سرطان وهابیت به جان دومین کشور شیعه جهان افتاد.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ خلاء مذهبی به وجود آمده در جمهوری آذربایجان در سالهای بعد از استقلال این کشور، زمان مناسبی برای تبلیغ و گسترش سایر ادیان و فرقههای نوظهور و جذب مخاطب از میان مردمی که هفتاد سال در کمال بیدینی بسر برده بودند بشمار میرفت. مردمی که تشنهی اظهار عقاید خود بودند بعد از کسب آزادی شدیداً به دنبال فطرت بیدار خود حرکت کرده و همانند بیابانی خشک منتظر آب بسر میبردند.
از طرف دیگر دولتمردان این جمهوری در سالهای اولیهی استقلال این کشور ضمن بیتوجهی به عقاید و خواستههای دینی مردم، قانون اساسی خود را بر اساس دنیا گرایی و سکولاریسم تنظیم کردند. قانونی که در آن نه تنها به موضوع دین اسلام و مذهب تشیع اشارهای نشده بود بلکه به سایر ادیان و مذاهب و طریقتهای مختلف اجازه میداد تا بهراحتی در کشوری که مردمش در دوران سخت شوروی مراسمات مذهبی خود را زیر سختگیرانهترین شرایط انجام داده و دین و هویت خود را حفظ کرده بودند، عقاید و افکار پوچ و منحط خود را انتشار داده و آزادانه به گسترش و تبلیغ دین و فرقهی خود مشغول باشند. از طرف دیگر جنگ خانمانسوز قرهباغ و اوضاع نابسامان سیاسی جمهوری آذربایجان در سالهای آغازین کسب استقلال و همچنین بحران چچن در حوزهی قفقاز شمالی، فرصت مناسبی برای تبلیغ و گسترش مذاهب و فرقههای مختلف ازجمله وهابیت را در این جمهوری به وجود آورد. اما یکی از مهمترین عوامل رشد و گسترش این فرقه در جمهوری آذربایجان، ترس سیاستمداران غربی و صهیونیستی از علاقهی مردم این کشور به اسلام و ایران و تنظیم سیاستهای خود در جهت جلوگیری از این روند رو به رشد، محسوب میشود. بدین ترتیب وهابیت برای رشد و گسترش در جمهوری آذربایجان ضمن برخورداری از منابع مالی این قدرتهای استعمارگر، از دکترین مجرب این کشورها نیز برخوردار شدند.
مروری بر سالهای نفوذ و فعالیت این فرقهی نوظهور نشان میدهد که با نفوذ تدریجی این تفکر در سالهای نخستین دههی ۱۹۹۰ موجب شد تا میسیونرهای این فرقه بهطور جدی از اواخر جنگ قرهباغ و در سال ۱۹۹۵ وارد جمهوری آذربایجان شده و از سال ۱۹۹۷ با محکم کردن پایگاه تبلیغی خود در این جمهوری اقدام به احداث مهمترین مسجد خود یعنی مسجد ابوبکر در سال ۱۹۹۸ در یکی از مناطق شلوغ و پر رفت و آمد باکو کنند. مبلغان این فرقه بعد از این سالها و با استفاده از فضای بکر دینی و مذهبی موجود در جمهوری آذربایجان اقدام به تخریب پنهانی سایر ادیان و مذاهب و بخصوص تشیع پرداختند. چهار گروه اصلی این فرقه که امروزه نیز در جمهوری آذربایجان فعال هستند عبارتند از: خوارج امروزی (جمعیت جهاد)، سلفیها، جمعیت هجرت (تکفیر) و اخوان که هرکدام رئیس مذهب و شاخههای خاص خود را داشته و اصول و عقاید خاص خود را نیز به همراه دارند.
امروزه وهابیون آذری و پیروان این مذهب که تحت تأثیر حمایتهای مستقیم مالی عربستان و سایر کشورهای عربی و با نام بنیادهای خیریه فعالیت میکنند با استقرار در اردوگاههای فراریان جنگی و نفوذ در سیستم آموزشی این کشور گرایش به این مذهب را به صورت گسترده تبلیغ میکنند. این بنیادهای خیریه بعد از اتمام تحصیلات دانش آموزان آذری با پیشنهاد تحصیل رایگان به آنها، ایشان را برای اعزام به کشور خود ترغیب کرده و زمینه را برای تبلیغ تفکرات خود بعد از بازگشت هموار میکنند که این امر به علاوهی منابع مالی نامحدود به ترویج و گسترش جریانات اسلامی بنیادگرا در این کشور نیز کمک میکند.
