دیدگاه شیعیان، ادعای صوفیان

  • 1392/04/10 - 21:14
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بحث ولایت سالیان درازی معرکه ی آرا بین شیعه و متصوفه بوده است. فرقه ی صوفیه خود را به آب و آتش می زند تا خود را ولایت مدار و پیرو اهل بیت علیهم السلام نشان دهد. با این همه تفاوت های زیادی بین اعتقاد شیعیان در مورد ولایت و افکار تصوف در این باره است.
ولایت

هر پیامبری برای باقی ماندن راهی که از طرف خدا مامور به ارشاد مردم به سمت و سوی آن مسیر و هدف شده است، نیاز به امام، وصی و ولیّ دارد. در بین انبیاء بزرگ الهی، همه ی ایشان دارای اوصیایی بوده اند که در حقیقت تکمیل کننده ی دین و آیین رسول عصر خود بوده اند.

رسول خاتم حضرت محمد صلی الله علیه و آله نیز از طرف خداوند در روز غدیرخم جانشین پس از خود را معرفی نمود[1] و در غیر این روز نیز، در مراسمات مختلف امیرالمومنین علی علیه السلام را به عنوان ولیّ خویش و فرزندان او را به عنوان امامان پس از او معرفی فرموده بود.

بحث ولایت سالیان درازی معرکه ی آرا بین شیعه و متصوفه بوده است. اسلاف تصوف سنی مذهب بوده اند و انتساب ایشان به اهل بیت علیهم السلام مردود است[2]. فرقه ی صوفیه خود را به آب و آتش می زند تا خود را ولایت مدار و پیرو اهل بیت علیهم السلام نشان دهد. با این همه تفاوت های زیادی بین اعتقاد شیعیان در مورد ولایت و افکار تصوف در این باره است. در واقع ولایت از مختصات شیعه بوده و در غیر ایشان جایگاهی ندارد. شیعه معتقد است، امامت از نوع ولایت تشریعی بوده و خداوند این ولایت را برای بندگان خاص خود خواسته است و بر دیگران واجب است که تنها از ایشان اطاعت کنند. شیعه اعتقاد دارد که تعداد این بندگان خاص دوازده نفر است. شيخ صدوق  (متوفاى381هـ) در سند صحيحی نقل می کند، كه پیامبر بزرگوار صلي الله عليه و آله اوصیای خود این گونه را معرفي كرد. ایشان خطاب به علی علیه السلام فرمود: (امامان از فرزندانت كه امتم به يمن وجود آنان از باران بنوشند و دعايشان مستجاب شود و به وسيله آن‌ها خدا بلا را از امتم دور كند و به وسيله آن‏ها رحمت از آسمان نازل شود و اين اول آنها است. با دست خود به حسن اشاره كرد سپس به امام حسين عليه السلام اشاره كرد و فرمود امامان از فرزندان اويند).[3] نصوص زیادی درباره ی تعداد و حصر امامان شیعه موجود است و شیعیان بنا بر این نصوص و عقیده ی پاک خود کس دیگر را در این مقام الهی شریک نکرده و نمی کنند.

اما متصوفه نگاهی دیگر به ولایت دارند. ایشان که از روز اول بنای مخالفت با اهل بیت علیهم السلام را داشته و در واقع تصوف را در مقابل بُعد معنوی اهل بیت علیهم السلام بنا کرده اند؛ با لفّاظی، در هر زمان ولایت را به گونه ای معرفی کرده اند. ایشان ولایت را یک مقام اکتسابی دانسته و این اوج اختلاف ولایت از دیدگاه شیعه و منظر فرقه ی صوفیه است. صوفیه قطب هر زمان را ولیّ دانسته و براین عقیده اند که هرکسی در هر زمانی می تواند به مقام ولایت که همان فناء فی الله و بقاء بالله، در نظر ایشان است نائل گردد. ایشان که تبهر خاصی در بازی با الفاظ دارند، در مورد ولایت دست به توجیهاتی زده اند و می گویند: امامان ولایت کلیّه شمسیه داشته واقطاب صوفیه ولایت جزئیه ی قمریه دارند!

ولایت در نزد صوفیه ادعا و بدعتی بیش نیست و همانطور که در آغاز کلام عرض شد، چون سران متصوفه از آغاز سنی مذهب بوده اند، امری طبیعی است که زیربار ولایت اهل بیت علیهم السلام نرفته و با تعریفی متفاوت از ولایت مردم را به سوی خویش جذب کنند. در زمان فعلی هم این تفکر غلط زنده است. شهرام پازوکی که از متفکرین صوفی گنابادی است می نویسد: (اعتقاد به وجود امام به عنوان قطب عالم امکان ، با مفهوم قطب در تصوف تقریبا یکسان است...و بعد ادامه می دهد: قطب و امام هر دو مظهر یک حقیقت و دارای یک معنا و اشاره به یک شخص است).[4]

پس در میابیم ادعایی که صوفیه درباره ی لفظ ولایت دارند، اختلاف آن با اعتقاد شیعیان در مورد ولایت، از زمین تا آسمان است.

منابع:

[1].اسناد حدیث غدیر/ اسباب النزول، واحدی، 150؛ فضائل الخمسة، فیروزآبادی، 1/388؛ تفسیر کشف الاسرار، میبدی، 3/181؛ و عموم تفاسیر شیعه مانند تفسیر ابوالفتوح و مجمع البیان، وافی، مجمع الزوائد، هیثمی، 9/156؛ ثمار القلوب، ثعالبی، 511

[2]. http://www.adyannet.com/news/1232#overlay-context=news/1041

[3]. الأمالي، ص 485، تحقيق و نشر: قسم الدراسات الاسلامية - مؤسسة البعثة - قم، الطبعة: الأولى، 1417هـ

[4]. عرفان ایران/ش7/ص33 و34

دیدگاه‌ها

سلام ممنون از سایت مفید و مطالب پربارتون. میخواستم بپرسم آیا اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه نیز مثل اعتقاد صوفیه به قطبشون نیست؟

باسلام وتشکر از حضور و اظهار نظر خوبتون باید عرض شود که؛ ولایت محدود فقیه از جمله حق قضاوت، صدور فتوا در مسائل شرعی، اخذ وجوهات شرعی و رسیدگی به امور حسبیه از دیرباز در فقه امامیه مطرح و مورد بحث بوده و در ارتباط نزدیک با نهاد مرجعیت است. اما در نظریهٔ ولایت سیاسی فقیه ، این ولایت اساس نظم سیاسی دورهٔ غیبت را تشکیل می‌دهد و فقیهان جانشین امام در اجرای سیاسات و مسائل حکومتی و سایر امور مربوط به امام معصوم (به جز جهاد ابتدایی) محسوب می‌شوند. در این عقیده، فقیه در فضیلت و شخصیّت دینی و اخلاقی و علمی همپای امام معصوم نیست. چراکه ولی فقیه، جدا از شخصیت حقوقی خویش، دارای شخصیت حقیقی نیز هست که از این نظر با دیگر مردم برابر است. ویژگی‏های ولی فقیه و حاکم اسلامی همانند عدالت، تقوا و پرهیزگاری او را از لغزیدن به ورطه استبداد و خودرأیی باز می‏دارد. پس می بینیم که ولایت مطلقه فقیه در نزد شیعیان با عقاید صوفیان در رابطه با قطب کاملاًمتفاوت است.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.