مختصری از پیشنه و ویژگی های اهل حق

  • 1391/09/19 - 13:24

یکی از فرقه های فعال در ایران، فرقه موسوم به «اهل حق» می باشد. اگر چه این فرقه دارای شعبات مختلف است و از لحاظ عقیدتی اختلافات بسیاری با هم دارند، اما در برخی اصول با هم مشترک اند

پیشینه اهل حق
شاید نتوان همه اتباع این فرقه را تحت حکم خاصی قلمداد کرد؛ ولی آنچه مسلم است که همه آنها خود را اهل حق می¬دانند. طایفه، یارسان، یارستان و آیین یاری، نام¬های دیگری است که اینان برای خود انتخاب کرده اند. بسیاری از شیعیان اهل این فرقه را  علیُُّ اللّهی و شیطان پرست می نامند؛ اما برخی جوانان امروزی آنها، این مسأله را اتهامی به اهل حق می دانند. در این­که این فرقه چه زمانی تأسیس شده است، اختلافات بسیاری وجود دارد؛ حتی در بین خود اهل حق نیز نظر یکسانی وجود ندارد. برخی از آن­ها مثل «نعمت الله جیحون آبادی»معتقدند که پایه­گذار این فرقه، شخصی به نام نصیر، غلام حضرت علی%، بوده است.[1] برخی دیگر، بنیان­گذار این فرقه را شاه خوشین لرستانی(قرن چهارم) می­ دانند.[2] عده­ ای بر این عقیده­ اند که این مسلک از زمانی که خداوند با ارواح آدمیان به محاوره پرداخته و از آنان بر الوهیت خود اقرار گرفته (عالم ذَر یا ألَست)، پی­ریزی شده است. افراد دیگری هم هستند که به عنوان مؤسس و بنیانگذار این فرقه مطرح می­شوند که از جمله آن­ها بابانائوس، بابا سرهنگ دودانی و بهلول ماهی هستند.

اما آنچه تحقیقات نشان می­دهد و در بین خود اهل حق نیز شهرت بیشتری دارد، این است که بنیانگذار این فرقه شخصی به نام «سلطان اسحاق»فرزند شیخ عیسی برزنجی است. سلطان اسحاق که پدرش از اهل تسنن بوده است، بعد از فوت او به دلیل درگیری با برادرانش به نام­های قادر، خِِدِرْ و سَلامت از برزنجه فرار کرد و به اورامان کردستان آمد و در قریه شیخان که هم اکنون جزؤ استان کرمانشاه است، سکنا گزید.[3] او کتاب سرانجام را به کمک یارانش نوشت که دارای شش جزء یا شش بخش است و قوانینی را برای اهل حق مدون نمود.[4] سلطان صهاک، سلطان حقیقت، شاه صاحب کرم و پادشاه از نام­های دیگر سلطان اسحاق می­باشد.

تاریخ تولد سلطان اسحاق دقیقاً مشخص نیست. در برخی کتب، سال تولد وی را 612 هجری قمری گفته­اند، ولی قاسم افضلی، رهبر یکی از طوایف اهل حق که در سال­های اخیر فوت شده، در مقاله خود در دائرة المعارف تشیع تولد سلطان را 15ربیع الاوّل سال580 هجری قمری می­داند. مادر سلطان اسحاق دایراک خاتون، ملقب به رمزبار می­باشد. در دائرة المعارف تشیع محل تولد سلطان، روستایی از توابع برزنجه از توابع شهر زور در استان کرکوک معرفی شده است.[5]

علّت اختلاف سلطان با برادرانش؟
گفته می­شود علت اختلاف سلطان با برادرانش، اختلاف بر سر موضوعاتی چون ارث بوده است. برادران سلطان ادعا می­کردند که سلطان اسحاق از شیخ عیسی نیست، چرا که شیخ عیسی در زمان ازدواج با دایراک خاتون، پیر مردی فرتوت بوده و احتمال بچه­دار شدن دایراک از شیخ عیسی بسیار بعید به نظر می­آمد. حتی حسین بیگ، پدر دایراک خاتون هم نسبت به شیخ عیسی و دایراک خاتون بدبین بوده است. [6]

علت گرایش مردم به سلطان اسحاق
در این­که علّت گرایش مـردم منطقه به سلطان اسحاق چـه بـوده، در تاریخ مختصر آل­سلجوق یا تاریخ ابن بی بی آمده است که وی(سلطان اسحاق) شدیداً ریاضت می­کشید و با تعویذات، اختلافات زن و شوهر را حل می کرد و در شعبده­ بازی و ..... ماهر بود.[7] در حال حاضر، یکی از روش­های تبلیغی فرقه اهل حق و رهبران آن­ها، استفاده از سحر و شعبده است که در مباحث بعدی بدان اشاره خواهد شد.

