اسناد
طحطاوی حنفی در فصلی با عنوان «زیارة النبی» آورده است: «گفتند اگر حج، واجب باشد، حج بر زیارت مقدم می‌دارد، ولی اگر حج واجب نیست، مخیر است بر اینکه ابتدا حج به‌جا آورد یا زیارت قبر پیامبر را؛ در صورت رفتن به زیارت مستحب است که نیتش این باشد که تنها به زیارت قبر برود، نه به نیت قبر و مسجدالنبی.»
شرنبلالی حنفی می‌گوید: «از فضل خداوند بخشش و سلامت می‌خواهم، به عزت و شرف سید ما محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله)»
مراقی الفلاح شرح متن نور الإیضاح، شرنبلالی، ص202 و ص 272.
شرنبلالی حنفی می‌گوید: «خداوندا! من به سوی تو به حبیبت مصطفى متوسل می‌شوم.»
مراقی الفلاح شرح متن نور الإیضاح، شرنبلالی، ص208.
مقاله: «توسل از نگاه علمای حنفی و اختلافشان با وهابیت»
حاجی خلیفة حنفی می‌گوید: «(خداوند) به حرمت امین وحی، بدن‌های ما را از آتش برافروخته، محافظت كند.»
كشف الظنون، حاجی خلیفه، ص2056.
مقاله: «توسل از نگاه علمای حنفی و اختلافشان با وهابیت»
طاشکبری‌زاده می‌گوید: «خداوندا! بر او رحمتت را بفرست و رحمتت را بر والدم بفرست، کما اینکه در حالی‌که کوچک بودم، مرا تربیت کردند و بین من و آن دو رحمتی پایدار قرار ده، به حرمت پیامبرت محمد.»
الشقائق النعمانیة فی علماء الدولة العثمانیة، طاشكبری زاده، ص233.
عینى می‌گوید: «از خداوند می‌خواهیم كه با توسل به پیامبر و خاندانش و صحابه كرام، بر پایان رساندن كتاب كمك كند.»
عمدة القاری، عینی، ج1، ص33.
مقاله: «توسل از نگاه علمای حنفی و اختلافشان با وهابیت»
زبیدی حنفی می‌گوید: «از خداوند تعالی خواستار نفع رساندن به آن است... به قدر و منزلت محمد (صلی الله علیه و آله و صحبه اجمعین)»
التجرید الصریح لأحادیث الجامع الصحیح، زبیدی، ص4.
عبدالقادر بن‌ابی‌الوفاء می‌گوید: «از خداوند بزرگ می‌خواهم به مقام و منزلت پیامبر اکرم (صلى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ...»
الجواهر المضیة فی طبقات الحنفیة، عبدالقادر قرشی، ج2، ص543.
سكاكی می‌گوید: «خداوند را به‌خاطر تکمیل قسم اول شكر کرده و از او مسئلت دارم كه به حق محمد و آل محمد در باقی آن توفیق عطا كند.»
مفتاح العلوم، سکاکی، ص72.
مقاله: «توسل از نگاه علمای حنفی و اختلافشان با وهابیت»
كلاباذی حنفی می‌گوید: «از خداوند كمك می‌خواهم و بر او توكل می‌كنم و بر پیامبر درود می‌فرستم و به او توسل می‌جویم.»
التعرف لمذهب أهل التصوف، کلاباذی، ص5.
مقاله: «توسل از نگاه علمای حنفی و اختلافشان با وهابیت»
سمرقندی، مفسر حنفی، در تفسیر خود، توسل یهودیان به‌حق پیامبر را بیان می‌كند (که خداوند این عقیده را تأیید کرده است)؛ وی در جای دیگر، از توسل حضرت آدم (علیه‌السلام) به حق پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سخن می‌گوید.
بحر العلوم، سمرقندی، ج1، ص98 و ص112.
ذهبی در شرح حال عزفی متوفای 677 هـ ق می‌نویسد: وی در سال 633 هـ ق پس از پدرش به حکومت سبتة رسید و بیش از چهل سال حکومت کرد؛ او در ایام ولادت نبی مکرم اسلام، در سبتة مراسم جشن و شادی برگزار می‌کرد، ولی در باقی بلاد اندلس، فقط روز میلاد حضرت عیسی بزرگ داشته می‌شد.
ابن‌کثیر در حوادث سال 630 هـ ق می‌نویسد: یکی از کسانی‌که در این سال از دنیا رفت، ملک مظفر ابوسعید کوکبری است؛ او پادشاهی بخشنده، بزرگوار، شجاع، قهرمان، عاقل، عالم و عادل بود.
برخی از علمای اهل سنت، بر اساس مبانی و اعتقادات اهل سنت، عقیقه کردن مجدد پیامبر اکرم از طرف خودش پس از گذشت چهل سال از زمان تولد را دلیل مشروعیت و جواز برگزاری مراسم جشن و سرور در ولادت نبی مکرم اسلام را اثبات کرده‌اند.
سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، صالحی شامی، ج1، ص445.