براندازی بهائیت
هاتف دوستدار دارای یک خانواده تشکیلاتی و متعصب بهائی است که از سال 1368 به منظور اجرای توسعه طلبانه بیت العدل اسرائیل از انگلیس به ایران مهاجرت کرده است. او در این سالها توانسته نقش پررنگی در نهادهای دولتی در زمینه موسیقی و کودک پیدا کند! اما چرا نباید اعضای بهائیت در نهادهای فرهنگی و تصمیم ساز کشور حضور و فعالیت داشته باشند؟!
تشکیلات صهیونیستی بهائیت از 40 سال پیش، طرح های توسعه طلبانه خود در تبلیغ و کادرسازی را با ایجاد نهادی به نام دفتر توسعه اجتماعی اقتصادی در دارالتبلیغ خود پیش گرفت. کامیار حبیبی از 25 سال پیش تاکنون از مجریان طرح توسعه طلبانه تشکیلات بهائیت در ایران با استفاده از ابزار موسیقی بود که در 19 شهریور 1401 بازداشت شد.
تشکیلات بهائیت با ساخت یک ویدیئو از معلول 53 ساله بهائی، مدعی دادخواهی او به خاطر تخریب خانه اش در روشنکوه مازندران شد. این در حالیست که نه خانه او، بلکه ویلای پدرش، نه به خاطر عقیده، بلکه به خاطر تصرفات غیرمجاز تخریب شده است. اما آیا کسانی که از یک معلول ذهنی برای رسیدن به اهداف تشکیلاتی و تبلیغ خود سوءاستفاده میکند، بویی از انسانیت و اخلاق بردهاند؟!
در پاسخ به تشکیلات بهائیت که علّت دستگیری هسته تشکیلاتی اش در مازندران را برگزاری محفل دعا معرفی کرد، باید گفت که چرا برای برگزاری مراسم مذهبی ساده، باید از سراسر استان افرادی در یک شهر (آن هم خانه یکی از کارمندانِ آمریکا و اعضای رده بالای سازمانی بهائیت) گِرد هم بیایند؟!
نازیلا قانع، عضو و از طراحان نقشه های تشکیلات قدرت طلب و برانداز بهائیت، به عنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور آزادی عقیده انتخاب شد. اما با توجه به شرط بی طرفی برای تصدی این سمت، چگونه نازیلا قانع و پیش از او عاصمه جهانگیر صلاحیت تصدی این سمت را داشته اند؟! اشخاصی که به موضع گیری جانبدارانه متهم و سابقه ارائه گزارش های غیرواقعی دارند!
تشکیلات بهائی در پیام 1 شهریور 1401 انواع توهین ها را به جمهوری اسلامی، بخاطر تخریب سه ویلای غیرمجاز بهائیان و برخورد با فعالیت های غیرقانونی تشکیلاتی و تبلیغی بهائیت روا داشت. این تشکیلات که از موفقیت پروژه نفرت پراکنی و پرونده سازی خود علیه ایران ابراز خشنودی کرد، در تناقضی آشکار مدعی شد واکنشش به این برخوردها دعا برای جمهوری اسلامی بوده است!
نهاد رهبری بهائیت سال 96 به بهانه مجوز نداشتن از خود و فعالیت های ضدحکومتی مرتضی اسماعیل پور، اقدام به صدور بیانیه علیه او کرد. اما امروزه با سکوت خود در قبال رسانه اسماعیل پور که تغییر نام داده و حتی حمایت از او و رسانه های هم سویش نشان داده که از ماهیت دورویی در مواجه با جریان بهائی حکومت ستیز و برانداز در ایران برخوردار است.
رضا پهلوی از برخورد با بهائیان مجرم و سازمانی در کشور به نقض حقوق بهائی باوران تعبیر و از نقش آنان در فردای ایران سخن گفت. البته وقتی که جمهوری اسلامی بساط ظلم و فساد شما را در ایران برچید، به عنوان دشمن مشترک باید هم به یکدیگر دلداری دهید و توهم مصادره قدرت در ایران را با ادعای میهن دوستی در سر بپرورانید!
پدیده ثابتی مدعی شد دستگیری های اخیر اعضای تشکیلات بهائیت به جهت ترساندن بهائیان و مقصر جلوه دادن آنان برای مشکلات کشور است! این در حالیست که تشکیلات بهائیتی که از بانیان تحریم و وضع موجود است، اتباعش را با قانون شکنی به تقابل حکومت فرستاده و اکنون که با آنان برخورد شده، از در طلبکاری وارد شده است!
سخنگوی تشکیلات بهائیت گفت که چرا به جای تمرکز بر فعالیت بهائیت در ایران، به فکر حلّ مشکلات مردم نیست! در واقع سازمان بهائیت با پنهان کردن جرایم اعضای تشکیلاتش در ایران، سعی دارد علت برخورد با آنان را باور به این فرقه جلوه دهد و دست آخر با مظلوم نمایی و بیهوده جلوه دادن مواجهه با تشکیلات مزدور بهائیت، مردم ایران را در دفاع از بهائیت به تقابل با حاکمیت بکشاند!
تشکیلات بهائیت در نشست حقوق بشر سازمان ملل در ژنو به بهانه پیشگیری از نفرت پراکنی، خواستار تعیین حد و مرز برای سخن گفتن از بهائیت در فضای مجازی شد! اما چگونه بهائیتی که ادیان مختلف و برخی اقوام را آماج توهین قرار داده و علیه ایشان نفرت پراکنی کرده، حتی روشنگری پیرامون عقاید و اهدافش را نمی پذیرد؟!
تشکیلات بهائیت به دنبال این است که همان سیاستی که صهیونیست ها پس از جنگ جهانی دوم با ادعای یهودستیزی (در آماده سازی افکار عمومی برای اشغال فلسطین) در پیش گرفتند را این بار به نام بهائی ستیزی و در ایران تکرار کنند. تا دست کم هیچ کس جرئت نکند حقیقت تاریخ و عقاید بهائیت را به مردم معرفی کند و یا حتی با مجرمین عضو این تشکیلات برخورد نماید!
تشکیلات بهائیت با خط و نشان کشی برای جمهوری اسلامی خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط متهمینش در ایران می شود. اما چگونه می توان باور به بهائیت را در ایران جرم دانست در حالی که اکثر قریب به اتفاق بهائیان در ایران آزادانه زیست می کنند؟! و چگونه میتوان شعار نوع دوستی بهائیت را پذیرفت در حالی که هیچ گامی در دفاع از غیربهائیان برنداشته است!
مرداد سال 57 بود که تشکیلات بهائی با دستور به تقیه، رعایت احتیاط و حمایت و همکاری با رژیم پهلوی، استراتژی خود را برای رویارویی با انقلابیون اعلام کرد. اما علت ترس و تکاپوی تشکیلات بهائیت از احتمال انقلاب در ایران، از آن جهت بود که مبادا اقتدارش در ایران از بین رود و آتشی که بواسطه ظلم ها و خیانت هایش افروخته بود دامنش را بگیرد!