چگونگی تولد سلطان اسحاق
ادعای اهل حق در مورد جریان تولد رهبرانشان شنیدنی است. شیوه تولد رهبران اهل حق غالباً از راه بکرزایی و از راه دهان همراه با معجزات فراوان صورت گرفته است.[8] سلطان اسحاق هم از این قاعده مستثنا نبوده است. تولد وی بدین شرح است: چند تن از دراویش به طرف کردستان عزم سفر کرده و وارد منزل شیخ عیسی شدند. از وی درخواست ازدواج با دختر حسین بیک جِرد، رئیس قبیله را به نام «دایراک» نمودند. بالاخره بعد از جلب رضایت شیخ _آن هم با اصرار فراوان_ وی  به خواستگاری رفت و بعد از کشمکش­های فراوان و نشان دادن معجزات مکرر این ازدواج صورت گرفت و پس از مدتی، شهبازی به زمین آمد و به خانه شیخ عیسی رسید و به دهان دایراک رفت و از راه دهان، سلطان اسحاق به وجود آمد.[9]

بدعت­های مهم سلطان اسحاق
- بنای خاندان­ها و تأسیس فرقه
_ تأسیس جم­خانه
_ روزه سه روزه
_ تعیین پیر و دلیل برای خاندان­ها
_ دستور سرسپاری به رؤسای خاندان­ها توسط مریدان
_ دستور پرداخت نذر و نیاز

خاندان­های اهل حق
خاندان­ های اهل حق، بسیار زیادند و هر کدام معتقدند که خاندان آن­ها بر حق و اصل است. در برخی از کتب، یازده خاندان جزء خاندان­ های اهل حق شناخته شده­ اند. نور علی الهی، یکی از رهبران اهل حق در برهان الحق خاندان­های اصلی را این گونه معرفی می­کند:

    خاندان شاه ابراهیم
    خاندان عالی قلندر
    خاندان بابا یادگار
    خاندان خاموشی(سید ابوالوفاء)
    خاندان میرسور
    خاندان سید مصطفي
    خاندان حاجی باباعیسی یا حاجی باویسی

خاندان­های دیگری نیز بعداً تشکیل شده­اند که به شرح ذیل می­باشند:

    خاندان ذوالنوري
    آتش بگي (بیگي) یا مشعشعی
    خاندان شاه حياس
    خاندان حيدري

خاندان­های معروف و رهبران فعلی آن­ها
1. خاندان حیدری:
 رهبر فعلی این فرقه، شخصی است به نام «نصر الدین حیدری»که به جرأت می­توان گفت يكي از سياسي­ترين رهبران فرقه اهل حق می­باشد. او پیش­تر در روستای    توت شامی گهواره زندگی می­کرده است؛ ولی الان در شهر کرمانشاه بسر می­برد. برادر او سام الدین حیدری و پسر عموی او دکتر طهمورث حیدری، بعد از نصر الدین، در منطقه از محبوبیت خاصی برخوردارند.
مناطق محل سکونت مریدان این خاندان: برخی از جمعیت اهل حق شهر کرمانشاه، شهرستان کرند غرب(دالاهو)، بخش گهواره و کوزران و اهل حق­هاي شهرستان سرپل ذهاب و روستاهاي قصر شيرين، از مریدان این فرقه می­باشند.

2. خاندان آتش بیگی یا مشعشعی­ها:
 رهبر این فرقه، شخصی به نام «نظام الدین مشعشعی»است. او پسری به نام سام الدین دارد که تحصیل­کرده فرانسه می­باشد. نظام الدین در سال­های اخیر کارهای فرقه را بر عهده پسر خود گذاشته و برای جایگزینی وی زمینه سازی می کند­؛ به گونه­ای که به جرأت می­توان گفت سام الدین بعد از پدر خود مهم­ترين چهره در اين فرقه محسوب مي­شود.
مناطق محل سکونت مریدان این خاندان: کوهدشت و دلفان لرستان، روستای گره­بان هرسين، کنگاور و مناطقی از میاندوآب و اسدآباد و وِندر آباد همدان از جمله مناطق جغرافیایی محل سکونت مریدان این خاندان می­باشند.

