بهائیت وشیخیه
هرچند تشکیلات بهائیت بر خلاف شرط قانون اساسی، علیه اسلام و انقلاب اسلامی توطئه داشته و سیاست های ضداسلامی و براندازی را به پیش می برد؛ اما برخلاف ادعای نرگس محمدی، صِرف باور به بهائیت در ایران جرم نبوده و در مقابل، باور به بهائیت نمی تواند برای مجرمین مصونیت به همراه بیاورد.
مشکل از آنجاست که تشکیلات، مزدوران و فریب خوردگان بهائیت، نظیر نرگس محمدی، ارزشی برای شعور مخاطب دروغ های خود قائل نیستند! چرا که اگر بخاطر باور به بهائیت، بهائیان از اشتغال و تحصیل محروم بودند، به زندان و اعدام محکوم و اموالشان مصادره می شد که دیگر بهائی در ایران وجود نداشت!
تشکیلات بهائیت که بر اساس تعالیمش باید مطیع حکومتها باشد، از اسرائیل تلاش داشت تا بهائیان ایران را به تبلیغ حداکثری به بهانهی سالمرگ عبدالبهاء فراخواند و به این ترتیب آنها را به تقابل با جامعه اسلامى کشاند.
پیشوایان بهائی در عین ظاهرسازی برای جذب مسیحیان به کیش بهائیت، نتوانستند بر خلاف شعارهای نوع دوستیِ عوام فریبشان، کینه توزی خود را نسبت به پیشوایان و پیروان این دین الهی پنهان کنند و صراحتاً برگزار کنندگان جشن میلاد مسیح (ع) را بیشعور خواندهاند!
تشکیلات بهائیت در جریان سازی اخیر خود علیه جمهوری اسلامی، مدعی مصادره زمینهای کشاورزی بهائیان روستای کتا دنا به جرم عقیده شده است. این در حالی است که بنابر اعتراف تشکیلات بهائی، مصادره زمینها به استناد اصل 49 قانون اساسی کشور بوده است. اصلی که یا بهائیان در زمینهای موات و مباحات اصلی تصرف کرده یا جزء اموال تشکیلات غیرقانونی بهائیت بوده است.
بهائیت در سیاه نمایی جدید خود علیه ایران، پس از تصویب طرح ضدایرانی در پارلمان استرالیا، برای کشورمان خط و نشان کشید که دنیا شاهد رفتار شما با بهائیان است. اما بدون شک منظور بهائیت از حامیان اصلی خود، حمایت کشورهای سلطه گر بوده و در مرام بهائیت، تنها بهائیان انسان به شمار میآیند.
رسانههای تشکیلات بهائی، استرالیا را یکی از کشورهای حامی تصویب قطعنامه ضدایرانی در دفاع از بهائیان معرفی کردند. اما بیشک، استفاده ابزاری از واژهی حقوق بشر توسط دولتهایی مثل استرالیا، خود حکایت از ماهیت واقعی بهائیان و مظلومیت دروغین آنان در ایران دارد.
تشکیلات بهائیت در حالی مدعی تصویب طرحی در پارلمان استرالیا برای حمایت از بهائیان ایران شد که در کنار برخورد گزینشی کشورهایی مثل استرالیا با مسئله حقوق بشر، بهائیان در ایران، بخاطر باور با هیچ محدودیتی مواجه نمیگردند.
در حالی بهائیان، وحدت نژادی را آرزوی عبدالبهاء و حصول به آن را با پیمودن راه او ممکن میدانند که عبدالبهاء خود، مصداق بارز تبعیض نژادی و توهین به قومیتها بوده است!
تشکیلات بهائیت با ارسال پیامی، بهائیان را به تبلیغ گسترده و پرهیز از نزاع در فضای مجازی فراخواند. اما البته اخلاق و رفتار مبلّغین بهائی امروزه در مواجهه با منتقدین، چندان فرقی هم با سیره پیشوایان بهائی ندارد. پیشوایانی که بدترین توهینها را نثار مخالفین خود کردهاند!
تشکیلات بهائیت در حالی بهائیان را به تبلیغ حداکثری و پرهیز از انتشار مطالب نامناسب در فضای مجازی فرامیخواند که بر خلاف احکام بهائی، تبلیغ را بر پیروی از حاکمیت راجح میداند و خود بانی و حامی رفتارهای نامناسب و براندازانه بهائیان در فضای مجازی است!
بهائیان پذیرش بهائیت را پیش شرط تحقق صلح و وحدت معرفی میکنند و در این راستا تعالیم بهائی ( تساوی زن و مرد، تحری حقیقت، ترک تقلید و مطابقت دین با علم و عقل) را از تمایزات بهائیت برمیشمارند. این درحالیست که هیچ یک از این پیششرطها جنبه عملی در بهائیت نداشته و تعالیم بهائی به آنها پایبند نیست.
عبدالبهاء، ثمره تساوی زن و مرد و حضور زنها در اداره عالم را به دلیل خانواده دوستی زنها، گسترش صلح میدانست. این در حالیست که در بهائیت، زنها از مدیریت ارکان رهبری بهائیت محروم شده و به نفرت از خانواده، بخاطر برگشت بستگان خود از بهائیت، محکوم میشوند.
بهائیان بهائی با تشبیه عالم به مریضی لاعلاج، درمان آن را کنار گذاشتن تمامی تعصبات، از جمله تعصبات دینی، جنسی و وطنی عنوان میکنند! این در حالیست که نه تمام تعصبات مذموم است و نه بهائیان در اعتقاد خود بیتعصبند.