معضلی بنام سبیل داشتن یا نداشتن مسأله این است
مزین بودن به سبیل های بلند یکی از مهم ترین واجبات جامعه یارستان است که صدق مسمای اهل حق بستگی به وجود آن دارد . اولین شاخصه برای شناسایی مردان حق، نماد سبیل می باشد ، اصولا" هر آنکس در این بزم مقرب تر است ، رزق سبیلش بیشتر می دهند .
بسم الله الرحمن الرحیم
در آیین یاری نخستین ویژگی یک مرد سالک آن است که سبیل های بکر و دست نخورده ای داشته باشد تا او را از سایرین و نیز جنس مخالف متمایز سازد . در این مسلک هر آنکه جسارت نماید و به منظور نظافت دستی به موهای زیر بینی بکشد هر آیینه از مردی و مردانگی ساقط و به نفرین سلطان اسحاق مبتلا خواهد شد . کوتاه و مرتب نمودن سبیل گناهی است نا بخشودنی که به منزله خروج از حق و حقیقت تلقی می گردد . به جرأت می توان ادعا کرد اصلی ترین خط قرمز آیین اهل حق ، مقوله حفظ ظاهر (سبیل ) بوده به نحوی که سادات و دراویش این فرقه به پیروان خود چنین القاء نموده اند که : می بخور منبر بسوزان هرچه می خواهی بکن ، لیکن دست تجری بسوی سبیل دراز مکن !!! ( 1 )
دلایل اهل حق برای وجوب داشتن سبیل :
1 – مولا علی علیه السلام برای شناختن اصحاب خود دستور فرمودند که نسبت به دیگران شارب بلند تری داشته باشند !!!
2 – مسأله گذاشتن سبیل امر مسقیم سلطان اسحاق و پیران حقیقت بوده و تخطیء از آن در حکم خروج از دیانت است !!! (2 )
3 – مولا علی علیه السلام در جریان غسل رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، آب مانده در ناف مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را من باب تبرک می نوشند به اعجاز پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم سبیل های مولا علیه السلام آنا" بلند و پر پشت می شود !!!
4 – گذاشتن سبیل برای تمایز بین زنان و مردان است .
نقد و بررسی دلایل مذکور:
بررسی دلیل نخست : این که مولا علی علیه السلام به اصحاب خود دستور داده باشد که موی شارب را بلند بگذارند کذب محض و از افترائاتی است که بر آن حضرت بسته می شود . در هیچ روایتی و لو ضعیف السند چنین مطلبی وجود ندارد بلکه آنچه در منابع تاریخی – حدیثی موجود است خلاف آن چیزی است که غلات وعلی اللهیان مدعی آنند . به عنایت حق روایاتی در این زمینه تقدیم می گردد .
بررسی دلیل دوم :
این که گذاشتن سبیل امر سلطان اسحاق و پیران حقیقت بوده باشد ، برای هیچ احد الناسی الزام آور نیست . در این سرای ظلمت زده و هزار رنگ هر کسی در هر گوشه و کناری رأی و نظر خاص خود را دارد ، گاو پرستان هندو هر صبح و شام می بایستی شاخ و مقعد گاوان (خدایان ) را ببوسند چرا که به زعم خودشان دستور از بالا صادر شده است ، حالا این حرکت شنیع و سبک سرانه چه دخلی به رفتار و عملکرد من و شمای مسلمان دارد ؟ در بیانی کوتاه عرض می کنیم ؛ هر آنچه که بر ما عرضه شد اگر با میزان عقل و فطرت آدمیت تطابق و همخوانی نداشت نه تنها الزامی در پذیرش آن نیست بلکه با شدید ترین وجه ممکن آن را رد و به دیوار می کوبیم و این اصلی کلی است که باید در تمام امور حاکم باشد .
الحق و الانصاف طبع و سرشت انسانیت از قضیه سبیل احساس نفرت و انزجار داشته و رجوع به وجدان ، اثبات کننده مدعای ماست .( حسن و قبح عقلی یکی از مسائل کلامی – فلسفی است که این مقال گنجایش ذکر آن را ندارد) بنا بر این بدعت ها و اختراعات سلطان اسحاق و مروجین عقاید وی برای ما پشیزی ارزش و حجیت ندارد . پیامبر درونی هر فردی که همان قوه تعقل باشد ، وجود موی زائد سبیل را در حاشیه دهان که دهلیز طعام است بر نمی تابد و آن را زائد و پلید تشخیص داده لذا توصیه سلطان اسحاق برزنجه ای به بلند نگه داشتن شارب ضدیت آشکار با حکم عقل است (عقلی که پروردگار عالم احکام آن را امضاء و تأیید فرموده است).