3. خاندان شاه ابراهیمی:
در سال­های اخیر، شاه ابراهیمی­ها به دو شعبه منشعب شدند: شاه ابراهیمی­های کرند و شاه ابراهیمی­های صحنه.
رهبر شاه ابراهیمی­های کرند، شخصی به نام «قاسم افضلی»بود که بعد از فوت او، به علت اختلاف در بین گزینه­های جانشینی وی، شاه ابراهیمی­ های کرند نصر الدین حیدری، رهبر خاندان حیدری را به عنوان رهبر خود انتخاب کردند. پس رهبر فعلی آن­ها نصر الدین حیدری است.
اما رهبر شاه ابراهیمی­ های صحنه، شخصی به نام «شاه امر الله ابراهیمی»است که محل سکونت وی صحنه کرمانشاه می­ باشد. نقاط جغرافیایی مریدان: صحنه و توابع، کرند غرب.

4. خاندان مکتبی­ها (الهیون):
یکی از رهبران بزرگ اهل حق، نور علی الهی است. نام اصلی وی «فتح الله جیحون آبادی»است. او فرزند نعمت الله جیحون آبادی صاحب کتاب شاهنامه حقیقت است. نور علی در سال 1247هـ .ش در روستای  جیحون آباد صحنه کرمانشاه به دنیا آمد. او تحصیل­کرده بوده و 28 سال در حکومت پهلوی منصب قضاوت را عهده­ دار بود. نور علی الهی در خصوص حل تعارضات بین اسلام و اهل حق سعی فراوان نموده؛ اما نه تنها موفق نشد، بلکه ادعاهایی مطرح کرد که بعدها، چه از طرف رهبران اهل حق و چه از طرف علمای شیعه، رد شد. از جمله ادعاهای او می­توان به موارد ذیل اشاره کرد: ادعای تاسیس دین جدید: او در کتاب آثار الحق اظهار داشته است: «درباره روش خودم به نجف رفتم و از علی(ع) پرسیدم. در خواب به من فرمود: دین تو، دین ابداعی است؛ ولی نیک ابداعی است».[10] او همچنین در کتاب آثار الحق، خود را پیامبر معرفی می­نماید[11]  و یا در جایی دیگر ادعا می­کند که مشکل علمی ابن سینا را حل نموده است.[12]  از این ادعاهای عجیب و غریب، در آثار او به وفور یافت می­شود.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت:
[1] . شاهنامه حقیقت، ص 68.
[2] . مجموعه رسائل و اشعار اهل حق، ص 31 .
[3] . برهان الحق، ص42-43.
[4] . همان، ص 67-69.
[5] . آثار الحق، ج2 ص 611.
[6] . جهت اطلاع بیشتر ر.ک: دیوان گوره، ص 9.
[7] . پژوهشی دقیق بر اهل حق، به نقل از: تاریخ ابن بی بی، ص23 – 27.
[8] . آشنایی با فرقه اهل حق، ص 37.
[9] . با تلخیص از: آشنایی با فرقه اهل حق، ص37.
[10] . آثار الحق، ج 1  ، ص644  .
[11] . همان، ص644.
[12] . همان.

تولیدی

دیدگاه‌ها

جل الخالق ..... البته این همه ماجرا نبود و شاید یکم بدبینانه قضاوت کردید

من یک الحقم چرا به نظر شما وقتی معجزه ای میشه در دیگر ادیان الهی سر و جادوگری است اما در دین اسلام معجزه شمرده میشود کدام خطا یا حمله تروریستی توسط دین الحق صورت گرفته ؟کجا ما بخاطر خدا ادم سر بریدیم ؟ ما سرمون تو کار خودمونه و داریم به راه رسیدن به خدا تلاش میکنیم ایا مگه امام خمینی یکی از بزرگان ودانشمندان تشیع و اسلام نیست که در مورد الحق چنین میفرماید :اگر شما علی را حق میدانید پس ما هم الحقیم ..پس لطفا به هیچ دینی یا باوری که برا مردم محترمه توهین نکنین فک نکنم در دین اسلام توهین به دیگر ادیان جایز باشد این سرزمین کورش کبیر نیست مگه تمام ادیان در سرزمینش این بزرگ ازاد نبود

