رد توسل در عرفان حلقه

  • 1392/02/26 - 09:20
اصل کیهانی: هنگامی که انسان از خداوند درخواستی داشته باشد، به طور مستقیم از خدا درخواست می کند.
توسل

مستندات این ادعا

فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ
«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ» (فصلت/6)
نکته اولی که در ترجمه این آیه شریفه در کتاب انسان از منظری دیگر به چشم می آید تحریفی است که در آن صورت گرفته است.
افراد آشنا به ادبیات عرب اطلاع دارند که یکی از قویترین ادات حصر زمانی است که «إِنَّما» صفت بر موصوف باشد و دلالت قوی بر حصر دارد ولی برعکس اگر موصوف برای صفت باشد دلالت بر مبالغه دارد.
از مفاد آیه یقیناً بدست می آید که دلالت «إِنَّما» در این آیه شریف از قسم اول (حصر صفت بر موصوف) است، در این صورت باید معنای آیه به صورت زیر باشد
«بگو: من بشری مثل شما هستم الا اینکه بر من وحی می شود [و بر شما نمی شود]»
ولی در کمال تعجب آقای طاهری بر صورت قسم دوم (که تاویل اهل سنت است و در مطالب بعدی کاملاً ذکر خواهد شد) آیه را بصورت زیر معنا می کند:
«بگو: من بشری مثل شما هستم که به من وحی می شود»
البته این تحریف و دستکاری زیرکانه برای مغالطه ای است که آقای طاهری در ادامه سخن آن را ذکر خواهد کرد.
امّا مطلب مهم دیگری که در ذکر این آیه در کتاب انسان از منظری دیگر به چشم می آید تقطیع آیات شریفه است، آقای طاهری در تفسیر این آیه بیان می دارد:«وای بر مشرکین(کسانی که فاستقیموا الیه را نقض می کنند)» یعنی در گفته آقای طاهری مشرک کسی است که به طور مستقیم به خدا رجوع نکند مانند اینکه ائمه معصومین وحتی پیامبر را واسطه قرار دهد. دلیل بر این مطلب اینکه سخن آقای طاهری عام آورده شده است و تخصیصی نخورده است پس افاده عموم می کند یعنی حتی واسطه قرار دادن پیامبران و امامان (علهیم السلام) از مظاهر شرک است.
امّا قرآن کریم در مورد مفاد کلمه «للمشرکین» تعبیر دیگری دارد ؛ آیه مابعد آیه شریفه مورد بحث، آیه 7 سوره فصلت منظور از «للمشرکین» به صورت زیر شرح می دهد:
«الَّذِينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ» (فصلت/7)
(کافر کسانی هستند) که زکات [به فقیران بینوا] هرگز نمی دهند و به عالم آخرت به کلّی کافرند.
همانطور که مشاهده کردید ضمیر مشرکین در این آیه شریفه به تاکید و نص خود قرآن کریم کسانی هستند که زکات پرداخت نمی کنند و اصلاً اطلاق این آیه کجا و استنباط آقای طاهری کجا؟
با این آگاهی برای اطلاع یافتن از اطلاق صحیح نص دو آیه شریفه فوق به تفسیر نمونه رجوع می کنیم:

مشركان چه كسانى هستند؟
اين آيات همچنان سخن از مشركان و كافران مى گويد، و در حقيقت پاسخى است به گفتارى كه از آنها در آيات قبل نقل شده، و دفع هر گونه توهم و اشتباه در زمينه دعوت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) مى فرمايد:بگو من تنها انسانى مثل شما هستم و اين حقيقت پيوسته بر من وحى مى شود كه معبود شما فقط يكى است (قل انما انا بشر مثلكم يوحى الى انما الهكم اله واحد)/ (فصلت6)
نه مدعى فرشته بودنم، و نه انسانى از يك نژاد برتر و نه خداوند و نه فرزند خدا هستم بلكه انسانى همچون شما هستم با اين تفاوت كه پيوسته فرمان توحيد به من وحى مى شود، من هرگز نمى خواهم شما را مجبور به پذيرش اين آئين كنم، تا آن گونه كه گفتيد سرسختانه در برابر من بايستيد و مقاومت يا تهديد كنيد، راهى است روشن پيش پاى شما مى گذارم، و بيش از اين وظيفه اى ندارم، تصميم گيرى نهائى با خود شما است.
سپس ادامه مى دهد اكنون كه چنين است تمام توجه خويش را به اين معبود يكتا كنيد و از شرك و گناه توبه و استغفار نمائيد (فاستقيموا اليه و استغفروه )./(فصلت 6)
سپس به عنوان هشدار و اعلام خطر مى افزايد: واى بر مشركان(و ويل للمشركين)/ (فصلت 6)
آيه بعد به معرفى مشركان پرداخته، و جمله اى را در اين زمينه بازگو مى كند كه منحصر به اين آيه است مى فرمايد:همان كسانى كه زكات را ادا نمى كنند و نسبت به آخرت كافرند(الذين لاياتون الزكاة و هم بالاخرة هم كافرون)/ فصلت7)
در حقيقت معرف آنها (مشرکان) دو چيز است: ترك زكات، و انكار معاد. اين آيه در ميان مفسران گفتگوهاى زيادى برانگيخته است، و در تفسير آن احتمالات فراوانى داده اند، علت اصلى آن اين است كه زكات يكى از فروع اسلام است، چگونه ترك آن دليل بر كفر و شرك مى شود؟ بعضى ظاهر آيه را حفظ كرده و گفته اند ترك زكات هر چند تواءم با انكار وجوب آن نباشد باز نشانه كفر است . بعضى ديگر ترك تواءم با انكار را دليل بر كفر دانسته اند، چرا كه زكات از ضروريات اسلام است و منكر آن كافر مى باشد…
به هر حال آنچه در اينجا نزديكتر به مفهوم آيه است اين است كه منظور از زكات همان مفهوم عام انفاق بوده باشد، و ذكر آن در نشانه هاى شرك به خاطر اين است كه انفاقهاى مالى در راه خداوند يكى از روشنترين نشانه هاى ايثار و گذشت و عشق به الله است، چرا كه مال از محبوبترين امور نزد انسان مى باشد، و انفاق و ترك انفاق مى تواند شاخصى براى شرك و ايمان در بسيارى از موارد گردد تا آنجا كه بعضى اموال خويش را از جان خود نيز محبوبتر دارند و نمونه هاى آن را در طول زندگى ديده ايم .

ومن الله التوفیق

 

 

دیدگاه‌ها

بهتر آیات اول سوره زمر را بخونید

اول شما کتابهای استاد طاهری رو بخوونید بعد متن و نظر بدین

دوست عزیز من برخی کتب و برخی جزوه های دوره های عرفان حلقه رو خوندم ، طاهری واقعا توسل رو شرک میدونه

توسشل به معنی این نیست که چیزی را از غیر خدا بخوتهیم .هر بشری نیازمند رحمت خداوند است . تنها به بعضی وحی میشود و هیچ فرقی با هم ندارند(در نیازمندی به خداوند) پیمان ما با او ایاک نعبد و ایاک نستعین است که بالاترین پیمان است . همیشه باید در نظر داشت هر چیزی از خداوند خواست میشود (ایاک نستعین ) و اجابت خواست ب وسیله اسباب و عواملی است که میتواند شی یا شخص یا هر عاملی در هستی باشد .که هر کدام از عوامل و تجلیات میتوانند نقش کارگزار الهی برای امور باشند.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.