نكته

تمامي آن چه را كه گفتيم از عوامل بسيار مهمي در تنفر تاريخي ملت ايران از بابيت و بهائيت مي دانيم. ملت ايران پس از گذشت 160 سال از پيدايش اين فرقه، هنوز هم آنان را دست پرورده و عوامل بيگانگان مي شمارد و از اين بابت است كه به هيچ روي حاضر نيست آنان را به رسميت بشناسد. البته گفتني است كه ما، با آن كه بابيت و بهائيت را اگر هم رسما و مستقيما ساخته استعمارگران روس و انگليس ندانيم، چنان كه پيش از اين هم گفته ايم، حداقل آنان را پرورش يافته در دامان آن دو امپراطوري مي شناسيم و با مدارك موجود به اين باور مي رسيم كه از اين دو پديده ي تاريخي، روس و انگليس بهترين بهره را برده اند. اما از آن سو توجه ي خوانندگان گرامي را به اين نكته ي بس مهم جلب مي كنيم كه باور اصلي ما بر بطلان بابيت و بهائيت، بر اساس اين مطالب نيست؛ بلكه بطلان و بيهودگي آنان را از سخنان چند گونه و متناقض پيشوايان آنان، درمي يابيم. ما بر اين باور
قرآني استواريم كه مي فرمايد:
افلا يتدبرون القرآن و لو كان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافا كثيرا [1] .
آيا در اين قرآن نمي انديشند؟ اگر از جانب غير خدا مي بود، همانا در آن اختلاف فراوان مي يافتند.
اين سخن استوار، كه درباره ي قرآن گفته شده است، درباره ي هر مدعي و مدعاي ديگري هم صادق است. يعني اگر كساني بگويند كه سخناني از جانب خدا آورده اند و در آن سخنان تناقضات آشكار ببينيم، به روشني درمي يابيم كه آن سخنان، الاهي و آسماني نيستند.
به هر روي چنان كه پيش از اين هم گفته ايم، سايت بهائي پژوهي آماده است تا به پرسش هاي هم وطنان گرامي درباره ي عقايد بهائيان مبتني بر كتاب هاي اصلي آنان، پاسخ علمي و منطقي دهد.
آدرس سايت چنين است: www.bahairesearch.ir
پاورقي:---------------------------------------------------------
[1] سوره ي نساء: 82.