زرتشت و باستان گرایی
«شریعت زردشتى، که در زمان ساسانیان دین رسمى کشور محسوب می شد،مبتنى بر اصولى بود، که در پایان این عهد بکلى میان تهى و بى مغز شده بود. انحطاط قطعى و ناگزیر بود.
پیام تازه ای که حضرت محمد(ص) خود را حامل آن میدانست همه جهان را به برابری و نیکی و برادری میخواند و از شرک و نفاق و جور و بیداد نهی میکرد.
اسماعيل رايين در كتاب خود مینويسد: «به عقيده فراماسونری کنونی، کوروش که باعث آزادی يهوديان از اسارت بابلیها شد و معبد بزرگ را در اورشليم ساخت، طبق تعليمات درجات عاليه فراماسونری، «ماسون اول» يعنی جزء سازندگان و بانيان معبد به شمار میرفته است.»
مکتوبات مذهبی و تاریخی به جای مانده از موبدان زرتشتی در گذر تاریخ، گویای این است که آنچه گشتاسپ مصرف کرد و به وسیله آن در جهان دیگر سیر و سیاحت نمود، ماده مخدر بنگ بود.
در کتب پادشاهان هخامنشی به وضوح ذکر شده که یهودیان در امپراطوری فساد می کنند، کوروش نیز این را میدانسته. کوروش احتمالاً به همین دلیل (بیم از فتنه انگیزی در حکومت) یهودیان را از کشور خودش اخراج کرد.
ژوزفوس فلاویوس ؛ تاریخ قدیم یهود ، کتاب 11 باب 2 فقره 1 - 2
طبری تاریخنگار ایرانی میگوید: «مادر کورش، حاویل (و به قولی جاویل) اسرائیلی بود».
در منشور منسوب به کورش هخامنشی، وی بارها از مردوک خدای خدایان ساختگی و دروغین مردم بابیلون (بابِل) نام برده و او را ستوده است. کوروش مردوک را پادشاه آسمان و زمین معرفی میکند، او را ناظر بر خود میداند، میگوید از اینکه برخی از مردم بابیلون خدایانی دیگر را پرستش میکنند خشمگین است.
اگر اهورامزدا خالق همه نیکیها در هستی هست، پس خالق موجودات موذی که در هستی وجود دارند و در پی آسیب رساندن به زندگی انسان هستند، چه کسی هست؟
بابک خرمدین -بنا بر اسناد اهلسنت- شخصیتی بود که بسیاری از مردم ایران را قتل عام کرد و آزارها رساند. چون اکثر مردم ایران حاضر نبودند از او به خاطر رفتارهای زشتش حمایت کنند. چگونه ممکن است او قهرمان ملی ایران باشد؟
بنا بر متن اوستا، کسی که یک سگ آبی را بکشد، باید برای آمرزیده شدن، کارهایی انجام دهد، از جمله اینکه باید ده هزار مار و ده هزار قورباغه و دههزار مورچه و دههزار کرم خاکی و دههزار مگس و... را بکشد. همچنین باید دختر یا خواهر خود را به همراه جای خواب، و مقداری طلا در اختیار موبدان زرتشتی قرار دهد!
در ایام محرّم، متأسفانه برخی از ذاکرین و سینهزنان با بیان عباراتی همچون «أنا کلب الحسین» و «أنا کلب الرقیة» (یعنی من سگ حسین هستم... من سگ رقیه هستم) به بیان احساسات خود میپردازند.