اعتقادات
ابن تیمیه، تئورسین وهابیت در نوشتههای خود به محبت اهل بیت (ع) اشاره کرده است، اما با بررسی کتابهای او، خلاف آنچه به آن اذعان کرده است ثابت میشود. او در کتابش چندین مرتبه به امیرالمومنین علی (ع) و همچنین به صدیقه طاهره (س) توهین کرده است.
توهین مفتیهای وهابی به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) مشخص است. اکنون آنها با تقطیع روایت شیعه ادعا میکنند، شیعیان معتقدند پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با نبیذ وضو گرفتهاند. با بررسی در منابع اهل سنت مشخص میشود شبیه به این روایت در منابع معتبر روایی اهل سنت نیز بیان شده است و مطلب از کتاب شیعه، تقطیع شده آمده است.
علم غیب در غیر خدا یکی از مهمترین مباحث اختلافی است. مفتیهای وهابی معتقد هستند که علم غیب فقط در خدا وجود دارد و کسانی که معتقد به علم غیب در غیر خدا باشند، از مصادیق طاغوت به حساب میآیند. این اعتقاد در حالی بیان میشود که در صحیحین به علم غیب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) اشاره شده است.
بر اساس روایات شیعه و اهل سنت و نیز دیدگاه مفسران اسلامی، مراد از «أُذُن واعیة» (گوش شنوا) در آیه 12 سوره حاقه، حضرت علی (علیهالسلام) است و ابن تیمیه ادعا می کند که این مطلب دروغ است.
خلافت و امامت، مقامی الهی است که توسط خدای رحمان به بعضی از بندگان برگزیده عنایت شده است. ائمه معصومین (علیهمالسلام)، همان وارثان انبیاء الهیاند که از جانب خدای رحمان به این مقام انتخاب شدهاند. وهابیون با ایراد شبهه قائل هستند، خلافت و امامت در اسلام نباید به صورت موروثی باشد و این نوع خلافت همانند حکومت پادشاهان است.
وهابیون، نگاهی افراط گرایانه به مسئله صحابه داشته و حتی یکی از کارشناسان وهابی شبکه کلمه مدعی شده که صحابه اگر گناه کبیرهای هم انجام داده باشند، بخشیده شدهاند. ولی به استناد ادله قطعی، بسیاری از اصحاب نیز همانند سایر مسلمانان، گناهانی را مرتکب شده و حتی برخی از آنان مستحق عذاب جهنم هستند که اگر چنین نباشد، قطعاً عدالت خدا نیز زیر سؤال خواهد رفت.
مدارای امیرالمومنین علی (علیهالسلام) با جریان فتنه و عاملان غصب خلافت، نه از روی ترس و نه تأیید و موافقت با اعمال آنان بوده است، بلکه هیچگاه سکوتی صورت نگرفت و امیرالمومنین (علیهالسلام) بر اساس مصلحت حفظ اسلام و نگاه داشتن دین مبین، مجبور به مدارا شدند.
بخاری در صحیح خود با اذعان به ارتداد و بازگشت به دوران جاهلیت بعضی از صحابه، به مقدسات اهل سنت توهین میکند، اما علمای وهابی با بیتوجهی به کلام بخاری، شیعیان را به خاطر اقرار به ارتداد عدهای از اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) کافر میدانند.
معاويه به فرمانداران خويش كسانيكه فضائل و مناقب عثمان را نقل ميكنند را مورد احترام و اكرام قرار داده و براي آنان عطايا قرار داده و نام آنها را به دربار معاويه در شام گزارش کنند،.فرمانداران طبق اين دستور براي ناقلان فضائل عثمان حقوق و مزايا معين کردند و اين رويه باعث شد تا درباره عثمان فضائل زيادی نقل گرديد.
از نظر بعضی از علمای اهل سنت، گرامیداشت میلاد رسول گرامی اسلام، امری مسلم و به شکرانه این نعمت عظیم، بر همگان واجب است. علمای اهل سنت، روز میلاد رسول خدا را، روز شادی و سرور مسلمانان معرفی میکنند و برای این روز مبارک، اهمیت ویژهای قائل هستند.
آخرین فرستادهی الهی، حضرت محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآله) شخصیتی الهی هستند که از هنگام تولد ایشان تاکنون، راه سعادت از گمراهی و شقاوت جدا گشته و طریق حق از باطل مشخص و مجزا شده است؛ برگزاری مجالس جشن و شادی به مناسبت ولادت ایشان از دیرباز تاکنون در بین شیعیان و اهل سنت متداول و مرسوم بوده و هر سال جهان اسلام این روز مبارک را گرامی میدارند.
بزرگداشت اعیاد مذهبی و برگزاری مجالس و محافل جشن و سرور یکی از سیرههای مشروع و مباح بلکه رایج بین مسلمانان بوده و هم اکنون نیز در بین آنان رواج دارد؛ ولی وهابیها میپندارند که برگزاری جشن میلاد پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت، قرائت قرآن در آن مراسم، شعر خواندن در مدح ایشان و اطعام مسلمانان از جمله منکرات است .
در وانفسای رحلت پیامبر چه گذشت؟ امیرالمؤمنین مشغول غسل و تجهیز پیکر مطهر رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) است و ابوبکر نیز در خانه است و جمعی از مسلمین در خانه پیامبر اجتماع کردهاند. عمر پنهانی به گونهای که دیگران مطلع نشوند، ابوبکر را از خانه صدا میزند تا او را به سقیفه ببرد. همان سقیفهای که اساس بدبختیهای اسلام از آنجا آغاز شد.
اغلب مفتیان سلفی و وهابی، اطعام درعزاداری و ایام خاص را بدعت و برخی فتوا به تحریم دادهاند، ولی علمای اهل سنت فتوا به جواز دادهاند و روایات معتبری در کتب اهل سنت، دال بر جواز اطعام به عزاداران موجود است.