جناب نویسنده یا گرد آورنده کتاب شناخت فرقه اهل حق سلام خسته نباشی واقعا" آدم ساده لوحی تشریف داری تمام نوشته های حضرتعالی جز یک مشت جفنگیات واراجیف چیز دیگری نیست .اینکه شما درموردش قلم فرسایی نمودی آیین (دین)یارسان است وچیزی به نام الحق نداریم دربنا ویا موسسه ای درکار نیست که جنابعالی موسس برای آن تعریف نموده .ازهرکس وهرکجا تحقیق نمودی شمارادنبال نخود سیاه فرستاده اند.شما ازدین یارسان چیزی نمدانی وفردای قیامت بایستی جواب گو باشی .شایدهم تابحال به تیر غیب گرفتارشدی.اکردرقید حیاط هستی لطفا" از آنهایی که این اطلاعات غلط رادراختیارتان گذاشته اندبپرس .امیدوارم هرچه زودتر ازخواب غفلت بیدارشده ونوشته هایتان رابدون بخل وغرض ورزی ادامه بدهید.

جون مادرتان ول کنید من از بچگی تو کوهدشتم هیچ فرقه پرستی ندیدم مگه اینکه من حضرت علی رو خیلی دوست دارم یه فرقه جدیده ما بابا بزرگ امامزاده نزدیک ماست منم از ایویتینم خاندان ما کوچیک همه خانداناس

