تبلیغ بهائیت
تشکیلات بهائیت با ارسال پیامی، بهائیان را به تبلیغ گسترده و پرهیز از نزاع در فضای مجازی فراخواند. اما البته اخلاق و رفتار مبلّغین بهائی امروزه در مواجهه با منتقدین، چندان فرقی هم با سیره پیشوایان بهائی ندارد. پیشوایانی که بدترین توهینها را نثار مخالفین خود کردهاند!
فرقه استعمارساز بهائی جهت گسترش فعالیت خود، به راه اندازی و عضویت در سازمانهای مردم نهاد (N.G.O) روی آورده است. در این راستا، تشکیلات بهائیت، با سوءاستفاده از نقطه ضعف گروههای هدفش (نظیر: عدم آگاهی، دین گریزی، مشکلات مالی، درخواست پناهندگی، جذابیتهای جنسی، مشکلات مالی و...)، به تبلیغ و مبلّغ سازی از آنان میپردازد.
تشکیلات بهائیت در پیام خود، بر تبلیغ بهائیت برای کودکان، به بهانهی آموزش و درس اخلاق تأکید کرد. اما اگر منظور، تبلیغ کودکان بهائی و غیربهائیست که خلاف اصول اخلاقی و قانونی بین المللی است. اگر هم گروه هدف تبلیغی، تنها کودکان بهائیست که باز هم بر خلاف اصل جستجوی آزادانهی حقیقت در این فرقه میباشد.
تشکیلات بهائیت که همواره تبلیغ کودکان سایر ادیان به بهائیت را در اولویت قرار میدهد، از احتمال تبلیغ دانشآموزانش به اسلام هراس دارد. همچنین این تشکیلات از ممنوعیت اظهار علنی عقاید دانشجوهایش و تبلیغ این تشکیلات برای جوانان مسلمان ایرانی، اظهار نگرانی میکند و سعی در فضاسازی بر علیه کشورمان در مجامع بین المللی را دارد.
تشکیلات بهائیت با ایراد بیانیهای، به صورت غیرمستقیم همهگیری ویروس کرونا را موجب فراهم شدن زمینهی تبلیغ بهائیت به بهانهی کمک به همنوع ارزیابی کرد. آری؛ کرونایی که قرار بود عذاب پیامبرخوانده بهائی برای سنگریزههای غیربهائی باشد، اینک و پس از همهگیری بهانهای برای تبلیغ مضاعف این فرقه گشته است.
پس از بیان سخنان وزیر آموزش پرورش در خصوص اخراج دانشآموزانی که با اظهار عقیده به تبلیغ ادیان غیررسمی کشور بپردازند، موجی از مظلومنمایی توسط عناصر تشکیلات بهائیت به راه افتاد. این در حالیست که چندی پس از آن، تشکیلات بهائیت با دستور به تبلیغ گسترده در ایران، بر خلاف احکام خود در تبعیت از قوانین کشوری و با زیرپا گذاشتن حقوق بین الملل، سعی دارد تا کودکان بهائی را قربانی آرمان تبلیغ و مظلومنمایی خود نماید!
نهاد رهبری بهائیت در پیام مورخ 2 آبان 1398، بهائیان ایران را تهییج و مأمور به قانونشکنی و گسترش نافرمانیهای مدنی تحت عنوان تبلیغ گستردهی این فرقه در کشور میکند. این رویکرد تشکیلات بهائیت، به بهانهی سالگرد تولد پیشوایانش، در کنار ساخت و انتشار فایلهای اهانتآمیزِ هتاکی به اعتقادات و هتک حرمت مقدسات شیعه (به عنوان مذهب رسمی کشور ایران)، در واقع به نوعی اعلان جنگ علیه دولت و ملّت مسلمان ایران به شمار میآید.
امپراطوری روستزار با حمایت از پیشرفت بهائیت در عشق آباد و حضور مستقیم در برپایی مرکزی تبلیغی برای بهائیان در مستعمرات خود، به دنبال برپایی جنگ نرم بر علیه اسلام و مذهب شیعی بود. از طرفی، ماهیت مشرق الاذکار عشق آباد نشان داد که چنین مکانهایی، نه تنها محل خواندن دعا، بلکه مرکزی برای پیشبرد فعالیتهای تبلیغ حضوری و تهاجمی بهائیت به شمار میآیند.
تشکیلات بهائیت با استفاده از حربهی تبلیغی خود، تلاش دارد تا با تحریف واقعیت در دویستمین سالگرد تولد علیمحمد باب، او را شخصیتی مظلوم و در عین حال، استوار در ادعاهای دروغینش، به عنوان الگویی کمنظیر جلوه دهد! تا با استفاده از این بهانه و از این طریق، برنامهی تبلیغ تبشیری و تهاجمی خود را با جدّیت به پیش برد!
بیت العدل، با معرفی تبلیغ به عنوان وظیفهاى عبادى و غیرقابل تعطیل برای بهائیان، مخالفت حکومتها را نیز موجب سقوط تکلیف بهائیان ندانسته است. این در حالیست که اگر به راستی تبلیغ بهائیت تا این میزان اهمیت دارد که به تقابل با جامعهی اسلامی میارزد، پس چرا تشکیلات بهائیت در قبال آن، موضعی یک بام و دو هوا اتخاذ کرده است؟!
تشکیلات بهائیت با طراحی سناریوی تبلیغ فردی در بهائیت، در صدد است تا با سرپوش گذاشتن بر فعالیتهای تبلیغی تشکیلاتی خود، بهائیان در ایران را مجبور به تبلیغ کند تا ضمن نادیده گرفتن قوانین حکومتی، به طور غیرمستقیم به معارضه با حکومت بپردازند. سناریویی که هردو صورت آن (سکوت یا برخورد حکومت) را بُرد برای خود تلقی میکند!
یکی از شیوههایی که طیّ سالهای اخیر توسط مبلّغان بهائی در کشورمان برای جذب دانشآموزان مسلمان به کیش بهائیت به کار گرفته شده، تبلیغ این فرقه در پوشش کلاسهای آموزشی و درسی میباشد. اما بهائیتی که خود بر تربیت بهائی فرزندانش تعصب دارد، با چه توجیهی میتواند کودکان غیربهائی را به بهانهی آموزش، به فرقهی خود جذب نماید؟!
پیامبرخواندهی بهائیت در کتاب اقدس، نسخ یکی از احکام باب (مبنی بر مجازات نوزده مثقال طلا برای ناراحت کردن اشخاص) را اعلام کرده است. اما به راستی چگونه علیمحمد بابی که ضمن فحاشیهای فراوان دستور به قتلعام تمام مخالفین خود را داده بود، از ناراحت شدن ایشان ابایی نداشت؟! و پیامبرخواندهی بهائی که تا به کجا از اباحهگری باب پیشی گرفت؟!
بهائیان در حالی مدعیاند یکی از تعالیمشان مسئلهی لزوم تطابق دین با علم و عقل است که پیامبرخواندهی بهائیت در حکمی خلاف، یادگیری زبانهای خارجی را فقط برای تبلیغ بهائیت جایز برشمرده است. این در حالیست که در تمام قوانین و ادیان، احدی نمیتواند حکم دهد که تحصیل علم و دانش [که زبان نیز جزئی از آن است]، ممنوع باشد.