تقیه در شیعه

  • 1394/06/12 - 08:23
دلیل روی آوری شیعیان به تقیه و اصرار بر آن از طرف علما و بزرگان شیعه هم با مطالعه تاریخ برای هر اندیشمندی به خوبی روشن می‌شود؛ به راستی اهل سنتی که در طول تاریخ قدرت را در اختیار داشتند، با شیعه چه کردند که آنان جرات ابراز صحیح عقاید خویش را نداشته مجبور شدند در لاک تقیه فرو روند؟ «شیعه به حاکمان جور و والیان ستمگری مبتلا بود که آنان را شکنجه...

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ یکی از وهابیون با نگاهی مغرضانه و کینه‌توزانه می‌نویسد: «همچنان که آن‌ها برای خودشان در دوران پنهان زیستی این منتظر، احکامی را تشریع کردند که خداوند به آن اذن نداده بود. از جمله آن‌ها تقیه است که در اسلام امری مجاز است که هنگام ضرورت به آن عمل می‌شود؛ ولی آنان آن را در دوران غیبت واجب و لازم همیشگی می‌دانند که خروج از آن تا زمان بازگشت منتظری که هیچ‌گاه برنمی‌گردد جایز نیست.»[1]
در پاسخ به ادعای این نویسنده باید گفت، اساساً لزوم عمل به تقیه در شرایط خاص نه از ابداعات شیعه، که از احکامی است که کتاب و سنت و عقل به آن کم می‌کنند؛ قرآن کریم می‌فرماید: «َمنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ...[نحل/106] هر كس پس از ايمان آوردن خود، به خدا كفر ورزد (عذابى سخت خواهد داشت) مگر آن كس كه مجبور شده ولی قلبش به ايمان اطمينان دارد...» تفاسیر بسیاری از اهل سنت، شأن نزول این آیه را داستان شکنجه عمار و پدر و مادرش توسط مشرکان و تقیه عمار ذکر کرده‌اند.[2] و بر همین اساس در منابع متعدد اهل سنت  نیز به جواز آن اذعان شده است؛ ابن کثیر در مورد این آیه شریفه و حکم تقیه می‌نویسد: «فهؤلاء كانوا معذورين بما حصل لهم من الإهانة والعذاب البليغ، أجارنا الله من ذلك بحوله وقوته[3] پس آنان معذور بودند به خاطر آنچه برایشان اتفاق افتاد از قبیل اهانت و سختی و عذاب و خداوند اجازه داده به ما برای (تقیه در شرایط سخت) به حول و قوة خودش». قرطبی هم در تفسیرش می‌نویسد: «قال الحسن البصري: التقية جائزة للإنسان إلى يوم القيامة... أجمع أهل العلم على أن من أكره على الكفر حتى خشى على نفسه القتل إنه لا إثم عليه إن كفر وقلبه مطمئن بالإيمان ولا تبين منه زوجته ولا يحكم عليه بالكفر، هذا قول مالك والكوفيين و الشافعي.[4] حسن بصری گفته: تقیه جایز است تا روز قیامت... اجماع کرده‌اند اهل علم بر این‌که اگر کسی اکراه داشت بر کفر ولی بر جانش هم بیمناک بود، برای او گناهی نیست اگر کفر بگوید ولی قلبش از ایمان پر باشد و در این حالت همسرش بر او حرام نمی‌شود و حکم کافر بر او جاری نمی‌شود، این گفته مالک و کوفیین و شافعی است.» پس حکم تقیه نزد جمیع مسلمین جایز است و کسی که از ترس جانش  و به اکراه حتی مجبور به گفتن کفر شود، به اجماع مسلمین مشمول حکم کافر نمی‌شود. علاوه براین، مطلبی را که نباید فراموش کرد این است که؛ وقتی جایز است کسی برای حفظ جانش کلمه‌ی کفری بر زبان جاری کند، پس جایز هم است؛ برای حفظ جانش اموری کمتر از اذعان به کفر را هم انجام دهد. مثل دست بسته نماز خواندن یا بدون مهر سر بر سجده نهادن و...
نکته دیگر در کلام این نویسنده اختصاص دادن تقیه‌ی شیعیان به زمان غیبت امام معصوم است. در حالی‌که تقیه یکی از اصول شیعه است که همیشه چه در دوران غیبت و چه غیر آن، وجود داشته‌است. شیعیان پس از رحلت نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) در زمان امامان معصوم خود برای حفظ جان خود مجبور به تقیه بوده‌اند و این موضوع در روایات شیعه به خوبی مشهود است. بنابراین پیوند دادن مسأله تقیه با مساله غیبت امام مهدی(علیه السلام) و این ادعا که شیعیان در عصر غیبت آن حضرت احکامی را تشریع کردند، از اساس باطل است.[5]
اما دلیل روی آوری شیعیان به تقیه و اصرار بر آن از طرف علما و بزرگان شیعه هم با مطالعه تاریخ برای هر اندیشمندی به خوبی روشن می‌شود؛ به راستی اهل سنتی که در طول تاریخ قدرت را در اختیار داشتند، با شیعه چه کردند که آنان جرات ابراز صحیح عقاید خویش را نداشته مجبور شدند در لاک تقیه فرو روند؟ «شیعه به حاکمان جور و والیان ستمگری مبتلا بود که آنان را شکنجه می‌دادند و دست‌ها و پاهایشان را می‌بریدند و آنان را بر درخت‌ها دار می‌زدند و چشمانشان را کور می‌کردند و اموالشان را تصاحب می‌کردند، سیاست‌شان ارتکاب چنین جنایاتی را اقتضا می‌کرد و آنان در ارتکاب این جرایم تنها به ظن و اتهام اکتفا می‌کردند و قاضیان‌شان ازعالمان سوء بودند؛ عالمانی که با مباح کردن آنچه حاکمان انجام می‌دادند به آنان تقرب می‌جستند. در این شرایط شیعه و ائمه‌اش از ترس انقراض به حکم عقلاء و حکما و پرهیزگاران به تقیه مضطر شد و این رفتار آنان دلیل عقل و حکمت و فهم آنان بود و خداوند بلند مرتبه با چنین وضعیتی آنان را از تقیه منع نمی‌کند، در حالی که او خود فرموده‌است: «لایکلف الله نفساً الا وسعیها لها.»... پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم فرموده‌است: «من به دین حنیف همراه با مسامحه و آسان مبعوث شدم»؛ ولی عده‌ای تقیه را از معایب شیعه می‌شمارند. پس وای بر انسان محزون از دست انسان بی‌غم! در حالی‌که اگر آنان به آنچه بر شیعه گذشت مبتلا می‌شدند، در تقیه فرو می‌رفتند و همچون خارپشت سر در لاک خود فرو می‌بردند همچنان که اهل سنت برای محافظت از جان خود در برابر چنگیزخان و هلاکو به تقیه پناه بردند و ضعیف عاقل وقتی گرفتار ستمگر شد چه کند؟ و وقتی مامون همه را به اعتقاد به مخلوق بودن قرآن فراخواند، بسیاری از نیکان اهل سنت با زبانشان به آن اعتراف کردند، در حالی‌که در قلب معتقد به قدیم بودن قرآن بودند و از روی تقیه خلاف چیزی را که باور داشتند آشکار کردند؛ همان کاری که امروز مسلمانان حجاز می‌کنند و تظاهر به سخن و عملی که از نظر وهابیون مشروع نیست، مانند زیارت قبور اولیاء و بوسیدن ضریح مقدس نبوی و تبرک به آن، استغاثه و... نمی‌کنند. و حاجیان سنی و شیعه از ترس فتنه و آزار و اذیت شدن به هیچ یک از این رفتارها اقدام نمی‌کنند...»[6] آیا با این اوصاف باید شیعیان را متهم کرد یا کسانی را که به آنان اجازه زندگی عادی را نمی‌دادند؟! مثل امثال این نویسنده وهابی مثل دزدی است که بر مظلومی تیغ کشیده است و به او به خاطر پنهان کردند اموالش ایراد می‌گیرد و نسبت نفاق می‌دهد؛ چون اموالش را پنهان کرده است!  

