سفر روح در شبهآیین اکنکار
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سفر روح از روشهایی است که اکنکار مدعی است برای حل مشکلات و رسیدن به خدا به بشر هدیه کرده است. با توجه به اینکه تمام باورهای اکنکار گرد سفر روح میگردد و حتی اکنکار را به «دانش باستانی سفر روح» تعریف کردهاند، پرداختن به آن کار به سزایی است. واژهٔ سفر روح همانگونه که از نامش پیداست برای فرافکنی و خروج روح از کالبد فیزیکی استفاده میشود.
واژهنامهٔ اکنکار سفر روح را چنین تعریف کرده است: «انعکاس آگاهی باطنی که در قلمروهای مادون سفر میکند تا اینکه به مرحلهٔ جذبه، شوق و شعف صعود میکند (آگاهی از تجربه مذهبی هستی) و به سلسله تمرینات معنوی دست پیدا میکند که فقط برای پیروان اکنکار شناخته شده است.»[1] در این تعریف، منظور نویسنده از آگاهی باطنی همان روح انسان است که میتواند با روشهای خاصی که بههنگام بدان خواهیم پرداخت از بدن جدا شده، به جهانهای دیگر سفر کند. ادّعا این است که تا طبقهٔ روح میتوان از آن سود برد و پس از آن باید از روش جذبه، شوق و شعف استفاده کرد.
از آنجایی که در این شبه عرفان از هر وسیلهای برای طرح و منزلتبخشی به استادِ حقِّ در قید حیات استفاده میشود، از سفر روح نیز غفلت نشده است. کتاب مقدّس ادعایی این آیین با نفی روانی بودن سفر روح، آنرا قابلیت دیدار استادِ حقِّ در قید حیات و صحبت با او در عوالم درونی دانسته است. اگر انسان بتواند در عوالم درونی خود با استاد حق ارتباط برقرار کند و با او در خیابانها قدم بزند و به صدای او گوش فرا دهد، موفق به سفر روح شده است. سیاحت عوالم درونی، فراسوی کالبد جسمانی از اینجا شروع میشود و فرد میتواند با حرکت دادن آگاهی خود، از وضعیتی به وضعیت دیگر داخل شود. [2]
هارولد کلمپ استاد حقِّ در قید حیات! نیز سفر روح را اینگونه تعریف کرده است: «سفر روح، صرفاً عمل شعفانگیز و طبیعی انسان است که به واسطهٔ نقل وضعیت آگاهی از کالبد جسمانی به کالبدهای اثیری، علّی، ذهنی، و اتری انجام میپذیرد.» [3] از این تعریف چنین برمیآید که صرف اینکه انسان، آگاهی خود را از محیط جسمانی به محیط روحانی خویش انتقال دهد، به سفر روح دست یافته است. هرچند در عالم لفّاظی و واژه پردازی میان آگاهی، تفکر و خیال تفاوتهایی وجود دارد، واقعیت این است که در عمل بین اینها هیچ تفاوتی وجود ندارد و منظور از تغییر وضعیت آگاهی، تغییر فکر و خیال است؛ یعنی انسان اگر بتواند در فکر و خیال خود چنین تصوّر کند که در حال سفر روحانی است، این سفر اتفاق خواهد افتاد. [4]
یکی از مهمترین ویژگیهایی که اکنکار بسیار بر آن تأکید دارد این است که سفر روح نه پدیدهٔ ذهنی و نه پدیدهٔ روانی است، بلکه واقعیتی است که سفیر روح میتواند با توسعهٔ آگاهی خویش به عوالم درون سفر نماید. البته هنگامی که از احوال و روشهای سفر روح، سخن به میان میآید میتوان یقین کرد که سفر روح آنگونه که اکنکار مدعی است، پدیدهای ذهنی و خیالی بیش نیست؛ چه اینکه در تمام روشها ما باید با تصوّر و خیالِ سفر روح به سفر بپردازیم. بسیاری عقیده دارند اگر موفق به سفر روح شدیم هرگز نباید به جسم فیزیکی خود فکر کنیم چون باعث برگشت ما به جسم خواهد شد. [5] از این روی درمییابیم که در این سفر، ذهن و پدیدههای ذهنی دخل و تصرّف زیادی دارند. هنگام بحث از روشهای سفر روح به روشنی پیداست که تمام یا اکثر روشها به طور کاملاً واضحی با تخیّل سروکار دارد. تریل ویلسون معتقد است شرایط لازم برای پرواز کردن در جهانهای درون بسیار ساده، قابل فهم و آسان است. باید پرواز کردن را خواست و به آن فکر کرد؛ آنگاه پرواز کردن واقعاً اتفاق میافتد. حتماً باید در هنگام پرواز هم به پرواز کردن فکر کرد. [6]