طرح سئوالات جهت پاسخگویی : ازآگاهان ، تحصیل کردگان ، ( و باصطلاح سادات ، دلیلان و پیران اهل حق ) ، مدعیان و بزرگان و... اهل حق تقاضا دارد پاسخ سوالها را مستدل ، با استناد به مدارک و اسناد آن با دلیل ، برهان ، عقل پسند و با حوصله ، صبر ، بردباری و با سعه صدر اعلام نمایند . و از پاسخهای شما کمال قدردانی را خواهم کرد و موجب امتنان خواهد شد . ۱- چرا مسلک اهل حق کلام سرانجام که یک مجموعه ی تحریفی و تحذیفی را با قرآن که کوچکترین تحریفی و تحذیفی در آن نشده هم سنگ و هم شأن قرار داده و عین قرآن می دانید !؟ لطفا پاسخ خود را مکتوب نمایید . ۲- اهل حق در نوشته های خود تناسخ و حلول را جزء ارکان مسلک خود می دانند توضیح دهید چرا قائل به حلول و تناسخ هستید ؟ ۳- چرا پیروان اهل حق از لعنت و دشنام و بدگویی نسبت به شیطان ( ملک طاووس ) بشدت اجتناب ورزیده و نامش را مقدس و مبارک می دانند ؟ ۴- حضرت علی (ع) می فرمایند : پس از امامان هادی و چراغهای روشنگرالهی ، بهترین خلق ، دانشمند صالح و شایسته است . که در حال حاضرعلماء و آیات عظام اسلام را شامل می شود ، اصول و فروع دین را برای مردم عوام توضیح و تفسیر می کنند . و فرقه اهل حق درمسائل دینی ازکدام مرجع حلال و حرام را بدست آورده و تشخیص می دهند ؟ ۵- در مرام اهل حق نجاست مفهوم دارد یا نه ؟ و اصولا چه چیز را نجس می دانید ؟ ۶- آیا در این مرام ( اهل حق ) انسانها با دین های مختلف و عقیده های متفاوت پاکند و یا نجسند ؟ ۷- چرا مشروبات الکلی نزد اهل حق نجس و حرام نمی باشد ؟ ۸- چرا و برای چه روزه قرآنی که بالصراحه یک ماه است به سه روز تقلیل یافته با آیه ۱۸۱ سوره بقره چه می کنید ؟ که می فرماید " شهررمضان ... " و... ۹- دلیل اینکه کتاب های باصطلاح مقدس خودتان را مثل سرانجام ، کلام ها ، دفترها ، خزانه ، برهان الحق و غیره را برابر با قرآن و عین قرآن می دانید چیست ؟ با اینکه قرآن وحی خداوند قادر و متعال است و بر پیامبر اکرم (ص) نازل شده و در آن هیچ جای شکی نیست ، قرآن کریم محکمترین ، عمیق ترین ، جامع ترین و ماندگارترین سند دنیای اسلام و بشراست و با قرآن مجید انسان به مبدأ آفرینش متصل می شود . لطفا پاسخ خود را مستدل توضیح دهید ؟ ۱۰- اهل حق می گوید ما شریعت ؛ طریقت ؛ معرفت را طی کرده و به حقیقت رسیده ایم یعنی چه ؟ لطفا توضیح دهید که در کدام کتب ادیان آسمانی آمده و یا کدام یک از امامان معصوم (ع) گفته ودرکدام کتب !؟ ۱۱- بنابراحکام عقیدتی قبله اهل حق « پردیور» محلی درشهرستان پاوه که جایگاه سلطان سهاک است ، معرفی شده و در منطقه توتشامی و ... مردگان را رو به پردیور دفن می نمایند و ذبح ( قربانیها ) را هم رو به پردیور قبله اهل حق ذبح می کنند !!! ؟ . پاسختان به این سئوال چیست ؟ لطف کرده پاسخهای خود را ذکرکنید . و تاریخ بوجود آمدن سلطان سهاک را مکتوب نمایید . ۱۲- مسلک اهل حق خدا را در جامه بشری پذیرا می باشد . و سلطان اسحاق ( سهاک – ضحاک ) را و قبل از او باباخوشین و ناعوث و حضرت علی خدای واقعی بوده اند یعنی چه ؟ آیا این دراذهان تداعی کننده این جمله نیست که فرقه اهل حق ( یازده خاندان )علی اللهی می باشند و معتقد به حلول و تناسخند . توضیح دهید ؟ ۱۳- نویسنده کتاب سرسپردگان در مصاحبه ای که در سال ۱۳۴۷ ش ، با یکی از اهل حق انجام می دهد . از جمله می پرسد . الف )« شما نماز می خوانید ؟ جواب می دهد:« خیرما نماز نمی خوانیم ولی به جای آن در جم خانه درهرهفته و پانزده روز نیاز می دهیم ». ب ) سئوال می کند این که می گویند اهل حق علی اللهی هستند ، صحیح است ؟ جواب می دهد : بلی اهل حق علی اللهی هستند و خودم هم علی اللهی می باشم » . ج ) سئوال می کند « آیا خدا همان علی است ؟ جواب می دهد : « بلی همان علی است » . جواب تان به این سئوالها چیست ؟ ۱۴- آیا این را از بزرگانتان پرسیده اید که چرا ؟ بزرگان اهل حق دفاتر و کلام خود را از پیروانشان مخفی نگاه می دارند که علت و دلیل آن چیست ؟!. ۱۵- اگر اهل حق خود را مسلمان شیعه دوازده امامی می دانند باید عقاید خود را با عقاید شیعیان مطابقت دهند. که آیا به نماز پنج نوبت و روزه یک ماه مبارک رمضان وبطور کل به موازین اصول دین که پایه و اساس مسلمانان است و فروعات دین و... پایبند هستند یا نه ؟. لطفا پاسخ خود را با اسناد قابل قبول ارائه دهید ؟ . ۱۶- جناب آقای علی محمدی برنجه جناب عالی درمجله پیک آذر شهریور ۱۳۸۰ چاپ زنجان مرقوم فرموده اید که اهل حق همان اصحاب سری هستند که یاران امام علی (ع) بودند وبراثرآزار و اذیت خلفای بنی امیه و خوارج از شبه جزیره عربستان به نقاط قلمرواسلامی مهاجرت می کنند . لطف فرموده نام کتاب های که اصحاب سری درآن نوشته اید را اعلام فرماید تا همگان از آن آگاه گردند که همه به مسلک شما بگروند ؟ ۱۷- اهل حق پیدایش و بوجود آمدن مسلک خود را بعد از رحلت پیامبراکرم (ص) می دانند و سادات جعلی و ساختگی خود را علوی وازاصحاب سری کذایی خودشان می دانند و درجاهای دیگرهم می گویند بنیانگذاراین مسلک شاه خوشین و سلطان اسحاق و ... درقرون مختلف نوشته اند و در( منطقه جغرافیایی شمال عراق و غرب ایران ) و تاریخ پیدایش دقیق آن را بدرستی نمی دانند و یا اعلام نمی کنند ؟!!. لطفاً به این سئوال با اسناد مستدل وبا برهان قانع کننده پاسخ دهید ؟ . ۱۸- آیا کتاب های اهل حق کتاب آسمانیست؟ آیا می توان آنرا با کلام الله مقایسه کرد؟ پس چگونه گفته های آنرا که نذر و نیاز را بالاتر از نماز می داند قبول می کنید؟ ۱۹- کتبی که در مورد اهل حق موجود می باشد کم هستند و اگر محتوای این کتب واقعی نیست، چرا اهل حق اعتقادات خود را بیان نمی کنند و خود را از این تهمت ها رها نمی سازند؟ ۲۰- با توجه به اعتقاد به دون به دون، از شما می پرسم کدام جسم پاکی لیاقت روح شریف علی (ع) را دارد(استغفرالله) . ۲۱- اگر فرقه اهل حق مسلک حقیقت است پس چرا خودتان را منتسب به دین اسلام می کنید ؟! ، آیا در مورد دین اسلام و مسلک تان مطالعه کرده اید و آیا خواسته های دین اسلام اینگونه است؟ و چرا از مسلکی پیروی می کنید ولی از دین اسلام واقعی پیروی نمی کنید ؟ ۲۲- و اگر اهل حق دین است ، باید کتاب آسمانی و پیامبر(رسول) داشته باشد، آیا دارد؟ ۲۳- قرآن کلام خداست و محمد رسول و مبلغ کلام الله است، کتاب اهل حق را چه کسی گفته و چه کسی مبشر آنست؟ ۲۴- در کلام الله تناسخ را رد ولی در اهل حق همه ی ائمه دارای دون(تناسخ) می باشند و به این امر معتقد اند که بعد از مرگ روح در کالبد دیگری دمیده میشود؟ آیا این رد کلام الله نیست؟ ۲۵- حداقل عبودیت و بندگی خدا نماز است و ائمه اطهار می فرمایند هرکس نماز نخواند شفاعت ما در روز قیامت به آنها نمی رسد ، در صورتی که اهل حق می گویند ما نیازی هستیم نه نمازی؟ ۲۶- نیازی که برای خود و برای شکم خود باشد نه برای نیازمند و مستحق چگونه نیازیست؟ آیا این تناقض با کلام الله ندارد؟ ۲۷- چه کسی این روایت را گفته است؟ راوی و سند مستند مبنی بر صحت آن چیست؟ آیا این کلام شیطانی نیست (منظورکتاب سرانجام ) ؟ ۲۸- آیات مبارکی که معانی آنها در رد تناسخ می باشد: آیه ۲۸ سوره بقره، آیه۴۰ سوره روم ،آیه ۶۶ سوره حج ، آیه ۱۱ سوره غافر،آیه ۵۱ تا ۵۳ یاسین،آیه ۳۸ سوره انعام ،آیه ۲۴ سوره ملک. جوابتان به این آیات الهی چیست که فرقه اهل حق خود را مسلمان شیعه می داند؟ ۲۹- فرقه اهل حق خود را مسلمان شیعه می نامند و وقتی با دلیل و مدرک اثبات می شود که مسلمان شیعه بودن آنها صرفا ادعای بیش نیست . وقتی که در بن بست قرار می گیرند می گویند ما از ادیان کهن ایرانی هستیم . با این توصیف فرقه اهل حق مسلمان شیعه نیستند . پاسخ دهید که از کدام ادیان هستید ؟ اسلام و از کدام ادیان کهن ایرانی !؟ . ۳۰- اهل حق می گوید ازسلاسل عرفانی اسلام هستند لطف نمایید آن عرفان اسلامی که مورد نظر اهل حق است را توضیح دهید و سر سلسله آن را ذکر نمایید !؟ . ۳۱- اهل حق خود را مسلمان و شیعه امامیه می نامند و می گویند : معتقد به خدا و نبوت ، معاد و ضروریات دینی بوده که حلال محمدی را حلال و حرام محمدی را حرام الی یوم القیامه دانسته و می دانند و منظور از حلال و حرام در مسلک شما چیست ؟ لطفا توضیح دهید . ۳۲- منظوراز کلام و کلام خوان در مسلک اهل حق چیست ؟ لطفا توضیح دهید کلام در فرقه اهل چه مفهومی دارد و ارکان آن از چه تشکیل شده است ؟. ۳۳- آمار افرادی که به فرقه اهل حق گرویده اند را با نام و محل زندگی و تحصیلات اعلام نمایید .؟ ولی خدمتتان عرض نمایم که عکس این صادق است ؟ . ۳۴- آيا احكام اسلامي از قبيل روزه و نماز و حرام و حلال الهي را قبول دارید ویا تظاهر می کنید ؟. ۳۵- در کلام گور آمده است " قرآن گذاف و دروغ است، شیطان حق است " این یعنی رد کلام الله . توضیح دهید ؟ . درخاتمه به عرض ، سمع و نظر مخاطبین محترم می رساند اینجانب کتب مختلفی از دین مقدس اسلام را در حد توان و فهم خود مطالعه کرده ام ولی نام و نشان از فرقه و مسلک اهل حق در آن که اثبات کننده ی از فرقه های اسلامی باشد نیافته ام و کتب مربوط به مسلک اهل حق را مطالعه کرده ام که تناقضاتی فاحشی با دین مبین اسلام دارد . بنده یک فرد کنجکاو ، محقق در زمینه فرقه شناسی و بالاخص مسلک اهل حق هستم و با کمال میل منتظر جواب های منطقی و عقل پسند اهل حق هستم .

