پرسش و پاسخ
چند سالی است که به خاطر اغراض سیاسی غرب از جمله ترس از گسترش روز افزون اسلام در اروپا و آمریکا پروژه شومی کلید خورده که در پی القاء اسلام هراسی در سطح جامعه غربی و ترسیم اسلام به عنوان دینی خشن و خشونتگرا دست به اقداماتی زدهاند، که از آن جمله امنیتی کردن فضای جامعه غربی به بهانه جلوگیری از تروریست و غیره است. در این بین غرب در تکمیل این پروژهی شوم، دست به اقداماتی...
اگر وهابیان اموری چون استغاثه، توسل و طلب شفاعت را شرک میدانند و انجام دهندهی آن به تعبیر ایشان مشرک و کافر است، در مورد انبیاء و اولیاء الهی که در احادیث صحیح شیعه و سنی چنین اعمالی را انجام دادهاند، چه حکمی صادر میکنند. اگر اینجا از حرف خود عقب نشینی کنند مبانیشان زیر سوال میرود وگرنه انبیاء را متهم به شرک میکنند.
امروزه گروهی که خود را به عنوان اهل سنت معرفی مینمایند ( وهابیت ) به تبعیت از مشرکان هم عصر رسالت، هر نوع بدبختی و گنهکاری خود را معلول قضا و قدر الهی دانسته و خود را پیراسته از گناه میدانند و مدام شعار آنان این ست: کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت، یا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم
شیعه معتقد است که اولا: در باب عقاید نباید به خبر واحد (روایت و حدیثی که تعداد راویان آن به حدّ یقین نرسیدهاند) و نیز به ادلّۀ ظن آور تکیه کرد و ثانیا: هیچ کتاب صحیحی جز قرآن وجود ندارد و تمام کتب دیگر در معرض خطا، اشتباه و حتی تحریف هستند و لذا در باب اعتقادات لازم است که آهسته و بدون عجله گام برداشته شود.
پیشوایان بهائی در مواضعی متناقض با توصیهی خود به رعایت اصل حکمت؛ پیروان خود را از هرگونه کتمان عقیده برای حفظ مصالح شخصی بازداشتهاند. اما با اندک تأملی میتوان فهمید که پیشوایان بهائیت، سرلوحه قرار دادن حکمت را در برخورد با مخالفین، مخصوص خود دانسته و وظیفهی پیروان را به گونهای دیگر ترسیم کردهاند!
علیمحمد شیرازی (پیشوای بابیه و مبشّر بهائیت) خود را فرستادهی خدا دانسته و مدعی وحیانی بودن کتاب «بیان» خود بوده است. اما در غیرالهی و وحیانی بودن نوشتهجات این پیشوا و مبشر بهائیت، همین بس که وعدهی او به تکمیل نوزده واحدِ دارای نوزده بابِ کتابِ به ظاهر وحیانیاش (مجموعاً 361 باب)، توسط خود و جانشینش محقق نشد.
سالهاست وهابیت با شعار دادن و اظهار این مطلب که ما پیروان واقعی سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) هستیم و ما اهل سنت واقعی هستیم گوش عالم را کرد کرده است. در حالیکه با بررسی کتب اهل سنت چه در عهد قدیم و چه آثار جدید، به این مساله بر میخوریم که مذهب اهل سنت جواز توسل به انبیاء و اولیاء است.
از آنجا که ذکر توبهنامهی باب در کتابهای بهائیان موجبات رسوایی آنان را فراهم ساخته، سرکردگان بهائیت، تقیه را تنها راه فرار خود از پاسخگویی میدانند. اما به راستی، وقتی طبق تعالیم بهائیت، حتی افراد عادی نیز حق کتمان عقیده ندارند، پس چگونه علیمحمد شیرازی که پیشوای آنان به حساب میآید از این حق برخوردار است؟!
محمدعلي طاهري، تلاش ميکند تا رويکردي جديد و جذاب از عرفان اسلامي با استفاده از هفت گرايش «تصوّف، عرفان سرخ پوستي، فرا روانشناسي، انرژي درماني، مسيحيت، ريکي و تفکرات ماترياليستي (گروه چريک هاي فدايي خلق)» به مخاطب خود ارائه کند.
درست است که طاهري موسس عرفان کیهانی ادعاي ترويج عرفاني اسلامي – ايراني را دارد، اما وی در جلسه اول کميته عرفان ميگويد: «من هنوز يک دور هم قرآن نخوانده ام.»
وقتي در اواسط دهه هفتاد شمسي، شخصي ناشناس، مدعي فرادرماني شد، کمتر کسي به او توجهي نشان داد. همين موجب شد تا وي کمي بعد، مدعي راه اندازي گونه اي از عرفان شود که اين روزها با نام «عرفان حلقه» يا کيهاني، مي شناسيم.
«راجنيش چاندرا موهان» که بعدها به «اُشو» معروف شد، مدعی عرفان و فيلسوف نمای معاصرِ هندی بود؛ وي مدّعی روشن ضميری و هدايت افراد برای رسيدن به خوشبختی، آرامش و آزادی شد.
علي يعقوبي، قطب معنوي يکي از جريانهاي انحرافي در کشور است که در اواخر دهه هفتاد شمسي شکل گرفته و هنوز هم کم و بيش به حيات خود ادامه میدهد.
درواقع میتوان گفت منکران وجود خدا محدود به یک جریان فکری و مکتب نیستند بلکه دارای مکاتب مختلفی میباشند.