مباحث روایی
او كسي است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيينها غالب گرداند، هر چند مشركان را خوش نيايد. پيروزى و غلبه ای که در آیه است ، غلبه همه جانبه است ، زيرا با مفهوم آيه كه از هر نظر مطلق است نيز سازگارتر مىباشد، يعنى روزى فرا مىرسد كه اسلام هم از نظر منطق و استدلال و هم از نظر نفوذ ظاهرى و حكومت بر تمام اديان جهان پيروز خواهد شد و همه را تحت الشعاع خويش قرار خواهد داد.
از جمله اموری که در بحث و جدل مورد استفاده قرار میگیرد ساکت نمودن طرف مقابل با توجه به مستندات در مذهب و بزرگان ایشان است. با توجه به مطلب فوق، نمونهای را از مقبولین ایشان یادآور میشویم تا مشخص گردد که اعتقاد به وجود امام زمان در میان بزرگان از مکتب اهلسنت نیز امری مورد قبول بوده و بر آن اعتقاد داشتند.
به عقیده اهلسنت، فرقه ناجیه تنها ایشان هستند و تکیه ایشان بر اثبات این کلام، روایت ناجیه است. بنا به ادعای اهلسنت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) در انتهای این روایت از فراز "ما انا و اصحابی" بهره برده است که این کلام تنها قابل تطبیق بر اهلسنت است. این در حالی است که این ملاک بر دیگر گروهها نیز صدق میکند.
حدیث افتراق در مقام خبر از وقوع اختلاف و پراکندگی در جهان اسلام است که از سوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نقل شده است. این حدیث متواتر بوده و اشکال در آن ناشی از برداشت اشتباه از آن است. سرآغاز اختلاف مذکور در روایت را باید از زمان خود صحابه دانست که شامل منافقین و مومنین میشوند.
یکی از شبهاتی که برخی به آن دامن میزنند و در فضای مجازی، به آن میپردازند موضوع «رجعت» است. این شبهه حتی در معتبرترین کتابهای خود همچون «صحیح مسلم» از قرنها پیش ریشه داشته؛ تا جایی که حتی اگر یک راوی هر چند هم موثق باشد، اما چون قائل به «رجعت» بوده، علمای جرح و تعدیل، او را به همین دلیل تضعیف میکردند.
اهل سنت افراطی بر این باورند که توسل و ... بدعت و شرک است و شیعیان را به خاطر اینگونه اعمال مشرک و بدعتگذار در دین میدانند.اما شیعیان معنایی غیر از برداشت اهل سنت افراطی را به آن دارند چرا که معتقدند که با توسل به پیامبر و انسانهای صالح میتوان ایشان را واسطه بین خود و خدا قرار داده و خداوند به احترام آنها حاجاتشان را برآورده میکند، خصوصاً اگر این توسل نسبت به اشرف مخلوقات، پیامبر اسلام باشد.
چرا اهلسنت ادعا دارند که حضرت علی (علیهالسلام) را همانند خلفای پیشینش دوست دارند؟ مگر میتوان این را باور کرد؟ در حالیکه در کتابهای خودشان چیز دیگری بیان میشود. آنها میگویند کسانیکه علیه حضرت علی جنگیدند و با او مخالفت کردند مأجور هستند و ثواب میبرند، ولی وقتی نوبت به مخالفان ابوبکر و عثمان میرسد آنها را کافر میدانند.
مسلمین غیر مغرض بر این باورند که آیات فراوانی در قرآن کریم در منقبت حضرت علی نازل شده است. از آنجایی که این امر یک فضیلت محسوب میشود، اهل سقیفه بیکار ننشسته و گفتند برخی از آیات در شأن خلفا نازل شده است. مثل آیه 33 سوره زمر است که بیان میکنند در فضیلت خلیفه اول نازل شده است. هرچند که اهل سنت بر این نظر اتفاق ندارند.
علاوه بر روایاتی که در منابع شیعه دلالت بر خلیفة الله بودن حضرت مهدی (علیهالسّلام) دارد، تصریحات بسیاری از علمای اهلسنت نیز بر این معنا وجود دارد که آن حضرت را به عنوان دوازهمین امام و پایانبخش جانشینان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از سوی خداوند معرفی میکند.
احادیث مهدویت از مسلّمات شیعه و سنّی بوده و هر دو مذهب، روایات آن را صحیح، متواتر و غیر قابل انکار دانستهاند تا جایی که برخی علما منکر آن را خارج از دین و کافر دانستهاند. با این وجود برخی با این دستاویز که بخاری و مسلم در دو کتاب خود «صحیحین» آن را روایت نکردهاند، تلاش در انکار این روایات کردهاند.
احادیث مهدویت از مسلّمات شیعه و سنّی بوده و هر دو مذهب، روایات آن را صحیح، متواتر و غیر قابل انکار دانستهاند تا جایی که برخی از علما منکر آن را خارج از دین و کافر دانستهاند؛ با این وجود برخی با این دستاویز که بخاری و مسلم در دو کتاب خود «صحیحین» آن را روایت نکردهاند، تلاش در انکار این روایات کردهاند.
روایاتی که در فضائل شیعه و محبین اهل بیت وارد شده حاکی از این است که شیعیان جزء کسانی هستند که با پیروی از اهل بیت پیامبر جایگاه خود را هم دنیا و هم در آخرت تثبیت کرده و جزء رستگاران امت پیامبرند. کسانیکه در راه حبّ اهل بیت دچار صدمات زیادی شدند اما از اعتقادات خود دست نکشیدند.
تاسیس مذهب تشیع به وسیله خود صاحب شریعت و با زبان وحی و سخنان پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) بوده است و از طرف دیگر آیاتی که دلالت صریح و روشن بر ارزش و فضیلت حضرت علی (علیهالسلام) و شیعیان او دارد و در کتب فریقین اینگونه روایات ذیل برخی آیات قرآن وارد شده است که حاکی از این موضوع مهم است.
جنگهای سه گانه در زمان خلافت ظاهری حضرت علی روشی بود برای ناکارآمد جلوه دادن حکومت آن حضرت، ولی غافل از آنکه آنچه که ضربه خواهد خورد، دین اسلام است. این جنگها به اعتراف بزرگان صحابه جنگهای باطل بود که در آن خونهای بسیاری از مسلمین ریخته شد. بدتر از این جنگها توجیهاتی است که برخی برای دفاع از عاملین این شورشها انجام میدهند.