امام سایه ندارد
سایه نداشتن طبق روایات، یکی از خصلت های امامان (علیهمالسلام) می باشد، اما احمدالحسن بصری منکر این روایات می شود.
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ سایه نداشتن یکی از خصوصیات امامان (علیهمالسلام) می باشد و این مسئله در روایات متعددی بیان شده است. اما احمدالحسن بصری (مدعی دروغین امامت) از آن جا که با این صفت رسوا می شود، سعی می کند این وصف را برای امام منکر شود. احمد بصری می گوید: «انصار باید بدانند برخی روایات در مورد معصومین که نقل می کنند مانند اینکه امام سایه ندارد، جای پایش روی سنگ می ماند و به تمام زبان ها علم دارند، صحیح نبوده و سخن باطلی است و با واقعیت در تعارض است و هیچ ابلهی آن را به زبان نمی آورد.»(1)
اما روایات متعددی خلاف کلام احمدالحسن بصری را اثبات می کند؛
- امام رضا (علیهالسلام) فرمود؛ امام را نشانه هايی است: «دانشمندترين مردم می باشد و .... و سايه ندارد و ....»(2)
- امام صادق (علیهالسلام) می فرماید: «عَشْرُ خِصَالٍ مِنْ صِفَاتِ اَلْإِمَامِ... وَ لاَ يَكُونَ لَهُ فَيْءٌ.(3) ده خصلت از صفات امام است... و سایه برای او نیست.»(3)
- امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: در رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) سه خصلت بود که در غير رسول خدا (از مردم عادی) نبود؛ سايه نداشت، در هيچ راهی نمی رفت مگر اين که بعد از آن، دو تا سه روز عطر ايشان را عبور کنندگان کاملاً استشمام می کردند و به سنگ و درختی عبور نمی کردند مگر اين که به ايشان کرنش و خضوع می کردند.(4)
سایه نداشتن امام، یکی از ویژگی های خلقت حجج الهی است که به عنوان حداقل ترین و آشکار ترین راه شناخت امام است. این امر باعث خواهد شد مدعیان دروغین کنار روند.
اما زمانی تعجب بیشتر می شود که احمد در کلام خود منکر صحت روایات مورد نظر می باشد! و حال آن که بنای فرقه احمد اسماعیل بصری روی احادیث ضعیف و مجهول است. نمونه بارز آن حدیث وصیت است که تعدادی راوی مجهول و سنی مذهب دارد. روایت وصیتی که در سخنان احمد بصری برای اثبات جایگاهش بسیار زیاد از آن استفاده می کنند.
چگونه می شود احمد و اتباعش از روایات جعلی، ضعیف السند و تحریف شده برای اثبات راهشان استفاده می کنند، اما این روایات بالا را قبول ندارند! احمد بجای اینکه برای رد احایث ذکر شده دلیل بیاورد، فقط به این جمله اکتفا می کند که «با واقعیت در تعارض است.» واقعیت چیست؟ چرا وی شرح نمی دهد؟ شاید چون سایه نداشتن احمد بصری با عقل ناقصش ناسازگار است؛ سعی دارد این نشانه شناخت حجت خدا را برای حجت الهی منکر شود.
پی نوشت:
- مع العبدالصالح، احمدالحسن ، انتشارات انصار احمدالحسن ، بی تا، بی جا، ج2، ص 49.
- الخصال، محمد بن علی، ابن بابویه، نشر جامعه مدرسین، چاپ اول، 1362، ج 2، ص 527.
- همان، ص 428.
- . الکافی، شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، 1407، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج1 ص442.
دیدگاهها
یکی
1401/04/22 - 12:20
لینک ثابت
در سو ء استفاده امثال باب و
mohammadtaha
1401/05/04 - 15:22
لینک ثابت
سلام جناب یکی. ما در روایات
حسین
1401/10/07 - 14:58
لینک ثابت
سلام و درود خداوند بر احمد
عاقل
1401/10/17 - 18:25
لینک ثابت
به نظرم کسایی که ادعای کذب و
افزودن نظر جدید