البته یکی دیگر از روشهای تبلیغی این فرقهی شوم عربی – صهیونیستی، ازدواج مصلحتی میباشد. به طوری که پیروان فرقهی ضالهی وهابیت که برای تبلیغ عقاید و اندیشههای انحرافی خود به روسیه و کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق مانند جمهوری آذربایجان سفر میکنند، با نیت گسترش نسل وهابیها، سیاست ازدواج مصلحتی با دختران بومی این مناطق را در پیش میگیرند. که هدف از این ازدواج ضمن جذب دختران این کشورها به فرقهی وهابیت؛ گسترش زاد و ولد میباشد تا آنجائیکه پیش بینی میشود تا دو دههی آینده جمعیت این فرقه به سرعت افزایش یابد.
امروزه از ۱۳۰۰ مسجد فعال شناخته شده در کل کشور آذربایجان، حدود ۱۵۰ مسجد، تحت نظارت وهابیون قرار دارند. ضمناً اگر بهطور معمول افراد میانسال و مسن به مساجد معمولی میروند، جوانان ۲۰ الی ۳۰ و افرادی که حداکثر ۴۰ سال سن دارند، به مساجد وهابیون میروند. امروزه علاوه بر باکو و سومقائیت در شهرهایی از قبیل قبا، قوسار، شکی، زاگاتالا، بالاکن و … که اکثر مردم سنی مذهب هستند، وهابیها به شدت فعالیت مینمایند. با مرور اخبار مربوط به جمهوری آذربایجان میتوان به نفوذ وهابیها در بخش اقتصادی و تجاری، ادارات و حتی مراکز نظامی جمهوری آذربایجان پی برد. البته در این میان سهم بازار تجاری صدرک به مراتب بیش از سایرین میباشد. به طوری که اکثر تجار وهابی حاضر در این بازار که ضمن برخورداری از منابع مالی کلان به فعالیتهای تجاری بزرگی نیز مشغول بکار هستند. اقدامات تبلیغی در مساجد و مراکز آموزشی، فعالیت سازمان یافته و منظم در فضای سایبری و تنوع بسیار زیاد سایتهای آذری مرتبط با وهابیت، حضور فعال در زمینه چاپ و توزیع کتاب، جذب طلاب علوم دینی و اعطای بورس به متقاضیان و علاقمندان تحصیل در دانشگاههای عربستان و برخی دیگر از کشورهای عربی، برپایی کلاس های قرآن، انجام امور تجاری همراه با تبلیغ وهابیت، ورود در برخی ادارات و مشاغل حساس از قبیل مراکز نظامی و نیز در اختیار گرفتن مشاغلی که در ارتباط مستقیم با مردم باشند از جمله اقدامات جریان وهابیت در جمهوری آذربایجان است.
تابستان سال ۲۰۱۳ شاهد اولین حرکت وهابیون شهر سومقائیت به منظور نمایش میزان نفوذ خود بود. بطوریکه وهابیون این منطقه که درصدد ضبط مسجد جامع جدیدالحداث سومقائیت برآمده بودند با حضور حداکثری خود در این مسجد سعی کردند تا آن را بهطور کامل در قبضهی کنترل خود قرار دهند، ولی به دنبال آن با حضور و فعالیت گستردهی شیعیان این شهر، این اقدام آنها با شکست مواجه شد. از طرف دیگر انتشار یک فایل ویدئویی منتسب به وهابیون آذری که ضمن نمایش حضور رسمی خود در جنگ داخلی سوریه از دیگر هم کیشان خود دعوت به شرکت در این جنگ میکردند، مهر تاییدی بر نفوذ رو به رشد خود در جمهوری آذربایجان زده و همچنین زنگ خطر را نیز برای حاکمیت این کشور به صدا درآوردند.