شاید در جواب ما گفته شود : خیر این طور نیست بلکه سبیل مایه فخر و مباهات ماست و هیچگونه حالت انزجاری نسبت به آن نداریم ، در پاسخ این دست افراد می گوییم : وقتی ذائقه معنوی انسان دگرگون و عوض شود ، ارزش ها را وارونه می بیند واقعیت این است که بدعت ها و احکام شرک آمیز سلطان اسحاق ذائقه این جماعت را دگرگون ساخته به نحوی که هنجارها را ضد هنجار ، و ضد ارزش ها را ارزش تلقی می نمایند . به تعبیر خالق انسان در قرآن حکیم : { شیطان اعمال قبیح را در نظرشان زیبا جلوه داده } (3 ) لذا هرگاه که چنین شد معلوم می گردد که گوهر پاک فطرت الهی ، زیر چکمه جهالت لگدمال شده که حقایق عالم را وارونه می بیند . نظافت و تمیزی فضای دهان که در تمام ابنای بشر ارزش محسوب می شود در اهل حق مساوی است با خروج از دیانت و این از عجایب زمانه ماست .
بررسی دلیل سوم :
نخبگان و پژوهشگرانی که در مسائل تاریخی دستی بر آتش دارند واقفند که اصل این قصه در صفحه تاریخ مضبوط و ثبت است که مولا علی علیه السلام آب غسل رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را از باب تبرک و تیمن نوشیده است ( 4 ) لیکن ما بقی ماجرا که همان رشد آنی سبیل مولا علیه السلام باشد در قوطی هیچ عطاری یافت نمی شود ( گرچه در قوطی یارستان هر چیزی یافت می شود !!!) و از بس این داستان مزخرف و بی پایه و اساس است که لزومی نمی بینیم که بیشتر از این به آن بپردازیم .
بررسی دلیل چهارم :
بعضاً شنیده می شود که سبیل نمادی برای تمایز بین زن و مرد است . پاسخ : ما هم معتقدیم که می بایستی بین زن و مرد از حیث ظاهر تمایز و تفاوتی باشد اما این که تمایز مذکور به سبب سبیل حاصل می شود ، خیر سخن قابل قبولی نیست از آن جهت که اگر ملاک و معیار تمایز موی صورت باشد پس ریش سزاوار تر است که ملاک تمایز قرار بگیرد ، زیرا هم حجم انبوه تری دارد و هم با بهداشت فردی دهان منافاتی ندارد لذا در اسلام و سایر ادیان آسمانی ، تمایز مرد و زن را صرفا" نقش ریش ایفاء می کند نه غیر آن .دانستن این نکته خالی از لطف نیست که در عرف جامعه اسلامی و ادوار قبل از آن ریش را از آن جهت که چهره و صورت مرد را وجیه و زیبا جلوه می دهد ، محاسن (زیبایی ) نامیده می شود لکن مقوله جمال و زیبایی درباره سبیل صحت سلب دارد یعنی نه تنها زیبایی به انسان عطاء نمی کند بلکه تا حدود زیادی مرد را کریه المنظر ساخته و اسباب تنفر و انزجار را فراهم می سازد . به خاطر اشکالات و محذورات فوق است که جوانان و تحصیل کرده های اهل حق رفته رفته خود را از قید و بند سبیل رهانیده و بعضا" در کنار سبیل ، ریش پروفسوری را به آن ملحق کرده تا حجم ریش مقداری از افتضاحات سبیل را بپوشاند.
زندگی زناشویی و معضل سبیل :
یکی از حقوقی که در زندگی زناشویی تعریف شده است و قابل اغماض هم نیست مسأله ارضای جنسی است . عدم ارضای جنسی عواقب شوم و خطرناکی دارد که کاهش مهر و محبت در کانون خانواده ، ختم شدن زندگی به طلاق و جدایی و گرفتار شدن در دام فحشا و خود فروشی از پیامد های آن است. در جای خود به اثبات رسیده ، از عواملی که میل جنسی زن را به شدت کاهش و در نتیجه زندگی را با چالش های جدی موجه خواهد ساخت بوی نا مطبوع دهان است بوی چندش آوری که به خاطر تماس هوای دم و باز دم با سبیل حاصل می شود و یگانه راه خلاصی از این مخمصه تراشیدن و یا کوتاه کردن شارب است . طبیعت خانم ها به گونه ای است که ذاتا" از هر آن چه حظ و بهره جنسی را کاهش می دهد گریزان بوده ، با این اوصاف برای تحقق ارضای جنسی سبیل مانع بزرگی است . بنا بر این سبیل از این منظر چیز منکری است و فرامین الهی هرگز به منکرات تعلق نمی گیرد ، پس امر سلطان اسحاق و پیران حقیقت به بلند نگه داشتن شارب سر منشأ الهی و وحیانی ندارد .