یکی دیگر از ویژگیهای سفر روح، همراهی با استاد است. همانگونه که گفته شد پال توئیچل در برخی تعاریف خود سفر روح را همراهی با استاد در عوالم درونی تعریف کرده است. از آنروی که وابستگی شدید به استاد نیز مایهٔ نکوهش است، در برخی از مطالب سعی بر این است که از این وابستگی در اکنکار کاسته شده و به نوعی افتخار آفرینی صورت گیرد. پال مینویسد: «هیچ استاد حقّی رابطهاش را با مبتدی به همان شکلی که از ابتدا داشته حفظ نمیکند؛ زیرا مبتدی برای کسب مهارت در فن سفر روح و محکم کردن جای پای خود در مرتبهٔ پنجم که مرتبهٔ خالص روح است، دیگر احتیاجی به استاد حق نخواهد داشت.» وی در توضیح این مطلب ضمن مقایسهٔ مکاتب هندی با اکنکار، عدم وابستگی بیش از حدّ به استاد را از ویژگیهای اکنکار میشمارد. [7]
از دیگر ویژگیهایی که برای سفر روح ادعا میشود این است که تمام ادیان باستان برای آموزش سفر روح تعالیمی را ارائه دادهاند. [8] همچنین سفر روح فقط متعلّق به انسانها نیست بلکه بسیاری از حیوانات نیز قادرند از کالبد خود خارج شوند. هارولد کلمپ، پیامبر کنونی اکنکار مدّعی است تمام حیوانات مانند انسان، خواب و رؤیا دارند و میتوانند روحشان را انعکاس دهند. وی به راین باور است که روزی گسترهٔ علم بدانجا خواهد رسید که این موضوع را ثابت کند. [9]
روشهای سفر روح (مقدمات – انواع- شیوه)
یکم: مقدمات سفر روح: یکی از مقدماتی که برای سفر روح ذکر شده، اعتماد کامل به استاد حقِّ در قید حیات است. انسان با همراهی استاد میتواند به تزکیهٔ روح و ذهن بپردازد و مقدمات دیگر سفر را فراهم کند. [10] از دیگر مقدمات سفر روح، مهار عواطف هوشیاری و نهراسیدن از اوضاعی است که در موقعیت بیرون از کالبد وجود دارد. [11] هارولدکلمپ نیز برای سفر روح، مقدماتی را میشمارد. وی معتقد است بدون استادِ حقِّ در قید حیات، سفر روح بسیار مشکل است؛ پس همراهی استاد یکی از مقدمات سفر است. از دیگر مقدمات، داشتن شوق و عطش شدید برای سفر روح است. انجام دادن تمرینات معنوی با شوق و احساس علاقه نیز از مقدمات سفر است. [12] از دیگر مقدمات سفرِ روح، تمرکز کردن به سفر و تلقین به خود است. اینکه به خود بقبولانیم میخواهیم سفر کنیم و یا در حال سفر هستیم، کمک شایانی میکند تا بتوانیم به سفر دست یابیم.
دوم: روشهای سفر روح: برای سفر روح روشهای مختلفی بیان شده است. تقریباً تمام تمرینات معنوی که در اکنکار وجود دارد، به نحوی آموزش شیوههای سفر روح است. البته این شیوهها با نام و سبکهای متفاوتی مورد بررسی و آموزش قرار گرفته¬اند. هارولد کلمپ در کتاب تمرینات معنوی اک سعی کرده تمام سبکها و شیوهها را گردآوری کند. وی در این کتاب تمام تمرینات معنوی را نیز گردآورده و فصل دهم را به روشهای سفر روح اختصاص داده است. البته دیگر فصلها را نیز میتوان نوعی سفر روح به حساب آورد؛ چهاینکه بسیاری از تمرینات و روشهای دیگر هم بهگونهای سفر روح هستند.
از روشها با نامهای گوناگونی یاد شده است؛ روش آسان، گردش در اتاق، تمرین آرامش پیش از خواب، فنون خلّاقه، دریچهای به سفر روح، گشودن حقیقت، یادآوری، بهترین روشهای سفر روح هنگام خواب، اولین نشانههای سفر روح خیره شدن به شیء درخشان و نرمشهای سبک. وجه اشتراک تمام روشها را میتوان در تمرکز، تلقین و ذکر گفتن خلاصه کرد. در تمام روشها ابتدا باید تمرکز داشته باشید، سپس به خود بقبولانید که میخواهید از کالبدتان خارج شوید. در این حین برای موفقیت باید ذکری را تکرار کنید. البته اکنکار مدعی است اگر به تأثیر این روشها ایمان نداشته باشید هرگز موفق نخواهید شد. این ترفندی است که ادّعای صحیح بودن و یا باطل بودن روشهای فوق را اثبات ناپذیر میکند.
