اعتقادات
صادق هدایت، پیش از خودکشی، داستانها و مکتوباتِ منتشر نشدهی خود را نابود کرد. این خود نشان از ناامیدی و پشیمانی صادق هدایت از گذشته است. حس عمیق ندامت، از آنچه بیهوده و حتی مُضرّ نوشت. به راستی اگر کسی بخواهد نارضایتی و تنفر از گذشته زشت خود را به "خود" و دیگران اعلام کند، راهی روشنتر و فریادی بلندتر و صریحتر از این وجود ندارد، که در کمال اختیار، آن چه "نوشت" را محو کند.
سید علی موسوی گرمارودی: شرم بر خودم میکنم اگر در این ماه محرم بر او لعنت نفرستم. لعنت به نویسندهای که «توپ مرواری» را مینویسد و در آن سراسر به اهل بیت (علیهم السلام) توهین میکند. اگر ما مسلمانیم و رو به قبله میایستیم و شهادتین میگوییم، وظیفه ما است که بگوییم چه انسانهای بیشرفی در روزگار ما در مورد ائمه (علیهم السلام) قلم زدهاند که حتی رفتارشان از امویان هم با ائمه (علیهم السلام) بدتر بود.
در روزهای آخر هر که از او میپرسید «آیا کار تازهای کرده است یا چیز تازهای نوشته است؟» هدایت جواب میداد: «مگه من ماشین تحریرم؟» این جواب به ظاهر ساده، حکایت از یک اندوه نهانی میکند. نویسنده کارش نوشتن است و کارش خلق است. وقتی نویسندهای جواب بدهد «مگه من ماشین تحریرم؟» این به این معنی است که من دیگر به آنچه باید بنویسم اعتقاد ندارم. هدایت این اعتقاد را از دست داده بود.
من این را به عنوان یک معضل یافتهام که بتوانم یک شخصیت علمگرا که وجود یک عقلانیت برتر (یک هوش برتر) را در پسِ وجود جهان باور ندارد، را درک کنم ! نمیتوانم او را درک کنم ! همانطور که نمیتوانم یک الهیدان (مذهبی) که پیشرفت دانش را انکار میکند، را درک کنم (وِرنِر فون بران، پدر صنعت موشکسازی در جهان و از ارکان سازمان فضایی ناسا).
با مطالعه در تاریخ، درخواهیم یافت که بزرگترین جنایات تاریخ بشریت توسط مُلحِدین (خداناباوران) رخ داده است. از آن جمله، پول پوت (Pol Pot) جنایتکار تاریخ معاصر در سرزمین کامبوج (در جنوب شرقی آسیا) است. او زمانی که به کامبوج بازگشت، پس از رسیدن به حکومت، بیش از یک میلیون و سیصد هزار نفر از ساکنان کشورش را بین سالهای ۱۹۷۹-۱۹۷۶ به وحشیانهترین شکل ممکن قتل عام کرد.
ما انسانها بر اساس استانداردهای نجومی، مجموعهای از مخلوقات مورد حمایت، تکریم شده و نازپرورده هستیم. اگر جهان دارای این دقت کامل نبود، ما هرگز پا به عرصه وجود نمیگذاشتیم. به نظر من، این شرایط اشاره میکند که جهان آفریده شده تا انسان در آن زندگی کند. (جان آلویسیوس اوکیف)
آتئیستها هرچند به دروغ و از سر تظاهر و نفاق، خود را انساندوست و اخلاقگرا نشان میدهند، لیکن خمیرمایه فکری آنان چیزی جز طبیعتگرایی، توحش فکری و خشونت رفتاری نیست. هرچند در ظاهر انکار کنند، لیکن در منطق آنان نه بردهداری ایرادی دارد و نه تجاوز و تعدی، نه کشتار را زشت میدانند و نه غارت و چپاول را. ادعاهایشان دروغ و از سر فریبکاری و نیرنگبازی است.
قابل توجه دشمن دروغگو و تيره دل كه براى به كرسى نشاندن دروغهاى خود، سند تاريخى عبارت «فُزتُ وَ رَب الكعبة» را انكار كرد، در اثبات دروغگويى اين دشمن بىانصاف و بىشخصيت، همين بس كه اين عبارت علاوه بر منابع شيعه، در منابع اهل سنت هم آمده است. پس نمىتواند ساخته و پرداخته علماى بزرگ شيعه باشد.
سبّ به معنای فحاشی و دشنام است، ولی لعن به معنای دعا برای دور شدن از رحمت خداست. بنابراین با توجه به تفاوت معنای این دو واژه، باید گفت: خداوند و معصومین، ظالمین و فاسقین را لعن کردهاند، اما در هیچ کجای قرآن یا روایات معصومین، توهین و فحاشی نسبت به دیگران به چشم نمیخورد، چه رسد به توهین به مقدسات یک مذهب.
قرآن و اهل بیت، مسلمانان را از فحش و ناسزا به مقدسات دیگر مکاتب منع میکند، چنانچه امام علی (ع) به سربازانش فرمود: به جای فحاشی با منطق سخن بگویید و اعمال و کردار ناپسند آنها را عالمانه بیان کنید. اما با این وجود عدهای افراطی و مزدور، با ناسزا به مقدسات دیگر مذاهب، سعی در تخریب چهره اسلام و تفرقه بین امت اسلام را دارند.
ما میتوانیم با مراجعه به احادیث متواتر در متون کتب فریقین، شرایط تحقق این چنین حکومت همراه با تمدن عظیم انسانی را ببینیم، چرا که با گذشت زمان و به بنبست رسیدن بشریت در بسیاری از مشکلات و یاس و نامیدی انسان از سازمانها و جامعه انسانی را برای پذیرش آن آماده کرد، لذا حکومت جهانی مهدی منتظر (ع) همراه با شرایط و زمینههای متعددی است.
قتل و کشتار تا چه اندازه؟ آیا بعد ظهور رودخانهای از خون راه میافتد؟ برخورد امام چگونه است؟ از بررسی تاریخ در مییابیم انبیای الهی و پیروان واقعی آنها همواره مورد ستیز امامستیزان و ولایتگریزان قرارگرفتهاند و مسئله مهدویت وظهورحضرت ازاین قاعده مستثنی نیست و بستر حوادث و فتنههایی خواهد بود چه قبل ظهور وچه بعد ازآن.
علیرغم کوته نظری برخی از انسانها که خیال میکنند همه انبیاء الهی از مشرق زمین برخواستهاند، ما معتقدیم که در میان تمام ملل و اقوام مختلف در سراسر جهان، پیامبرانی برخاسته و مردم را به سوی دین الهی و صراط مستقیم فرا خواندهاند، چنانکه در قرآن تصریح به این موضوع شده است که خداوند میفرماید: «انما انت منذر و لکل قوم هاد»
قیام جهانی حضرت مهدی (عليه السلام) بسان دیگر قیام ها و انقلاب ها، بدون مقدمه و زمينه سازی، پديد نمیآيد؛ بلكه در آستانه ظهور، حركتهايی شكل میگيرد كه زمينه را برای قيام آن حضرت فراهم میآورد. اين سلسله حرکتها بر اساس آنچه در بعضی از روايات آمده، زمينه را برای حركت جهانی حضرت مهدی (عليه السلام) آماده میكند.