كسروي سخت ميهن دوست و ناسيوناليست بوده است

كسروي سخت وطن دوست و ناسيوناليست بوده است، و همه ي كوششهايش ناشي از همين حس ناسيوناليستي او مي بوده است.
و اين مسأله در هر كدام از نوشته هاي او شايان است، چنان كه مي نويسد:
«توده اي كه در كشوري مي زيند، آنجا خانه ي ايشان است، بايد به آن دل ببندند، به آباديش كوشند در راه آزاديش از تلاش بازنايستند... پرستش ميهن (وطن پرستي) كه گفته مي شود، اينهاست. ميهن پرستي به هر كسي واجب است... اگر در گوشه اي از كشور خشكسالي رخ دهد، يا به آباديهائي سيل آيد و آسيب هائي رساند، بايد از همه جاي كشور به دستگيري آنها برخيزند... ما از ميهن پرستي، بيش از همه اين معني را مي خواهيم...»
بنابراين، كسروي كسي را كه وطن را، تنها مي ستايد و نيايش مي كند، وطن پرست نمي داند، در نزد كسروي، وطن پرست كسي باشد كه به هم وطنانش سود رساند و كشورش را آباد و آزاد نگاه دارد، و باعث استقلال كشور و سربلندي مردم آن شود و مليت كشورش را از دست برد بيگانگان حفظ كند، كسروي واژه ي «پرستش» را در وطن پرستي، به معناي اصلي كه آن كلمه يعني، آباد كردن و تيمار كردن به كار مي برد، نه در معناي عبادت و نيايش و پرستش.