پال توئیچل بنیانگذار و مبدع این فرقه، روشهای سفر روح را در چهار روش خلاصه کرده است. وی روش عاطفی را نخستین و روش صوتی را دومین روش میداند. روش سوم روش رمزی است و چهارمین روش نیز روشی است که با استاد نامیده میشود. [13] وی در جای دیگر، روشهایی چون خلسهٔ بیواسطه، رقص چرخان درویشان، روش خواب و رؤیا، انعکاس بیواسطه و تکنیک عبادتی و تفکری را نیز از روشهای سفر روح دانسته است. [14] شیوههای یادشده در روش تفکری و روش تخیّلی تقریباً در تمام روشهای دیگر که پال و هارولد بدانها اشاره کردهاند وجود دارد.
در روش تخیّلی قانون تازهای حکم میراند. این قانون میگوید: «فکر هر کجا برود، کالبد ملزم به پیروی از اوست. در این روش ما با قوهٔ خیال خود به نقطه سفر میکنیم. در فرایند خیال ما روح، اشتیاق حضور در آنجا را مییابد و از کالبد جدا شده، به آن نقطه سفر خواهد کرد.» روش تفکری نیز بنا به ادعای پال دقیقاً از قانون یادشده پیروی کرده، روح را وادار به سفر میکند. پال مدعی است این قانون یکی از قوانین علم فیزیک است و ما با آن آشنایی داریم. البته وی هرگز نام این قانون را در علم فیزیک مشخص نمیکند و ما نیز به چنین قانونی دست نیافتیم. به هرحال در اینجا خیال ماست که سفر میکند نه خود ما. این سفرها را اکنکار در رؤیابینی خود با نام «رؤیای بیداری» میشناسد که کاملاً خیالی و وهمی است. [15]
سوم: اهداف و آثار: اهدافی که اکنکار برای آیین خود برمیشمارد به گونهای اهداف سفر روح نیز هستند؛ چه اینکه تمام اکنکار در سفر روح خلاصه میشود و اکنکار هدف خود را سفر روح میداند. پال توئیچل میگوید: «هدف اصلی ما قادر ساختن روح است به ترک کالبد و سفر به دنیاهای ماورا و رسیدن به هدف غایی، آنامی لوک که نامی است برای سرزمین بدون نام یا بهشت حقیقی.» [16] بنابراین مهمترین هدفی که اکنکار با سفر روح به دنبال آن است، رسیدن به هدف غایی، آنامی لوک یا بهشت جاویدان است. همانگونه که پیشتر اشاره شد سفر روح میتواند ما را تا طبقهٔ روح یاری رساند و پس از آن سفر روح کارایی خود را از دست میدهد و باید با شیوهٔ جدیدی به نام جذبه و شوق و شعف ادامهٔ مسیر داد!
از دیگر اهدافی که برای سفر روح برشمردهاند رسیدن به پادشاهی خداوند است که براساس اعتقاد اکنکار، در طبقهٔ دوازدهم یا طبقهٔ سوگماد قرار دارد. [17] البته اشکالی که در رسیدن به بهشت حقیقی وارد بود اینجا نیز با شدت بیشتری مطرح میشود. پال، برخی دیگر از اهدافی را که سفیران روح دنبال میکنند این گونه بیان کرده است: «بسیاری دیگر هم از این شیوه برای رسیدن به قلّهٔ کیانها استفاده کردهاند. بعضیها با این روش مستقیماً به سوی خدا رفتهاند و برخی بر فراز طبقات پایین به منظور ارتباط با موجودات اثیری از این روش استفاده کردهاند. [18]
سفر روح یا انعکاس روح آثاری نیز برای سفیران روح به همراه دارد. اکیستها معتقدند یکی از سترگترین آثار سفر روح، آمادگی برای مرگ است. آنها میگویند با تمریناتی که منجر به سفر روح میشود ما آمادگی لازم برای ترک کالبد فیزیکی پیدا میکنیم. دیگر مرگ و مردن ترس و اضطراب به همراه ندارد، بلکه مرگ مفهوم شیرینتری برای ما پیدا میکند. هارولد مینویسد: «این قبیل سفرهای خارج از کالبد، ما را برای زمانی آماده میکند که باید برای همیشه بدن فیزیکی را ترک کنیم. بدین ترتیب در لحظهٔ مرگ ترسی وجود نخواهد داشت؛ چون قبلاً بارها با روشی کاملاً طبیعی از طبقات درون دیدار کردهایم. [19] اینگونه مزایا و آثار برای کسانی که واقعاً به سفر روح دست یافته باشند قابل تصور است؛ اما فقط برای افرادی که عقوبتی در پیش ندارند. معتقدان به معاد باور دارند افرادی که باید منتظر عقوبتی فراخور کردار خود باشند هرگز ترس و وحشت مرگ و پس از آن را از رهایشان نخواهد کرد. حتی بنا به اعتقاد اکیستها کسانی که باید بار دیگر برای سوزاندن کارماهای خود متولد شوند، نمیتوانند ترس و اضطراب مرگ را فراموش کنند. البته هارولد در جملات خود اعتقاد راسخ اکیستها به بازتن¬یابی و تناسخ را فراموش کرده و سفر روح را آمادگی برای ترکِ همیشگیِ بدنِ فیزیکی میخواند.
