قطب؛ مصداق اهل بدعت نه اهلبیت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از بدعتها و انحرافات فرقه صوفیه این است که مدعی مقام ولایت و خلافت برای اقطاب در زمان غیبت امام معصوم (علیهالسلام) هستند و حتی مرتبه و جایگاه این اقطاب ساختگی را تا حدی بالا میبرند که آنان را مصداق اهلبیت (علیهمالسلام) در هر عصر میدانند و بعضی صوفیه مدعی شدند که نیازی به امام زمان ندارند و خود را حجت خدا بر مردم میدانند.
چنانکه صالح علیشاه مرموزانه روایت «وَ لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ سَاعَةً وَاحِدَةً مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا وَ لَكِنَّ الْحُجَّةَ يَعْرِفُ النَّاسَ وَ لَا يَعْرِفُونَه.[1] اگر يك لحظه زمين از حجت خدا خالى بماند، ساكنان خود را فرومیبرد، حجت خدا درروى زمين هست، او همه را میشناسد ولى كسى او را نمیشناسد.» را که در شأن امام معصوم (علیهالسلام) است به خود اختصاص میدهد و مینویسد: «چون وجود حجت نزد شيعه در همه ازمنه لازم است و امتياز شيعه و سنی و امتياز شيعه از غير شيعه اين است كه شيعه بهطور كلی از اهل طريقت و غير آنها معتقدند كه هيچ زمانی زمين از حجت خالی نيست و اهل طريقت واقعی در زمان غيبت هم، دربارهی نماينده واقعی همين عقيده را دارند.[2]
شیخ عبدالله حائری یکی از مشایخ صوفیه که از جانب سلطان علیشاه به رحمت علیشاه ملقب گردید در لایحهای که در عرفان ایران آمده قطب را فرد کامل در نوع انسان معرفی میکند. «پس در نوع انسان كه خلاصه موجودات است و جهت جامعه در او است، البته بايد انسان كاملی را ظاهر نمايد كه اكمل افراد زمان خود باشد.»[3]
بعضی از پیروان این فرقه صوفیه با استدلالهای ساختگی، چنان اقطاب صوفیه را بالا بردند که آنان را مصداق اهلبیت (علیهمالسلام) در هر عصر دانستند. در خبرنامهی خبری، تحلیلی، فرهنگی مجذوبان نور که مخصوص فرقه گنابادی است، ویژهنامهای تحت عنوان «ِمهر مجذوب» منتشر گردید که در آن، نویسندهای صوفی مسلک در مقالهای تحت عنوان «قطب، مصداق اهلبیت در زمان خویش است.»[4] با آوردن آیاتی از قرآن، از روی جهالت یا عمدی، «اهلبیت» را منحصر در چهارده معصوم (علیهمالسلام) نمیبیند، بلکه منظور از «اهلبیت» را «اهلبیت خدا» میداند. وی با تفسیر به رأی خود با آوردن آیهای از قرآن که در آن لفظ «بیت» به معنای خانهی خدا آمده «وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْقَائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ.[حج/26] و چون براى ابراهيم جاى خانه را معين كرديم (به او گفتيم) چيزى را با من شريك مگردان و خانه ام را براى طوافكنندگان و قيامكنندگان و ركوعكنندگان و سجدهكنندگان پاكيزهدار» و نیز آیه ای دیگر که در آن لفظ «اهل» آمده مانند: «قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ[هود/46] فرمود اى نوح او در حقيقت از كسان تو نيست او (داراى) كردارى ناشايسته است» این دو لفظ در این دو آیه را به هم ربط داده و اهلبیت را به اهلبیت خدا تفسیر کرده و با توجه به آیهی اخیر که اهلبیت را خداوند از خانوادهی نوح برداشته، اینچنین اهلبیت را مختص خاندان نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) ندانسته و به همهی مؤمنین سرایت داده و درنهایت قطب را بهعنوان انسان کامل، مصداق اهلبیت خدا در هر عصر میداند. «پس او (قطب) مفهوم کامل تری و بلکه به کامل ترین مفهوم ممکن، مصداق «اهلبیت خدا» در عصر و زمانه خود است. این همان مقام قطب در مکتب تصوف است. یعنی (قطب) راه رسیدن به مقام انسان کامل برای همگان در همه عصرها و دورهها میباشد.»[5]