درود بر شما اگر اهل مطالعه هستبد به كتاب حريم حق نوشته جناب محمد علي سلطاني از نشر سها ، رجوع كنيد كه پاسخ ياوه گويي و شبهات كوردلان پژوهشگر نما و بعضا عمامه بسر را داده اند!

پیام معنوی شیعه امامیه را به جهانیان به این گونه معرفی واعلام می دارد . « پیام معنوی شیعه به جهانیان ، یک جمله بیش نیست و آن این است که (( خدا را بشناسید )) و تعبیر دیگر : (( راه خدا شناسی را پیش گیرید تا سعادتمند و رستگارشوید )) و این همان جمله ای است که پیغمبراکرم (ص) برای نخستین بار دعوت جهانی خود را به آن افتتاح فرمود : (( ای مردم ! خدا را به یگانگی بشناسید و اعتراف کنید تا رستگار شوید )) در توضیح این پیام به طور اجمال می گوییم : ما افراد بشر به حسب طبع دلداده ی بسیاری از مقاصد زندگی و لذایذ مادی هستیم ، خوردنی ها و نوشیدنی های گوارا و پوشیدنی های شیک و کاخها و منظرهای فریبنده ، همسر زیبا و سیاست مقام و جاه و بسط سلطه و فرمانروایی و خرد کردن هر چیزی که با خواسته های ما مخالفت می کند را می خواهیم و دوست داریم . ولی با نهاد خداد دادی خود می فهمیم که این همه لذایذ و مطالب برای انسان آفریده شده نه انسان برای آنها و آنها به دنبال انسان باید باشند نه انسان به دنبال آنها . هد ف نهایی ، بودن شکم و پایین تر از شکم ، منطق گاو و گوسفند است و دریدن و بریدن و بیچاره کردن دیگران ، منطق ببر و گرگ و روباه است ، منطق انسان ، منطق فطری خرد می باشد و بس . (( منطق خرد )) با واقع بینی خود ، ما را به سوی پیروی حق هدایت می کند نه به سوی دلخواه انواع شهوترانی و خود بینی و خود خواهی . (( منطق خرد )) انسان را جزیی از جمله ی آفرینش می داند که هیچ گونه استقلال و سرخودی ندارد و بر خلاف آنچه انسان خود را فرمانروای آفرینش پنداشته به گمان خود طبیعت سرکش را به خواسته های خود رام می کند و به زانو در می آورد خودش نیز الت دست طبیعت و یکی از دستیاران و فرمانبرداران آن است . (( منطق خرد )) انسان را دعوت می کند که در درکی که از هستی این جهان گذران دارد ، دقیق شود تا روشن گردد که هستی جهان و هر چه در آن است از پیش خودشان نیست بلکه جهان و هرچه در آن است از یک منبع نامتناهی سر چشمه می گیرد تا روشن گردد که این همه زشت و زیبا و موجودات زمین و آسمان که در صورت واقعیت های مستقل در دیده انسان جلوه می کند ، در پناه واقعیت دیگری واقعیت دار می نمایند و در زیر پرتو آن پیدا و هویدا شده اند نه از خود و نه از پیش خود و چنانکه واقعیتها و قدرتها و عظمتهای دیروزی ، امروزی افسانه ای بیش نیستند واقعیتهای امروزی نیز همچنانند و بالأخره همه چیز در پیش خود افسانه ای بیش نیست . تنها خداست که واقعیتی است غیر قابل زوال و همه چیز در پناه هستی او رنگ هستی می یابند و با روشنایی ذات او روشن و پیدا می شوند . هنگامی که انسان با چنین درکی مجهز شود ، آن وقت است که خیمه ی هستی او در چشمش مانند حباب روی آب فرو می خوابد و عیاناً مشاهده می کند که جهان و جهانیان به یک هستی نامحدود و حیات و قدرت و علم و هر گونه کمال نامتناهی تکیه زده اند و انسان و هر پدیده ی دیگر جهانی مانند دریچه های گوناگونی هستند که هر کدام به اندازه ظرفیت خود ماورای خود را که جهان ابدیت است نشان می دهند . آن وقت است که انسان اصالت و استقلال را از خود و ازهر چیز گرفته به صاحبش رد می کند و دل از هر جا کنده به خدای یگانه می پیوندد و در برابر عظمت و کبریای وی به جز وی سر تعظیم فرود نمی آورد . آن وقت است که انسان تحت ولایت و سرپرستی پروردگار پاک قرار می گیرد ، هر چه را بشناسد با خدا می شناسد و با هدایت و رهبری خدا با اخلاقی پاک و اعمالی نیک ( آیین اسلام و تسلیم حق که آیین فطرت است ) متلبس می گردد . این است آخرین درجه ی کمال انسانی و مقام انسان کامل یعنی امام که به موهبت خدایی به این مقام رسیده و کسانی که از راه اکتساب به این کمال نائل شوند با اختلاف درجاتی که دارند پیروان امام می باشند . وازاینجا روشن می شود که خدا شناسی ،[ پیغمبر شناسی ] وامام شناسی هرگز ازهم جدا نمی شوند چنانکه خداشناسی و خود شناسی ازهم نمی شوند ، زیرا کسی که هستی مجازی خود را بشناسد ، هستی حقیقی خدای بی نیاز را شناخته است . ( شیعه دراسلام - علامه فقید سید محمد حسین طباطبایی ره ) .

