نامههای که بوی خون میداد
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ یکی از کتابهای وهابیت که توسط یکی از بزرگان وهابیت بازبینی و تحت اشراف وی چاپ شده است، کتاب «الرسائل الشخصیه»[1] است که مجموعهای از نامههای محمد بن عبدالوهاب است. ابنعبدالوهاب در نامههایی که از وی باقی مانده است، تلاش زیادی کرده است، تا بسیاری از مسلمانان را کافر جلوه دهد و شما میدانید که کفر در نظر وهابیت یعنی حلیت خون و عرض و مال و ناموس. این کار را گاهی با صراحت اعلام داشته و گاهی تلاش کرده با استناد به اصول تحریف شده توسط خودش بهعنوان عملی اسلامی انجام دهد.
چند نمونه از این موارد اشاره میکنیم:
«أنا ذلك الوقت لا أعرف معنى لا إله إلا الله ... وكذلك مشايخي ما منهم رجل عرف ذلك، فمن زعم من علماء العارض أنه عرف معنى لا إله إلا الله أو عرف معنى الإسلام قبل هذا الوقت أو زعم عن مشايخه أن أحداً عرف ذلك فقد كذب وافترى ولبس على الناس.[2] من آن وقت معنای لا اله الا الله را نمیدانستم. اساتید من نیز احدی معنی این جمله را نمیدانست، و هر کس که ادعا کند، معنای لا اله الا الله را قبل امروز میدانسته است، فقط دروغ و کذب گفته است (و همگی مشرک بودهاند).»
در نامهای دیگرهمه مردم را قبل از تأسیس وهابیت مشرک و بیسواد میدانسته است و میگوید: «لا يخفى عليكم ما ملأ الأرض من الشرك الأكبر عبادة الأصنام هذا يأتي إلى قبر نبي و هذا إلى قبر صحابي كالزبير وطلحة و هذا إلى قبر رجل صالح و هذا يدعوه في الضراء و في غيبته و هذا ينذر له و هذا يذبح للجن.[3] بر کسی مخفی نیست، که قبل از این (تاسیس فرقه وهابیت) زمین پر بود از شرک اکبر، یکی به زیارت قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله) میرفت، و دیگری به قبر طلحه و زبیر و یکی ... آنها برای قبور نذر کرده و برای قبور قربانی میکردند.»
در برخود با مخالفینش نیز بسیار جدیت بهخرج میداده است و آنها را کافر میدانسته است: «و لكن أظنك و كثير من أهل الزمان ما يعرف من الآلهة المعبودة إلا هبل و يغوث و يعوق و نسرا و اللات و العزى و مناة.[4] فکرمیکنم تو و بسیاری از افراد در این زمان معنای اله و اله معبود را جز هبل و یغوث و یعوق، نسر، لات و عزی و منات نمیداند.»
«... في أتباع المويس، و صالح بن عبد الله هل هم مع أهل التوحيد؟ أم هم مع الأوثان ؟ بل أهل الأوثان معهم.[5] پرسیدهاند که اتباع مویس و صالح بن عبدالله را موحد بدانیم یا ایشان هم مشرکند؟ (در پاسخ) خیر! ایشان مشرک هستند.»
در نامهای درباره متکلمین اینگونه بیان میکند: «أن منهم من يصنف في دين المشركين، و الردة عن الإسلام، كما صنف الرازی كتابه في عبادة الكواكب، و أقام الأدلة على حسن ذلك هذه ردة عن الإسلام باتفاق المسلمين.[6] بسیاری از ایشان (متکلمان) در باب شرک کتاب نوشتهاند، و فخرالدین رازی در باب کواکب و عبادت کواکب نگاشتههایی دارد و این به اتفاق مسلمین، ارتداد و کفر در دین است.»
محمد بن عبدالوهاب در نامهای به سلیمان بن سحیم و پدرش میگوید: «ولكن أنت رجل جاهل مشرك، مبغض لدين الله.[7] تو مردی جاهل و مشرک هستی و مورد غضب الهی میباشی.»
پینوشت:
[1]. الرسائل الشخصية مطبوع ضمن مؤلفات الشيخ محمد بن عبد الوهاب، صالح بن فوزان، نشر جامعة الإمام محمد بن سعود، الرياض، المملكة العربية السعودية،بیتا.
[2]. همان، الرسالة الثامنة و العشرون، ص187
[3]. همان، الرسالة التاسعة عشرة، ص125
[4]. همان، الرسالة الخامسة والعشرون، ص172
[5]. همان، الرسالة الحادية و الثلاثون، ص205
[6]. همان، الرسالة الثالثة و الثلاثون، ص 222
[7]. همان، الرسالة الرابعة و الثلاثون، ص233
دیدگاهها
علیرضا پرتوی
1395/06/29 - 09:04
لینک ثابت
سلام علیکم. اجرتون با
افزودن نظر جدید