عدالت
عبدالحمید به عدالت سفارش میکند و شیوه گسترش عدالت را ترس مجرمین از حکومت بیان میکند؛ در حالی که خود همیشه علیه نظام انتقاد کرده و از مجرمین محکوم شده توسط دستگاه قضایی کشور حمایت میکند؛ وی در همان کلام، نیروهای انتظامی را تضعیف کرده و میگوید: «اگر مأموری مرتکب خطا و ظلمی شد، حاکم باید گوش این مأمور را بگیرد تا هیچ مأموری جرأت نکند از قانون تجاوز کند»، ظاهر این کلام عادلانه است ولی باید قوانین به گونهای باشد که مأمور جرأت داشته باشد با مجرمین مقابله کند.
عبدالحمید در چگونگی انقلاب اسلامی وانمود میکند که قیام کنندگان گمان میکردند که با جمهوری اسلامی، حکومتی اسلامی با عدالت علوی برقرار میگردد؛ باید گفت منتقدین، خود مخالف اجرای عدالت هستند و هر زمانی که اجرای عدالت با منافعشان در تضاد بود، صدای آنان بلند شده و به مخالفت میپردازند. زمان امیرالمؤمنین (ع) هم برخی مسلمانان به عدالت علوی اعتراض کرده و جنگ به راه انداختند.
در حدیثی آوردهاند همسران رسول خدا با واسطه به عدم رعایت عدالت توسط ایشان، بین آنان و عایشه اعتراض کردند و پیامبر به این اعتراض اهمیتی نداد؛ این حدیث جز اهانت به پیامبر و فضیلتتراشی برای یکی از همسران پیامبر نیست!
علما بر این مطلب اتفاق نظر دارند که در رهبر و امام جامعه اسلامی، ویژگیهایی شرط شده است، از جمله: عدالت، دانش، اجتهاد، شجاعت، و صاحب رأی صحیح و...؛ این ویژگیها به صورت جامع و کامل فقط در حضرت علی (علیهالسلام) وجود داشت، و روایاتی که در فضیلت ایشان از صحابه و پیامبر اکرم نقل شده، این مطلب را میرساند.
گروههای تکفیری به دلیل اینکه اسلام برای کفار ارزشی قائل نیست و جان و مال آنان احترامی ندارد، اینگونه تصور کردهاند که باید این حکم را که یک دستور مباح است، به مرحله عمل برسانند. این در حالی است که کفاری که با ما در حال جنگ نیستند و امنیت مسلمانان را به خطر نمیاندازند، خداوند به عدالت و احسان به آنان تشویق میکند.
رعایت عدالت، اختصاص به حالت صلح و آتشبس ندارد، بلکه قرآن به مسلمانان دستور میدهد در صحنه جنگ و خونریزی نیز در حق کفار و مشرکان عدالت را رعایت کنند. شاید توجه به چنین آموزههایی بود که برخی از خلفا را بر آن داشت تا در مواجهه با کفار سختگیری بیجا نکنند.
اهل سنت معاویه را کاتب وحی میدانند در حالی که او دو سال فقط پیامبر را درک کرد و بنا به نقل تاریخ فقط از پیامبر نزدیک به 500 حدیث روایت کرده که تعداد زیادی از آن روایات تکراری و تعداد دیگری از آن را با سند خودش روایت کرده و صحابه جلیل القدر در میان روایت او وجود ندارند. مردی که فاسق و فاجر و منافق بود و هیچ زمانی هم قلباً به دین اسلام مشرف نشد. او کسی است که مورد لعن خدا و رسولش بود
تاریخ بیانگر موارد زیادی است که صحابه به فرمان رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) گوش فرا نداده و مخالفت نمودهاند! این مخالفتها نشانگر عدم عدالت برخی صحابه و توجیه روشنی است که چرا بعد از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) خلافت امام علی (علیه السلام) که به نصوص متواتر توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بیان شده بود، کنار گذاشته شد. در این...
یکی از شبهات وهابیت علیه شیعه، روایاتی از کتب شیعه است که بحث عرضه اعمال بندگان را به ائمه (علیهم السلام) مطرح نموده است. غافل از اینکه این بحث، پشتوانه قرآنی محکمی دارد و ردّ این مطلب در واقع ردّ قرآن است. مسلمانی که طبق ادله قطعیه به این باور برسد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیهم السلام) ناظر بر اعمال ایشان هستند، قطعاً رفتار خود را طبق سنّت پیامبر رحمة للعالمین...