تاریخ
در قرآن كريم قصه هارون (علیهالسلام) در سوره مباركه طه بیانشده است، وقتی حضرت موسی (عليهالسلام) برای مناجات از ميان قوم بيرون رفت، هارون را جانشين خود قرار داد، اما در غياب موسی (عليهالسلام) قوم او توسط شخصی به نام سامری، گوسالهای از طلا ساختند و آن را پرستش كردند، هارون نيز به آنان اخطار داد كه اینیک فتنه و آزمايش الهی است و بايد از اين كار پرهيز كنيد.
به نقل متی و لوقا، عیسی در بیت لحم زاده شد. این شهر در هشت کیلومتری اورشلیم واقعشده است و حدود هزار سال قبل از میلاد، داوود پادشاه در آن به دنیا آمده و بزرگشده بود. سال ولادت حضرت عیسی (علیهالسلام)، تقریباً آغاز تاریخ میلادی است، ولی تعیین سال ولادت او بهطور دقیق و قطعی، دشوار مینماید و شاید چهار تا هشت سال قبل از مبدأ تاریخ میلادی بوده است
در تورات از حضرت سليمان (عليهالسلام) بهعنوان پسر خدا نامبرده شده كه نشاندهنده عظمت اين شخصيت الهی است، اما همين پسر خداوند بعد از مدتی به شخصيتی مبدل میشود كه خداوند از او خشمگين میشود و تمام سلطنت را از او میگیرد. اینیک نمونه كوچكي از تناقضهای فراوان در كتاب نامقدس مسيحيان است.
کتاب مقدس مسیحیان به خصوص در بخش عهد عتیق، حاوی پیشگوییهای زیادی در مورد آیندهی جهان و پیامبر موعود است. یکی از این پیشگوییها مربوط به کتاب منسوب به خود حضرت موسی (علیهالسلام) است. خداوند از آمدن پیامبری با ذکر ویژگیهای او خبر میدهد که تطبیق آن بر هیچیک از پیامبران بنیاسرائیل حتی حضرت عیسی (علیهالسلام)، ممکن نیست.
در كتاب نامقدس مسيحيان سير تولد كلمة الله، حضرت عيسی (عليهالسلام) بهطور فاجعهآمیزی بیانشده است، بخشی از نسب نامه در سفر پيدايش و ادامه آن در انجيل متی آمده است؛ و اگر اين دو مطلب در كنار هم قرار گيرند، اهانتی بسيار بزرگ در حق آن پيامبر عظیمالشأن به وجود میآید كه حتی كافر معاند هم آن را نمیپذیرد.
همه مسيحيان، كتاب تورات را به رسميت شناختهاند و مطالب آن را قبول دارند، زيرا اين دستور عيسی (عليهالسلام) است، يكی از اين مطالب كه در سفر اعداد از تورات آمده است، موضوع فرمان خداوند به موسی (عليهالسلام) است كه بايد با قوم مديان به جنگ برود، اما مسئله مهم و قابلتأمل در نحوه جنگ حضرت موسی (عليهالسلام) با اين قوم است.
در قرآن و منابع اسلامی از ازدواج مریم (سلام الله علیها) با شخصی به اسم یوسف سخنی به میان نیامده است. از همین رو مسلمانان معتقدند که ایشان هرگز با یوسف ازدواج نکرده و فرزندی نیز جز عیسی مسیح، نداشتهاند. برخلاف مسلمانان، مسیحیان معتقدند که مریم با یوسف نجار ازدواج کرده و صاحب فرزندانی نیز شدهاند.
مسیحیان کنونی با تبلیغات گسترده خود، مبارزه اسلام و مسلمانان را با مفسدان دینی و اجتماعی، نقض حقوق بشر دانسته و مقابله حکومتهای اسلامی را با اشرار خودکامه، محکوم میکنند. غافل از اینکه در کتاب مقدس مسیحیان، کسانی که دین خدا را به انحراف کشانده و فساد و بیعدالتی را در میان ملتی گسترش دادهاند، توسط عیسی مسیح سرکوبشدهاند.
در کتاب مقدس مسیحیان اشتباهات فراوانی وجود دارد. اشتباه در آدرسدهی به عهد عتیق و استناد به آن از جمله اغلاط موجود در کتاب مقدس مسیحیان است. نویسندگان اناجیل در بخشهایی از نوشتههای خود مطلبی را به عهد عتیق نسبت دادهاند، که با رجوع به عهد عتیق مشخص میشود چنین مطلبی در آن وجود ندارد.
آلبرماله مورخ فرانسوی، نتيجه جنگهای صليبی را برای مسيحيان، آوارگی و بیخانمانی، نقل كرده است، اما نتيجه اصلی و تأسفبار اين جنگها، برای مسلمانان بود كه ويل دورانت شاهد ماجرا بوده و نقل كرده است كه هفتاد هزار مسلمان را كشتند و سر كودكان شيرخواره را به ديوار میکوبیدند.
در باور قرآن و مسلمانان، عیسی مسیح هرگز کشته نشده بلکه به نزد خداوند خود، عروج کردند: «ولى نه او را كشتند و نه به دار آويختند بلكه از ناحيه خدا امر بر آنان مشتبه شد». با این حال مسیحیان اصرار بر کشته شدن عیسی مسیح میکنند. بر فرض محال اگر عیسی مسیح کشتهشده است، چه کسانی او را کشتهاند؟ آیا بازماندهای از قاتل عیسی مسیح در زمان کنونی وجود دارد؟ آیا نوادگان قاتل مسیح از مسیحیان کنونی عذرخواهی کردهاند؟
كليسا در قرونوسطی، محاكمی با عنوان «تفتيش عقايد» تشكيل داد و هر كس با عقايد و تفكرات درست و نادرست آنها مخالف بود با بدترين شکنجهها، محكوم به مرگ میشد، تاریخدانان بزرگی مانند ويل دورانت و جرج ساتون، آمار اين قربانيان را قريب به 400 هزار نفر ذكر کردهاند و حتي زنان و كودكان هم از این جنایت در امان نبودند.
از منظر اسلام، عیسی مسیح صاحب کتابی آسمانی موسوم به انجیل بودهاست. در کتاب مقدس کنونی نیز، آیاتی مبنی بر بودن چنین کتابی وجود دارد؛ با این حال در زمان حال انجیل مسیح نه در بین کتاب مقدس گنجانده شده و نه مسیحیان دربارهی آن سخنی میگویند. سؤال این است که انجیل عیسی مسیح اکنون کجاست؟
مسیحیان دشمنی دیرینه ای با اسلام و به خصوص با قرآن دارند و مدام در تلاش هستند که اشکالی بر آن وارد کنند. یکی از اشکالاتی که بر قرآن وارد کردهاند، به خاطر تمجید شدن اسماعیل (عليه السلام) در قرآن است. حال آنکه کتاب مقدس نه تنها اسماعیل (ع) را تمجید نکرده بلکه نسبتهای ناروایی به آن حضرت زده است.