جایگاه معاد در عرفان حلقه
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ طاهری «معاد» را چنین تعریف میکند: «حرکت ذاتی آدم در بستر چرخه جهان دو قطبی، در دو جهت نزولی و صعودی است. او در مراحل متوالی و متعددی از این حرکت، از مبدأ (جهان تک قطبی) دور میشود و سپس با گذراندن مراحل متوالی و متعدد دیگری، به سوی آن باز میگردد. میتوان این بازگشت را که دارای مراحل مختلف است، «معاد» نامید. اگرچه اغلب، معاد در معنی بازگشت از این جهان تا قیامت به کار میرود، منظور از معاد در این کتاب، سیری بازگشتی است که از لحظه مرگ از این جهان (جهان دارای زمان، مکان و تضاد) آغاز میشود؛ اما به قیامت خاتمه نمییابد و تا رسیدن به مقام «رب» ادامه دارد.»[1]
واضح است که این معنا خلاف صریح آیات قرآن کریم است؛ زیرا انسان به کمال میرسد، اما هیچگاه به مقام خدایی و رب نمیرسد؛ آیات قرآن که درباره بهشت است نیز این معنا را تأیید میکنند. طاهری، در ابتدا با معرفی مراحل اولیه زندگی پس از مرگ، نمودار زیر را ارائه کرده، اینگونه توضیح میدهد: اگر بخواهیم مراحل زندگی پس از مرگ را بررسی کنیم، ابتدا باید به این نکات توجه داشته باشیم:
1. این قانون بر همه مراحل معاد حاکم است که تولد، آغاز هر زندگی و مرگ، پایان آن است و وقتی مرگ اتفاق میافتد، آدمی وارد برزخ میشود و مرحله برزخ، تا تولد دوباره ادامه دارد.[2]
2. اطلاع دقیقی از تعداد این مراحل وجود ندارد اما تمام این مراحل (زندگیهای برزخی و غیر برزخی) که پس از زندگی در مقطع کنونی پیش رو داریم، در دو دسته قرار میگیرند:
- زندگی در فرا مکانی (تا قبل از صور دوم اسرافیل)؛
- زندگی در فرا مکانی و فرا زمانی(از صور دوم اسرافیل تا وصال).
در هر زندگی، فقط حرکت به سمت جلو امکان پذیر است و به این دلیل که خاطرهای از مقطع قبل وجود ندارد، توجهی هم به آن نمیشود؛ اما در برزخ، به دلیل اینکه امکان توجه به عقب وجود دارد، در بسیاری از موارد، حرکت رو به جلو به تعویق میافتد.[3]
این تعبیر از برزخ، انحرافی و گمراه کننده است؛ برای درک مفهوم برزخ توجه به این آیات قرآنی راهگشاست؛[4] خداوند در قرآن کریم میفرماید: «حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَهُمُ ٱلْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ٱرْجِعُونِ لَعَلِّىٓ أَعْمَلُ صَٰلِحًۭا فِيمَا تَرَكْتُ ۚ كَلَّآ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَآئِلُهَا ۖ وَمِن وَرَآئِهِم بَرْزَخٌ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ.[مؤمنون/99-100] (آنها همچنان به راه غلط خود ادامه میدهند) تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرارسد، میگوید: «پروردگار من! مرا بازگردانید! شاید در آنچه ترک کردم (و کوتاهی نمودم) عمل صالحی انجام دهم!» (ولی به او میگویند:) چنین نیست! این سخنی است که او به زبان میگوید (و اگر بازگردد، کارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند! »
در تفسیر نمونه از این درخواست با عبارت «تقاضای ناممکن!» یاد شده است؛ زیرا خداوند با علم خود میداند که این ندامت و درخواست فرصت، نتیجه شرایط پیش آمده است و هرگز از اعماق دل افراد برنخاسته است. این، همان سخنی است که هر بدکاری هنگام گرفتار شدن در چنگال مجازات و هرقاتلی هنگام دیدن چوبه دار میگوید و هر وقت امواج بلا فرو بنشیند، او باز همان برنامه سابق خود را ادامه میدهد و از آنجا که قانون آفرینش چنین اجازه بازگشتی را به هیچکس، نه نیکوکار و نه بدکار، نمیدهد، به او چنین پاسخ داده میشود: «نه! هرگز راه بازگشتی وجود ندارد». در آیه 28 سوره انعام نیز آمده است: «وَلَوْ رُدُّوا۟ لَعَادُوا۟ لِمَا نُهُوا۟ عَنْهُ[انعام/28] و اگر بازگردند، به همان اعمالی که از آن نهی شده بودند بازمیگردند.» اشاره به برزخ، با الفاظی کوتاه و پرمعنی در بخش پایانی آیه 100 سوره مؤمنون، خط بطلانی بر دریافت طاهری از معاد است، خداوند در این آیه میفرماید: «وَمِن وَرَآئِهِم بَرْزَخٌ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ [مؤمنون/100]و پشت سر آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند!» طبق صحبت طاهری حرکت به عقب و جلو در برزخ وجود دارد، ولی حرکت به جلو در برزخ به تعویق میافتد.
پینوشت:
[1]. انسان و معرفت، محمد علی طاهری، ارمنستان، گریگورتاتواتسی، ص 136.
[2]. همان، (پاورقی)، ص 120.
[3]. همان، ص 120.
[4]. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ج14، ص 311_323.
برای اطلاع بیشتر: اسارت حلقه، جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه، تسنیم اندیشه، ص 303.
دیدگاهها
بنده خدا
1395/06/15 - 17:14
لینک ثابت
تمام فرمايشات استاد محمد علي
mohammadtaha
1395/06/16 - 12:37
لینک ثابت
سلام.
یونس محمودی گلستانه
1397/02/29 - 00:15
لینک ثابت
به نظر می آید تضادی با قرآن
افزودن نظر جدید