تفتيش عقايد، لكه سياه مسيحيت
پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ كليسا از چند نظر نقش مهمی در سوق دادن مردم به ضد خدايى دارد كه يكی از آنها، تحميل عقايد و نظريات خاص مذهبى و علمى كليسا بهصورت اجبار و سلب هرگونه آزادى عقيده در اين دو قسمت (علم و مذهب) است. كليسا علاوه بر عقايد خاص مذهبى، يك سلسله اصول علمى مربوط به جهان و انسان را كه مورد قبول علماى بزرگ مذهب مسيح قرارگرفته بود، در رديف اصول عقايد مذهبى قرارداد و به شدّت با مخالفان آن عقايد مبارزه مىكرد.
كليسا با نوعى رژيم پليسى خشن در جستجوى عقايد افراد بود و كوشش مىكرد کوچکترین نشانهاى از مخالفت با عقايد مذهبى در فردى يا جمعى پيدا كند و با خشونتى وصفناشدنی آن فرد يا جمع را مورد آزار قرار دهد. اين بود كه دانشمندان و محققان جرأت نداشتند برخلاف آنچه كليسا آن را علم مىداند، بينديشند؛ يعنى مجبور بودند «آنچنان بينديشند كه كليسا مىانديشد». ويل دورانت مىنويسد: «محكمه تفتيش عقايد از مردم مىخواست كه هر كس، بىدين و بدعتگذاری سراغ دارند به سمع اعضاى محكمه تفتيش برسانند. آنها را به خبرچينى، به متّهم ساختن همسايگان، دوستان و خويشاوندان تحريض و تشويق مىكردند... شماره قربانيان از سال 1480 تا 1488 يعنى در مدّت 8 سال بالغبر 8800 تن سوخته و 96494 تن محكوم به مجازات ديگر و از سال 1480 تا 1808 بالغ بر 31912 تن سوخته و 291450 تن محكوم به مجازات سنگين تخمين زدهشده است.»[1]
جرج سارتون متخصّص معروف تاريخ علم، در كتاب شش بال علم، بحثى تحت عنوان جادوگرى، باز كرده است و نشان مىدهد كه كليسا به نام مبارزه با جادوگرى چه جناياتى مرتكب شده است. او مىنويسد: «... علماى الهى و دين، زندقه را با جادوگرى يكى تصوّر مىكردند. آدمى زود به اين نتيجه مىرسد كه كسانى كه با او توافق ندارند، مردم بدى هستند. جادوگران كسانی بودند كه روح خود را به شيطان فروخته بودند و زنديقان و بددينان نيز رابطهاى با شيطان دارند و عذاب دادن به آنها به سهولت جايز شمرده مىشد.»[2]
جرج سارتون از كتابى به نام چكش ساحران نام مىبرد كه توسّط دو نفر كشيش دومينيكى به اشاره پاپ اينوسنت هشتم، نوشته شد و در حقيقت، دستورالعمل تفتيش عقايد متّهمان به زندقه و جادوگرى بود. مىگويد: «كتاب چکش دستورالعملی براى راهنمايى بازرسان عقايد مردم بود... ترس از جادوگران علّت اصلى كشتن ايشان بود... نيكولارمى بازرس عقيده لورن، سبب آن شد كه نهصد جادوگر را در ظرف مدّت 15 سال، به آتش بسوزانند. وى مرد با وجدانی بود! و در آخر عمر ازآنجهت كه از كشتن چند كودك چشم پوشيده بود، خود را گناهكار احساس مىكرد: مگر كسى حقّ دارد از كشتن بچه افعى خوددارى كند؟! اسقف ترز پتربينزفلد فرمان مرگ شش هزار و پانصد نفر را صادر كرده بود.»[3]
در اين شرايط، بديهى است كه عکسالعمل مردم در مقابل چنين روشى جز نفى مذهب از اساس و نفى آن چيزى كه پايه اوّلى مذهب است، يعنى خدا، نمىتوانست باشد. در قرآن كريم آیهای هست كه در رد اینگونه اعمال، تصريح مىكند: «وَ لا تَقولوا لِمَنْ الْقى الَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً [نساء/ 94]؛ كسى كه مىگويد من مسلمانم، شهادتين مىگويد، شما نگوييد نه تو دروغ مىگويى.» اسلام با همين صراحت، عمل زشت تفتيش عقايد را مردود اعلام كرده است و در مقابل، طرفدار آزادی انديشه است همچنین اسلام تمام مبانی دين را، عقل و پذيرش عقلی میداند.
پینوشت:
[1]. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، انتشارات صدرا، ج1، ص: 488، به نقل از تاريخ تمدّن، ويل دورانت.
[2]. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، انتشارات صدرا، ج1، ص: 489، به نقل از شش بال،جرج سارتون.
[3]. همان.
افزودن نظر جدید