقع با یقین صحبت نکن... .... یاد ضرب امثل معروف میوفتم در باز است باز پرنده است پس در پرنده است

سلام دوست عزیز هرکسی نظری داره همینطور شما وهرنظری قابل احترام .قضاوت وتوهین به نظرات ذهنیه همدیگر کار پسندیده ای نیست

کسی که درآرامش نیست ونمیخواهد باشد،حرفهای اوشو رو درک نمیکنه،اوشو راه رسیدن به خداست و پاکی از تمام بیماریها

شما از شیوه پادشاه لخت و لباس نامرئی استفاده میکنید. خود میدانید که شاهتان (اشو) لخت است. و با این ترفند که او را فرا انسان می‌خوانید در تلاشید که سخنان نامعقول و متناقض و نادرست او را صحیح جلوه دهید.

سلام. به هرحال هرکس بتواند به یک نفرکمک کند که دراین حال وهوای مسموم جوامع سیاسی یک لحظه آرامش یابد.یک منجی است. حال ان شخص هرکس که باشد فرقی ندارد.

اشو خود یکی از عوامل آلودگی سیاسی در هند و امریکا و دیگر کشورها بود. حوادث مزرعه او در امریکا و مرگ او و سخنان او در روزهای آخر زندگی و ابراز انزجار از برخورد امریکایی‌ها با مزرعه او همه نشان می‌دهد او هرچند مدعی دوری از سیاست بود، ولی یک سیاستمدار بود که مورد خشم بالادستی‌‌ها قرار گرفت و از زمین بازی حذف شد.

ای وای بر جهل ما انسان ها؟در دوران بهلول نیز او را دیوانه میخواندند؟از عظمت اشو نمیدونم چی بگم به خدا نمیتونم توصیفش کنم؟فقط میگم خدای روی زمین بود انسانی که همه بت ها و سد ها رو شکست

سعید خدا شفات بده . صنعتی و سنتی رو با هم زدی ؟