پی‌نوشت‌:
[1]. اصول مذهب شیعه، القفاری، انتشارات درالرضاء، ص1081
[2]. معانی القرآن، النحاس، عربستان، جامعه ام القری، ج4، ص107
[3]. السیرةالنبویه، ابن کثیر، بیروت، دارالمعرفه، ج1، 495
[4]. الجامع لأحكام القرآن، قرطبی، ج 4 ص 57
[5]. دلیل روشن، آیت الله آیتی، انتشارات آینده روشن، ص 445
[6]. اجوبة المسائل جار الله، آیت الله سید شرف الدین، ص 80،82 ( به نقل از کتاب دلیل روشن)

تولیدی

دیدگاه‌ها

خدا لعنت کنه هرچی وهابی از خدا بی خبره! آخه میشه خنجر روی گردن کسی گذاشت بعد انتظار داشت تقیه نکنه و اعتقادات خود رو صریح بگوید قرآن کریم می فرماید: ولاتلقوا بایدیکم الی تهلکه با دست خود خود را به هلاکت نیندازید. نمی دونم شاید اینا قرآن رو هم نخوادن آخه اگر قرار بود شیعه تقیه نکنه که الان نسلش به خاطر ظلم و ستم خلفا و آدم کشی اونها که مثل این داعشی ها امروزی به جون شیعه افتاده بودن، منقرض می‌شد.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.