سلفیت و وهابیت
یک جریان فکری گاهی به صورت مخفیانه اشتباهاتی را انجام میدهد و گاهی به صورت رسمی آن اشتباه را اعلام و به آن حتی افتخار میکند. فرق این دو مانند فعلی است که کسی آن را اشتباهی انجام دهد و دیگری عمدی انجام دهد. طبیعتا شخص دوم مورد بازخواست بیشتر و توبیخ سخت تری است. آل سعود عمدا تکفیر را ترویج میدهد.
از بزگترین دلایل برهم ریختن جوامع اسلامی، تکفیر است. جریانات سلفی با اتکا به اندیشههای سعودی_ صهیونیستی جریانی را بر علیه دولتهای اسلامی و نظامات موجود در جهان اسلام راه انداختهاند که نتیجه آن تخریب بنیانهای اسلامی و از بین رفتن اقتصاد و ارتش و شهرهای اسلامی است؛ آنها هر حکومتی را که طبق عقاید آنان عمل نکند، طاغوت میدانند.
نیروهای موسوم به سپر جزیره که بین برخی دولتهای خلیج به وجود آمده است و هدف آن از ابتدا مقابله با ایران بوده است، از طرف فرزندان تکفیری این دولتهای خلیجی مورد تکفیر قرار گرفته است. گروههای تکفیری و تندرویی مانند داعش و غیره این نیروها را به عنوان نیروهای کافر و خارج از اسلام قرار میدهند.
از اعتقادات سلفیه این است که باید طبق بینش و فهم سلف عمل کرد، زیرا سلف یا همان کسانیکه در سه قرن اول اسلام زندگی میکردند بهترین مردم هستند و بهتر مسائل را میفهمند، لذا فهم آنان برای متأخرین نیز حجت است. اکنون به سلفیه میگوییم چگونه بهترین قرنها سه قرن اول اسلام است، در حالیکه جنگ جمل، صفین و نهروان در قرن اول هجری رخ داد؟
یک منظومه فکری باید برای نتایجی که از آن اندیشه حاصل میشود پاسخگو باشد. وقتی جریان فکری باعث طرد تمامی ابناء بشر و حتی هم کیشان خود میشود یا به قتل و ترور همه آنها اجازه میدهد، این نشان از بی استدلال بودن این فکر دارد. وقتی این جریان خود را به آیین مقدس اسلام منتسب میداند، بیشتر مورد خدشه قرار میگیرد.
پیروی کور کورانه از اندیشهای که فقط راه را برای قتل و کشتار باز میکند و وسیله قرار دادن آن برای رسیدن به اهداف، شگرد اصلی داعش بوده است. نشانه آن استفاده داعشیان از کتابهای درسی و محتواهای آموزشی دینی وهابیت در کتابهای ایشان است. جریان داعش با استفاده از محتواهای آموزشی سعودی، تکفیر را ترویج میکند.
وهابیت و تاثیر آن در به وجود آمدن جریانات غیراسلامی و غیراخلاقی بر کسی پوشیده نیست. جریاناتی که نه تنها از حقیقت اسلام بوی نبردهاند، بلکه در فرآیند رسیدن به اهداف خود از بیدین ترین مردان دنیا بدتر و غیرانسانیتر عمل میکنند. این حقیقت بر عالمان آفریقا نیز پوشیده نمانده است و آنها بر آن تاکید میکنند.
حمود بن عبدالله تویجری از مفتیان وهابی، در یکی از فتواهایش، به دست کردنِ ساعت مچی توسط مردان را حرام دانسته و دلیلش بر این امر، شباهت مردان به زنان و نیز شباهت به کفار دانسته؛ چراکه اولا: زینت دست، از خواص زنان است و ثانیا: این، کفار فرنگی بودند که ساعت را اختراع و بر دست کردند و مسلمانی که مانند آنان عمل کنند از آنها خواهد بود.
حمود بن عبدالله التویجری از مفیان مشهور و معاصر وهابی است که در فتوایی عجیب، بهدست کردنِ ساعت مچی توسط مردان را، از مصادیق شباهت مردان به زنان دانسته که فاعل این کار، مرتکب حرام شده و ملعون پیامبر (صلی الله علیه وآله) خواهذ بود؛ چراکه حضرت در روایت، مردانی را که خود را به زنان شبیه سازند را لعن کرده است.
نماینده مجلس نمایندگان کنگره آمریکا در اظهاراتی"عجیب" از حادثه تروریستی تهران توسط داعش حمایت کرد. آقای روراباکر گفت: «شاید این فکر بدی نباشه که آمریکا از سنیهایی که به حزب الله و شیعههای دشمن ما حمله میکنند، حمایت کنه، این فکر خوبی نیست!؟» شاید بد فکری نباشه که اجازه دهیم گروههای رادیکال اسلامی به جان هم بیافتند!
به دلیل اختلافات بین کشور سعودی و قطر، مرکز رابطه العالم الاسلامی اعلام کرد که عضویت یوسف قرضاوی را در این مرکز لغو کرده است. این در حالی است که این مرکز بزرگترین مرکز تبلیغات اسلامی سلفیه در جهان است و یوسف قرضاوی نیز از علمای برجسته سلفی است که رهبری معنوی اخوان المسلمین را برعهده دارد و اکنون در قطر ساکن است.
شیخ مفتی علامه جمعان الضب: روزه امسال قطریها را باطل اعلام کرد. وی در علت بطلان روزه قطریها گفته است که قطریها از اطاعت ولی امر «پادشاه عربستان» خارج شدهاند به همین جهت روزه آنها تا زمانی که معذرت خواهی نکنند، پذیرفتنی نیست! زیرا همانگونه که حیض و نفاس طهارت را از بین میبرد مخالفت با دولت سعودی نیز روزه را باطل میکند!
زیدی مذهبان به دو قسم «زیدی اهل بیتی» و «زیدی سلفی» تقسیم میشوند. زیدی اهل بیتی یا همان حوثیها امروزه به پیروی از امام حسین و زید بن علی در مقابل استکبار ایستادگی میکنند. در مقابل جریان «زیدی سلفی» از وهابیت تبعیت میکند و در واقع عامل نفوذی عربستان در داخل یمن است و از نظر تسلیحاتی و اقتصادی از طرف عربستان پشتیبانی میشود.
شنیدن فضائل اهلبیت و مخصوصاً حضرت علی (علیه السلام) برای بسیاری از حاکمان قابل تحمل نبود. نام اهل بیت (علیهم السلام) برای همیشه در تاریخ میدرخشد. هرچند غاصبان حق خلافت تمام تلاش خود را کردند که نام حضرات معصومین (علیهم السلام) و مخصوصاً حضرت علی (علیه السلام) را از بطن جامعه حذف کنند، ولی هرگز موفق به انجام چنین کاری نشدند.