با سلام شیوه نگارش و تعابیر حضرتعالی با مضامینی که بنده در کتب متعدد آقای نور علی الهی مطالعه کرده ام کاملا در تعارض بوده و به هیچ وجه بیانگر دیدگاههای ایشان نمیباشد، تقاضا دارم در اموری که تخصص لازمه را ندارید اینگونه مغرضانه و سطحی ابراز عقیده ننموده و کار را به کملین علما بسپارید و النهایه قضاوت بر عهده اذهان بیدار خوانندگان خواهد بود.

لطفا سر دین جنگ نکنید تمام دنیا دنبال یه لقمه نون خلال هستن شاها دنبال این هستین که کدام دین برتره . اکه واقعا درک شعور معنوی داشته باشین دین رو اینگونه باید توصیف کرد. دین چیست؟ شرف داشته باش حق مردم رو نخور چشمت پاک باشه دزدی نکن کم کاری نکن تهمت به کسی نزن راه راست رو در پیش بگیر غیبت نکن بدگویی نکن کسی رو از نون خوردن ننداز اینا دین شما هستن با این چند اصل بالا یک دین کامل داری. دین فقط راه رسیدن به خداس به خدایی که همه باز میگردیم به سوی او پس این چند اصل بالا دو در پیش بگیر که همه ی خوبی های بهشت برسی تمام ادیان مقدس هستن به ادیان هم احترام بگذاریم

با سلام لطفا اختلاف افكني نكنين و اتحاد ملت ايران خاصه مناطق مرز نشين را با ياوه گويي از بين نبريد. و السلام پيوست نامه مرحوم ايت الله خميني ؛ http://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh?volume=5&tid=121

اقای محمدی زاده جواب پرسشهایت را در سایت ن(نظر قانون اساسی وفقها درباره اهل حق بیابید ) البته در ارشیو نظرات