درحالی که ترکیب «اهلبیت» سه بار در قرآن کریم آمده که در آیهی: «هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلى أَهْلِ بَیتٍ یکْفُلُونَهُ لَکُمْ [قصص/12] آیا شما را به اهلبیتی راهنمایی کنم که میتوانند او (نوزاد) را برای شما کفالت کنند.» مقصود از اهلبیت در این آیه، با توجه به قراین و سیاق آیات، خانواده حضرت موسی(علیهالسلام) است. در آیه دیگر که کلمه «اهلبیت» آمده آیه هفتاد و سوم سورهی هود است. «قالُوا أَتَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیکُمْ أَهْلَ الْبَیتِ[هود/73] گفتند: آیا از فرمان خدا تعجب میکنی؟ این رحمت خدا و برکاتش بر شما اهلبیت است» آیه دوم هم به جریان فرزند دار شدن ساره، همسر حضرت ابراهیم(علیهالسلام) در پیری و اظهار شگفتی فرشتگان از آن اشاره دارد و مراد از «اهلبیت» خانواده و خاندان حضرت ابراهیم(علیهالسلام) میباشد. اما سومین آیهای که بسیار مهم ومقصود ما است آیهی تطهیر میباشد. «إِنَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً.[احزاب/33] خداوند فقط میخواهد پلیدی را از شما اهلبیت دور کند و شما را کاملاً پاک سازد.» در این آیه که به آیهی تطهیر معروف است، عالمان و مفسران شیعه و بسیاری از علمای اهل سنت، اهلبیت (علیهمالسلام) را منحصر به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و حضرت علی، حسن و حسین(علیهمالسلام) میدانند.[6]
اهلبیت در لغت به معنای خانواده و خاندان است. اما در اصطلاح، در حیات پیامبر(صلی الله علیه و آله) پنج تن آل عبا (بهطور خاص) و سایر ائمه اطهار (بهطور عام) میباشد. که بهترین راه برای تعیین دقیقِ مصادیق اهلبیت، مراجعه به روایاتی است که از قول خود پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهمالسلام) واردشده است.
در بعضی روایات آمده که اهلبیت، صراط مستقیم دین و معیار سنجش اعمال و عهدهدار هدایت بشر تا قیامت هستند، نه اقطابی که بهدروغ، خود را حجت خدا دانسته و مردم را از صراط مستقیم منحرف میکنند. امام علی (علیهالسلام) میفرماید: «انْظُرُوا أَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّکُمْ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ وَ اتَّبِعُوا أَثَرَهُمْ فَلَنْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ هُدًى وَ لَنْ یُعِیدُوکُمْ فِی رَدًى، فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا وَ إِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا وَ لَاتَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِکُوا[7] مردم! به اهلبیت پیامبرتان بنگرید، از آنسو که گام برمىدارند بروید و قدم جاى قدمشان بگذارید، آنها هرگز شما را از جاده هدایت بیرون نمىبرند و به پستى و هلاکت باز نمىگردانند. اگر سکوت کردند، سکوت کنید و اگر قیام کردند، قیام کنید. از آنها پیشى نگیرید که گمراه مىشوید و از آنان عقب نمانید که نابود مىگردید.»
پینوشت:
[1]. محمد بن ابراهيم، الغيبة للنعمانی، بهتصحیح على اكبر غفارى، انتشارات صدوق، تهران، 1397 ق، ص.141
[2]. صالح عليشاه گنابادی، محمدحسن، یادنامه صالح، تهران، انتشارات حقيقت،1380، ص316.
[3]. آزمايش، مصطفی، عرفان ایران، تهران، انتشارات حقيقت، 1380، شمارهی11، ص132.
[4]. خبرنامهی خبری، تحلیلی، فرهنگی مجذوبان نور، ویژهنامه مهر مجذوب، مهر1391،ص21
[5]. همان ص23.
[6]. محمد بن ابراهيم، الغيبة للنعمانی، بهتصحیح علىاكبر غفارى، تهران، انتشارات صدوق، 1397ق، ص72.
[7]. حضرت امیرالمؤمنین(علیهالسلام)، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، انتشارات آل علی (علیهالسلام)، چاپ دوم، 1381، خطبه97، ص180.
دیدگاهها
aseman
1395/07/03 - 11:18
لینک ثابت
با سلام
افزودن نظر جدید