از طرف دیگر بعد از حادثهی درگیری مسلحانهی ۱۱ اکتبر ۲۰۱۳ در سومقائیت و بازداشت بیش از ۱۵ تن و زخمی شدن تعدادی دیگر، بهطور رسمی اعلام شد که این درگیری بین جماعت خوارج و سلفیهای ساکن در شهر سومقائیت روی داده بود. البته پیش از این نیز خبر کشته شدن یک مأمور ام تی ان در گنجه، حوادث زاگاتالا و بالاکن و طرح ترور الهام علی اف، از سوی وهابیون نیز از جمله مواردی است که میتواند بیانگر میزان خطرات ناشی از حضور و فعالیت این فرقههای نوظهور در جمهوری آذربایجان قلمداد کرد. آغاز سال ۲۰۱۴ برای جمهوری آذربایجان حاکی از افزایش اخبار به هلاکت رسیدن تعداد زیادی از افراطیون وهابی این کشور در سوریه بود. بطوریکه فقط در ماه ژانویهی سال ۲۰۱۴ خبر کشته شدن بیش از ۲۰ تن از اتباع آذری در شبکههای اجتماعی و سایتهای وابسته به گروههای مخالف در سوریه منتشر شد.
نتیجه اینکه؛ وهابیت هنگام آغاز فعالیت خود در جمهوری آذربایجان، خود را مطیع و حامی سیاستهای نظام حاکم معرفی میکردند و با تعریف و تمجید از حاکمیت این کشور؛ ضمن اصرار و استمرار امور تبلیغاتی خود، پیروان خود را افزایش میدادند که پس از تقویت موقعیت خود، خطری برای ثبات و امنیت این کشور بشمار میروند و این دقیقاً همان روندی است که در سایر کشورها پیش از این تجربه شده است. تاملی در سیاستهای ۱۰ سالهی حزب حاکم؛ حاکی از دشمن تراشی حاکمیت جمهوری آذربایجان از میان قشری میباشد که میتوان آن را بهعنوان بزرگترین حامیان استقلال و امنیت کشور بهحساب آورد. اندکی مقایسه در عملکرد پیروان وهابیت و همچنین پیروان مذهب تشیع در جمهوری آذربایجان نشانگر وجود تفکرات متضاد در مسیر دفاع از آرمانهای بلند کشور و ارزشهای ملی و معنوی وابسته به آن در صحنههای مختلف میباشد. وهابیتی که هیچ نقشی در استقلال جمهوری آذربایجان نداشته به هیچ وجه حفظ این استقلال برای آن از اهمیت برخوردار نیست و حاصل آن نیز کشته شدن پیروان این فرقه در کشوری ثالث و در راه آرمانهای سایر کشورهای استعمارگر میباشد. این در حالی است که شیعیان جمهوری آذربایجان که مهمترین نقش را در راه کسب استقلال و دفاع از ارزشهای ملی و معنوی کشور خود داشته و در طول جنگ قره باغ نیز بزرگترین جانفشانیها را از خود نشان داده، امروزه زیر سختترین فشارهای امنیتی قرار گرفته و برخلاف وهابیت و گروههای افراط گرا که آزادانه به تبلیغ تفکرات باطل خود و رادیکالیزم دینی میپردازند، با تعطیلی مدارس دینی خود مواجه شده و بزرگترین ضربهها را از نظام حاکم جمهوری آذربایجان با حبس بیش از ۱۵۰ نفر از علما و دینداران فعال و تحمیل بدترین ممنوعیتها برای این قشر بزرگ جامعه مواجه شدهاند. بیتردید ادامهی روند فعلی میتواند بهعنوان یکی از بزرگترین تهدیدات امنیتی برای جمهوری آذربایجان محسوب شده و حتی استقلال این کشور را نیز به چالش بکشاند. به نظر میرسد بهترین و سادهترین راه مبارزه با چنین تهدیدات؛ بازگشت به هویت اصلی خود و برپایی کرسیهای آزاد اندیشی دینی در حوزه تشیع و گسترش آن در مقاطع مختلف تحصیلی میباشد که در این میان علما و متخصصین دین نقش و جایگاه ویژهای خواهند داشت.
منبع: سایت رهیافته، کد خبر: 3070 جمعه ۲۹ فروردین ۱۳۹۳
دیدگاهها
babak
1394/06/20 - 23:04
لینک ثابت
واقعا وهابیت یک سرطان است که
افزودن نظر جدید