پیروان پال توئیچل براساس آموزههای وی معتقدند انسان با سفر روح به برخی صفات الهی دست یافته، خداگونه میشود؛ صفاتی چون آزادگی، عشق و خردمندی از این دست صفات هستند که با سفر روح عاید سفیران میشود. اینها صفات حقیقی الهی هستند که در درون انسانها نهفته است و با سفر روح متجلّی شده، به ظهور میرسند. [20]
تحلیل و بررسی
اول: اکنکار تعریف مشخصی از سفر روح ارائه نکرده است. اگر سفر روح به معنای جدا شدن روح از بدن است پس چگونه آنرا به سفر در عوالم درونی خود انسان تعریف کرده است؟ جدا شدن روح از کالبد جسمانی میطلبد تا آن را به همین شیوه تعریف کنند. در واقع سفر روح همانگونه که از نامش پیداست باید روشهایی را در برگیرد که به آن وسیله روح از بدن جدا شود و بدون کالبد فیزیکی به سفر بپردازد. تعریف اکنکار به تغییر آگاهی با آنچه از سفر روح برداشت میشود متفاوت است. اگر واقعاً روح میتواند از بدن جدا شود نباید ارتباطی با نوع آگاهی انسانی داشته باشد. وانگهی تعریف به سیر در عوالم درونی نیز مشکل را دوچندان میکند؛ چه اینکه آنچه از سیر درونی انسان فهمیده میشود تفکر و تعمّق در درون انسان و ابعاد درونی اوست که هیچ نیازی به جدا شدن روح از کالبد مادی ندارد.
دوم: روشهای ارائه شده نیز پیامدی جز خیالانگیزی ندارند. دخل و تصرفی که تخیل و تصوّر یا آگاهی در سفر روح و روشهای آن دارند، آنرا از واقعی بودن تهی میکند. انسان در سفر روح با معطوف داشتن آگاهی یا خیال خود، به سفری رؤیایی و خیالی دست مییازد؛ همان که تمام رماننویسان از آن بهره میبرند بدون اینکه روح از کالبد فیزیکی آنها جدا شود. البته رماننویسی پال توئیچل و هارولدکلمپ نیز در همین مقوله قابل بررسی است.
سوم: سفر روح نیز ابزار دیگری است که با آن میتوان بیشازپیش چلاها و شاگردان اکنکار را به سوی استادِ در قیدِ حیات کشاند. تعریف سفر روح به دیدار با استاد حقِّ در قید حیات و نیز ایجاد نیاز به استاد برای سفر به همین منظور تعبیه شده است.
چهارم: هدف از سفر روح نیز در پردهای از ابهام قرار دارد؛ درحالی که اکنکار هدف خود را دست یافتن به سفر روح بیان کرده است؛ اما چگونه میشود سفری چنین خیالانگیز و موهوم، مطلوب و غایت انسانها قرار گیرد؟
پنجم: برای سفر روح آثاری چون دستیابی به صفات عالیه شمرده شده است؛ اما هرگز روشن نشده است که چه نسبتی بین سفر روح و دستیابی به آن صفات وجود دارد. اینکه انسان با تغییر آگاهی و خیال به درون خود سفر کند، چگونه باعث به وجود آمدن آزادگی، عشق و خردمندی میشود، پاسخی جز تجربههای معنوی ندارد.