روایات وارده درباره سبیل :
1 – رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم : سبیلتان را بلند نگه ندارید ، زیرا شیطان آنجا را جایگاه خود قرار می دهد و در آنجا مخفی می شود ( 5 ).
2 – رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم خطاب به مولا علی علیه السلام : ای علی کسی که سبیل خود را کوتاه نکند مسلمان نیست ( 6 ).
3 – مولا علی علیه السلام : و شفاعت ما شامل کسی که سبیل خود را کوتاه نمی کند نمی شود (7 ).
مولا علی علیه السلام : دارنده سبیل همیشه مورد لعن خداوند وفرشتگان است و در هنگام قبض روح با سختی ، روحش از بدن جدا می شود . برای هر موی سبیل مارها و عقرب ها بر او مسلط می شوند ، عذابش تا قیامت ادامه خواهد داشت (8 ).
4 – رسول خدا صلی الله علی و آله وسلم : صاحب سبیل های بلند هنگامی که از قبرش خارج می شود ، در پیشانیش نوشته شده که این شخص اهل جهنم است ( 9 ).
5 – رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم : شارب ( سبیل )را از ته بگیرید و ریش را بلند بگذارید و به یهودیان و گبران خود را شبیه مگردانید . گبران ریشهای خود را می چیدند و سبیلان خود را زیاد می کردند و ما شارب خود را می چینیم و ریش را می گذاریم ( 10 ).
6 – زمانی که دو نماینده خسرو پرویز به خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم رسیدند ( و آن دو ریشها را تراشیده و شارب را گذاشته بودند ) آن حضرت از دیدن آن دو ناراحت شدند و فرمودند : وای بر شما چه کسی امر کرده شما را به این ؟ (تراشیدن ریش و نگه داری سبیل ) گفتند : رب ما یعنی کسری . فرمود : لکن پروردگار من امر کرده مرا به گذاشتن ریش و چیدن شارب ( 11 )
سبیل در نگاه علم پزشکی :
هوای خروجی شش که به آن باز دم گفته می شود حاوی میکروب های فراوانی است . ( به همین دلیل در اسلام از دمیدن به غذا و مایعات نهی شده است ) وقتی هوای باز دم با سبیل برخورد می کند ، میکروب های دفع شده با سطح مو تلاقی پیدا نموده لذا منجر به انتقال و سرایت میکروب می گردد . هوای گرم شش به محض تماس با موی سر و صورت بوی نامطبوع و نا خوشایندی از آن بجای می ماند . هر مقدا فاصله زمانی استحمام و شستشوی صورت با تأخیر انجام گیرد ، بوی تعفن و گند حاصله آزار دهنده تر و غیر قابل تحمل خواهد بود . همان طوری که ذکر شد این قضیه ظلم و اجحافی است در حق همسران و اهل خانواده که تاوان جهالت و حماقت یک مشت آدم نما را می بایستی پس دهند . عظمت اسلام از همین جاها هویدا می شود که در آن برهه زمانی که جهالت و بربریسم محض در شبه جزیره عربستان حاکم بود چه آموزه های انسانی بی نظیری را به جامعه بشری عرضه و عطاء کرد . بدون هر گونه بیجا تعصبی باید اذعان کرد که در هیچ دین و مذهبی به مانند اسلام نسبت به مسأله بهداشت فردی - اجتماعی توصیه و سفارش نشده است ، توصیه اکید به کوتاه نمودن سبیل ، استحمام مستمر در طی ایام هفته و . . . از این دست سفارشات است .
برای مطالعه بشتر به منابعی که در باره اخلاق اسلامی نگاشته شده رجوع کنید. از این منابع می توان کتب زیر را نام برد :
سراج الشیعه ، تألیف آیت الله مامقانی
مکارم الاخلاق ، تألیف رضی الدین طبرسی
حلیة المتقین ، تألیف علامه مجلسی و. . .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت :
1 - این قضیه در لابه لای دفاتری چون دیوان گوره و دفتر نوروز و . . . به وفور دیده می شود .
2 - همان
3 - قرآن کریم ، سوره انفال ، آیه 48
4 - حیات القلوب علامه مجلسی ، ج 4 ، ص 179
5 - مکارم الاخلاق ، ص 67
6 - ریش تراشی اسدالله محمدی نیا ، ص 33
7 - همان
8 - همان ص 34
9 - زبدة العلوم ، ج 2 ، ص 243
10 - مفاتیح الجنان ، ص 1208
11 - همان
دیدگاهها
ناشناس
1395/10/15 - 13:16
لینک ثابت
پاسخ تان را با شعری از
اسرافیل
1396/01/22 - 23:06
لینک ثابت
اهل حق واقعی مغز دین است یعنی
انسانم آرزوست
1396/02/04 - 17:18
لینک ثابت
هموطن گرانمایه این صحیح نیست
صفحهها