تعالیم کاستاندا یا عرفان جادو
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ نماینده عرفان ساحری کارلوس کاستاندا است که مهمترین نوع عرفان سرخپوستی است و گاهی آن را به نام «عرفان عقاب» هم میخوانند.
کاستاندا که تخصص او مردمشناسی است، در شروع کار جهت مطالعات مردمشناسانه و تحقیق دربارهی چند گیاه دارویی توهمزا به میان سرخپوستان مکزیک رفت، اما در این مسیر با پیرمردی به نام «دون خوان» آشنا شد که مسیر مطالعاتی و دانشگاهی او را تغییر داد و درنهایت عرفان جادوگری و سرخپوستی را در آثار خود بازگو کرد.
دربارهی دون خوان چیز زیادی نمیدانیم، فقط کاستاندا در همین حد میگوید که بعد از یک سال آشنایی اعتماد او به من جلب شد. من از او با اصرار میخواستم معلمان خود را معرفی کند تا اینکه او گفت معلمی داشته به نام «دیابلرو». بعدها کاستاندا دریافته بود که این واژه در زبان سرخپوستی به معنای شخصی است که جادوی سیاه میداند و قادر است خودش را به شکل هر حیوانی در آورد.[1]
تعالیم کاستاندا یا عرفان جادو عبارتاند از:
۱) شکار کردن و شکارچی بودن (یعنی: مبارزه با نفس و زیر پا گذاشتن نفس و مقابله با سختیها)؛
۲) نفی وابستگیها؛
۳) قواعد طریق معرفت: که شامل متعادل کردن روح، بیخواسته زیستن، حماقت ساختگی یا اختیاری؛
۴) فنون راهگشا: که شامل الف. عمل کردن بدون چشمداشت ب. درست راه رفتن پ. خیره شدن ت. از بین بردن گذشته شخصی؛[2]
۵) استفاده از گیاهان توهمزا جهت تسریع و تسهیل در جهت وصول به طریق معرفت.
تحلیل و بررسی
یک) سحر به هر شکلی که باشد و به هر رنگی که در آید حرام است و بههیچوجه قابل تأیید شریعت اسلام نیست و پیداست که یک امر حرام هرگز نمیتواند اساس عرفان راستین باشد؛ زیرا فعل حرام، مخالفت با خداست و عرفان چیزی جز تقرب به ساحت قدس ربوبی نیست.
دو) استفاده از داروهای توهمزا نه تنها انسان را به واقعیت نزدیک نمیکند، بلکه واقعیت را دور از دسترس قرار میدهد، به همین دلیل بود که کاستاندا بعدها آن را حیله دانست و آن را ترک نمود. لذا اینگونه گیاهان راهی برای دستیابی به واقعیت نیستند. از سوی دیگر استفاده از اینگونه گیاهان کجا و عرفان و معنویت راستین کجا؟
سه) مسئلهای که دون خوان بهعنوان «حماقت ساختگی» مطرح کرد، چیزی شبیه ایدهی ملامتیون یا قلندران در تصوف اسلامی است. ملامتیه کسانی بودند که کارهای نیک خود را پنهان میداشتند و قلندران کسانی بودند که بهجز آن، تظاهر به کار بد هم داشتهاند، اینگونه افکار و اعمال، انحراف از هرگونه شریعت آسمانی است و پذیرفته نیست.
چهار) نفی گذشته شخصی، چیزی جز نفی هویت نیست و این پدیدهای است که امروزه بهعنوان یک بحران به نام «بحران هویت» مطرح است و متفکران درصدد یافتن راهحلهای مناسب برای آن هستند.
پنج) در اندیشههای عرفان سرخپوستی، خدا، قیامت، وحی، نبوت و امامت جایگاهی ندارد. زیرا اینگونه مکاتب عمدتاً عرفانهای ساختهی انساناند و در زمرهی عرفانهای انسانمدار و دنیوی دستهبندی میشود.
شش) حداکثر چیزی که دربارهی عرفان ساحری «دون - کاستاندا» میتوان گفت اینکه این مکتب بیشتر شامل یک سلسله توصیههای اخلاقی و به دنبال زندگی بهتر است. اما باید توجه داشت که اینها نه عرفان است نه حتی یک مکتب اخلاقی درست و راستین.
هفت) ساحری عنوانی است که دون خوان و نیز کاستاندا بر طریقت معرفت قوم تولتکهای مکزیک گذارده نام آن را مجموعهی پیچیدهی نظام یافته گذاردهاند. اما این نظام معرفتی باید به پرسشهای فراوانی پاسخ دهد. از جمله اینکه راهکارهای وصول به معرفت چیست؟ مراحل دستیابی به خرد حقیقی کدام است؟ ارکان و عناصر اصلی نظام معرفتی چیست؟ معیارهای معرفت کدماند؟ و اساساً خرد ناب معنوی از کدام منابع به دست میآید؟
اینها مجموعه سؤالهایی است که یک نظام معرفتی باید برای آنها پاسخهایی درخور و روشن آماده سازد. به همین دلیل جای بسیاری از این سؤالها و پاسخها در نظام معرفتی دون خوان خالی است. یک سیستم معرفتی اگر ادعای جامعیت و نظاممند بودن را داشته باشد، باید با نگاهی فراگیر طیف گستردهای از عوامل و مؤلفههای متنوع در معرفت را ملاحظه نمود و ابعاد آن را موشکافی کند.[3]
پینوشت:
[1] . کارلوس کاستاندا، آموزشهای دون خوان، ترجمه: مهران کندری، تهران: نشر میترا، ۱۳۸۰، ص 9.
[2] . کارلوس کاستاندا، آموزشهای دون خوان، ترجمه: مهران کندری، تهران: نشر میترا، ۱۳۸۰، ص 66.
[3] . محمدتقی فعالی، لطفاً فریب نخورید، تهران: نشر دارالصادقین، ۱۳۹۰، ص ۱۲۵.
جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: محمدتقی فعالی، لطفاً فریب نخورید...
دیدگاهها
معنی
1395/09/22 - 03:22
لینک ثابت
سلام
habib
1395/09/22 - 20:08
لینک ثابت
با سلام خدمت دوست عزیز، اسلام
habib
1395/09/22 - 19:56
لینک ثابت
سلام خدمت دوست عزیز. اسلام
سلام
1395/11/28 - 18:47
لینک ثابت
تناقض و جنایت اساس اسلام است.
میلاد
1395/11/28 - 19:53
لینک ثابت
یکی از افتخارات اسلام همین
میلاد
1395/11/28 - 19:54
لینک ثابت
درباره دو قرن سکوت ! (دور قرن
افزودن نظر جدید