تمام روشهایی که در دینوارهها، شبهآیینها و عرفانهای کاذب وجود دارد به نحوی درصدد ایجاد آرامشاند. از همین روی بسیاری از گروندگان به این دینوارهها مدعیاند میتوانند با روشهای ارائه شده از سوی شبه عرفانها به آرامش دست یابند. اینگونه آرامش، غیرواقعی و زودگذر است و مانند مخدّرها روح بشر را دچار خمودگی میکند. بسیاری از کسانی که به مواد مخدّر آلودهاند نیز با پندار دستیابی به آرامش بدان پناه بردهاند. چنانکه بسیاری از دینوارهها هنگامی که از آرامشبخشی با خیال و خیالپردازی ناامید میشوند دست به دامن مواد مخدّر و افیون میشوند تا روح پیروان خود را با آرامش قرین سازند! بنا به گزارشهای موجود بسیاری از پاتوقها و جلسات دینوارهها به استعمال مواد مخدّر میانجامد. گزارشهای خبری از جلسات شبهآیین اکنکار نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. [21]
پینوشت:
[1]. نامههایی به گیل، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، ج اول، تهران، ایساتیس، 1380، ص 226.
[2]. شریعت کی سوگماد، توئیچل، دوجلد، ترجمه هوشنگ اهرپور، بیجا، بی تا، ج 1، ص 240.
[3]. روحنوردان سرزمینهای دور، کلمپ، هارولد، 1379، ترجمه هوشنگ اهرپور، تهران، مورشا، ص 53.
[4]. تمرینات معنوی اک، کلمپ، هارولد، 1380، ترجمه مرجان داوری، تهران، سیگل، ص 21، 28، 164-176؛ روحنوردان سرزمینهای دور، کلمپ، هارولد، 1379، ترجمه هوشنگ اهرپور، تهران، مورشا، ص 76-77.
[5]. چگونه سفر روح را آموختم، ویلسون، تریل، 1379، ترجمه شهرام شاه محمد پور، تهران ایساتیس، ص 145.
[6]. همان، ص 156.
[7]. اکنکار کلید جهانهای اسرار، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ دوم، تهران، نگارستان کتاب، 1382، ص 80.
[8]. همان، ص 229.
[9]. از استاد بپرسید، کلمپ، هارولد، 1380، ترجمه مینو ارژنگ، هما جابری زاده، چ دوم، تهران،ثالث، ج 1، ص 214.
[10]. اکنکار کلید جهانهای اسرار، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ دوم، تهران، نگارستان کتاب، 1382، ص 60.
[11]. همان، ص 67.
[12]. از استاد بپرسید، کلمپ، هارولد، 1380، ترجمه مینو ارژنگ، هما جابری زاده، چ دوم، تهران،ثالث، ج 1، ص 205-206.
[13]. اکنکار کلید جهانهای اسرار، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ دوم، تهران، نگارستان کتاب، 1382، ص 67.
[14]. همان، ص 50.
[15]. همان، ص 73-78.
[16]. شاهینها باز میگردند، کلمپ، هارولد، 1382، ترجمه محمدعلی اخلاقدوست، تهران، امیرقلم، ص 16- 17.
[17]. نامههای طریق نور، ترجمه مینو ارژنگ، تهران، ثالث گلسار، توئیچل، 1380، ص 95.
[18]. اکنکار کلید جهانهای اسرار، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ دوم، تهران، نگارستان کتاب، 1382، ص 107.
[19]. هنر رؤیا بینی معنوی، کلمپ، هارولد، 1379، مهیار جلالیانی، تهران، ایساتیس، ص 356؛ اکنکار کلید جهانهای اسرار، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ دوم، تهران، نگارستان کتاب، 1382، ص 35 و 49؛ نسیمی از بهشت، استایگر، به راد، 1379، ترجمه هوشنگ اهرپور، تهران، نگارستان کتاب و زرین، ص 212.
[20]. اکنکار کلید جهانهای اسرار، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ دوم، تهران، نگارستان کتاب، 1382، ص 18.
[21]. سودای دین داری، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشرصهبای یقین، قم، ص 270-288.
دیدگاهها
نعمت الله
1395/07/30 - 16:58
لینک ثابت
آقاي محترم كه به اين موضوع
ناشناس
1395/08/02 - 13:58
لینک ثابت
آنکس که نداند و نداند که
mohammadtaha
1395/08/02 - 13:56
لینک ثابت
اذا خاطبهم الجاهلون قالوا
ناشناس
1395/08/03 - 05:00
لینک ثابت
ممنونم.
هادی
1397/01/29 - 16:40
لینک ثابت
خیلی خوب بود مرسی
Eli
1399/01/01 - 00:49
لینک ثابت
در دنیایی که زندگی میکنیم
رام
1402/04/27 - 18:12
لینک ثابت
اطلاعاتتون از اکنکار در حد
افزودن نظر جدید