سلفیت و وهابیت
پپامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در راستای دستور خداوند برای ابلاغ آنچه به او دستور داده شده بود، تا موجب اکمال دین گردد مردم را در یک فراخوان عمومی در حجه الوداع به انجام فریضه حج دعوت کرد. ایشان در این سفر مواردی از مسائل حج را که مردم در آن رویهای غلط را در پیش گرفته بودند مطرح و شیوه صحیح آن را به صراحت بیان داشتند.
یکی از حوادث تلخ تاریخ وهابیت، حمله این جماعت خونخوار به شهر کربلا با اسم دین است. جماعتی که چیزی از دین نمیدانند و حتی از انسانیت دور بوده و بربریت را در عمل نشان دادهاند. عبدالجواد کلیددار از خادمان حرم حسینی در زمان حمله وهابیت است. از او سخنان و بیاناتی در نحوه عملکرد خونخواران سعودی به ما رسیده است.
برای انجام اصلاحات در دنیا نیاز به باورهای دینی است، اما گاهی افرادی برای مطامع دنیایی خود سعی در استفاده از دین و اعتقادات میکنند. سعود بن عبدالعزیز قبل از ورود به مکه، مشروعیت کشتار مردم را چنین بر خود مباح میکند: الان داخل شدن به حرم با شمشیر مباح و جایز است، چون آنهایی که در حرم هستند، کفار و فجارند.
حرم امن الهی نقطه امن برای بشریت قرار داده شده است، که برای بشریت مأوایی برای فکر و حل اختلافات نه از طریق جنگ بلکه در پرتو معنویت و عبادت است؛ وهابیت برای حرم امن الهی حرمت قائل نشد وآن را بعد از چند بار تجاوز و خونریزی به طرز وحشتناکی تصرف کرد؛ این محاصره مردم را مجبور به خوردن گوشتِ وحوش و سگ کرد.
گاهی انسان اشتباه میکند ومیداند اشتباه است ولی نمیتواند از این اشتباه درگذرد. اما گاهی اشتباه را انجام داده، و خود را درستکار میداند، یعنی جهل مرکب. از این بدتر این است که کسی به جهل مرکبش افتخارکند، سعود بن عبدالعزیز برای حمله به کربلا افتخار میکرد و میگفت: اهالی کربلا را ذبح و اموالشان را تصاحب کردیم، خدا را شاکریم.
برخی ویروسها و میکروبها قابل علاج نیستند و برخی دیگر قابل علاج هستند و تنها مدتی انسان را دچار بیماری میکند. مهمترین چیز برای هر انسانی، عقل و دیانت اوست. ویروسی که این دو را بیمار کند، بسیار خطرناک است. ویروس تکفیر، دین را میبرد. وهابیت از آنجا که اعتقاد درستی ندارد، تنها به تکفیر دیگران میاندیشد.
بشریت دارای تاریخ پر فراز و نشیبی است. بسیاری قطعات و ادوار از تاریخ بشریت قابل بیان نیست و هرگز بشر دامن خود را از آن نمیتواند پاک کند. وهابیت در ایجاد این ادوار از تاریخ نقش بزرگی داشته است. الیکسی فاسیلیف از ناظران جنایت وهابیت در کربلا است، او میگوید: قساوتهای وهابیان سیریناپذیر بود، تاجایی که درکربلا نهرهای خون جاری شد.
لوئیس دوکورانسی یکی از افرادی است که درباره تاریخ وهابیت دارای تالیفاتی است. او با نوشتن برخی از فجایع وهابیت، پرده از اعمال ننگین وهابیت بر میدارد. یکی از وقایعی که به عنوان سند محکمی در خونآشامی وهابیت در آثار لوئیس دوکورانسی بیان شده است، واقعه کربلا است. او از جنایات وهابیت در حمله به این شهر سخن گفته است.
امروزه در فرهنگ انسانها هر نوع نسلکشی و تجاوز به حیات نوع انسانی خود نمونه یک بیقانونی و بیاخلاقی در جهان بهشمار میرود. جامعه انسانی هرگز در هیچ آیین و مرامی این را نمیپذیرد که نسل بشر در معرض یک کشتار دسته جمعی قرار بگیرد. حقوق و قانون نیز با این حکم عقلانی همراه است. موضوعی که وهابیت با آن در تعارض است.
تقیه در دین اسلام از فروعاتی است که مسلمان باید آن را مدّ نظر داشته باشد تا به وسیله آن بتواند حفظ جان خود یا اموال و یا آبرو کند، و این دستور صریح قرآن و پیامبر و امامان معصوم میباشد. اما مغرضین از وهابیت با این اتهام سعی میکنند تا مذهب شیعه را از دین اسلام خارج کنند در حالیکه بزرگان اهل سنت به آن اعتقاد دارند.
جریان تکفیر جریانی است که برای از بین بردن ریشه دین و حقانیت اسلام همه گونه ایستاده است. در اتفاقی جالب، فتوای اهل سلفیگری و وهابیت به این شکل است که هر مخالف این اندیشه کافر است و منکر کفر او نیز کافر است. لازمه این سخن این است که اگر کسی دومی را به دلیلی کافر نداند، اوهم کافر است و این چرخه و تسلسل ادامه دارد.
این روزها خبرهای بسیار دردناکی از بلاد مسلمین اعم از عراق و شام و یمن به گوش میرسد. خبرهایی از قبیل قتل عام مسلمین، بریدن سر، تجاوز به نوامیس مسلمانان و نبش قبر و بسیاری خبرهای دیگر. با رجوع به تاریخ میبینم که اینگونه اعمال تازگی نداشته و در صدر اسلام، کسانیکه داعیه مسلمانی داشتند، مرتکب چنین اعمال زشتی شدند.
ریشههای فکری داعش را باید از شواهدی که این گروه از خود ارائه نموده است فهمید. ریشههایی مانند آثار فکری و آثار آموزشی و غیره. در آثار آموزشی داعشیان میتوان انطباق کاملی را با مبانی وهابیت و کتابهای درسی نظام آموزشی و مدارس سعودی مشاهده کرد. این خود از بهترین شواهد برای اثبات پیروی داعش از تکفیر است.
ویروس تکفیر، ویروسی است که هر روز گسترش بیشتری پیدا میکند و افراد بیشتری را در معرض کفر و قتل و خشونت قرار میدهد. این امر در آثار متاخر داعشیان، به سمت عناصر داخلی خودشان نیز رسیده است. افرادی از داعش که در کفر غیر داعشیان و مذاهب دیگر شک کنند، و یا با آن مخالفت کنند، خود مشمول قانون تکفیر میشوند.