احکام وآموزه های بهائی
پیامبرخواندهی بهائیت در حالی مطالعهی یک خط از شِبه آیات خود را بهتر از قرائت تمامی کتابهای اولین و آخرین میدانست که حتی در یک کپیبرداری ساده از آیات قرآن نیز عاجز بوده است. کپیبرداریهایی که بعضاً با غلطهای فاحشی همراه بوده؛ همان غلطهای فاحشی که پس از چندینبار از اصلاح شِبه آیات بهاء، همچنان خودنمایی میکنند!
پیامبرخواندهی بهائیت نوشیدن شراب را تنها به علت زوال عقل، ناروا دانسته است. لذا طبق تعلیل پیامبرخواندهی بهائیت، اگر کسی مقدار کمی مشروبات الکلی بنوشد یا شخصی معتاد، خمرهای را سر بکشد و عقلش زائل نشود، به نصّ عبارت جناب بهاء، مشروبات الکلی برای او جایز خواهد بود. این در حالیست که مصرف مشروبات الکلی، آسیبهای بسیار زیادی دارد.
بهائیان در حالی مدعیاند یکی از تعالیمشان مسئلهی لزوم تطابق دین با علم و عقل است که پیامبرخواندهی بهائیت در حکمی خلاف، یادگیری زبانهای خارجی را فقط برای تبلیغ بهائیت جایز برشمرده است. این در حالیست که در تمام قوانین و ادیان، احدی نمیتواند حکم دهد که تحصیل علم و دانش [که زبان نیز جزئی از آن است]، ممنوع باشد.
پیامبرخواندهی بهائیت، با خدا دانستن خود و تشبیه مکانهایی که در آنها سکونت داشته به عرش پروردگار، حکم به ساخت زیارتگاه در مکانهایی که در آنجا سکونت داشته، داده است. لذا مردم مسلمان و مسئولین کشورمان باید هوشیار باشند تا مبادا محلهای سکونت پیشوایان بابیت و بهائیت در ایران، به عنوان معابد شرک و مراکز فعالیت ضداسلامی، دایر شود.
از نگاهی کلی، همجنسبازی و لواط عملی بر خلاف فطرت است و هرچه با فطرت همخوانی نداشته باشد، تأثیر سوء بر سلامت جسمی و روانی جامعه میگذارد. این در حالیست که پیامبرخواندهی بهائیت، از بیان حکم این فساد بزرگ طفره رفته و خجالت خود را دلیل بیان نکردن حکم همجنسبازی معرفی کرده است!
در سال جاری میلادی، تشکیلات بهائیت با انتشار پیامی از سال 2010 م خود، سکوت معنادار بهائیت در قبال حکم ازدواج با محارم را شکست و حکم به حرمت آن داد. اما به راستی چرا بهائیت حدود 160 سال در قبال وظیفهی خود که بیان حکم این موضوع باشد سکوت کرده و در مواردی حکم به جواز آن داده و اکنون بخاطر فشار افکار عمومی آن را ممنوع اعلام کرده است؟!
مبلّغان بهائی در تبلیغات خود سعی بر آن دارند تا علت مقابلهی علمای شیعه با بهائیت را تجددخواهی این فرقه معرفی کنند. اما به راستی، بهائیتی که هیچ آوردهی جدیدی از خود نداشته و تمامی تعالیم، احکام و شعارهایش تقلیدی از سایر ادیان و مکاتب فکری است، چگونه میتواند با تقلید شعارهای روز و یا واردات ابزار، ادعای تجددخواهی را با خود یدک کشد؟!
پیامبرخواندهی بهائیت در راستای ترویج اباحهگری، حکم به حلیت موسیقی داده است. این در حالیست که حتی پیامبرخواندهی بهائیت هم در استفاده از موسیقی، نسبت به خروجِ از دایرهی ادب هشدار داده بود. اما گویا تشکیلات بهائیت هیچ چهارچوب اخلاقی را در راه تبلیغ فرقهی خود رعایت نمیکند؛ چه آنکه این راهها، حتی مخالف با ساختههای پیشوایانش باشد.
پیامبرخواندهی بهائیت که بهائیان احکام و تعالیم ساختگی وی را نیاز روز جامعهی بشری میدانند، در یکی از احکامش، بهائیان را امر کرده است که برای حمام، در آب دست نخوردهای داخل شوند. اما با توجه به افزایش جمعیت و کمبود منابع آبی، مدعی به روزرسانی ادیان، احکامی چگونه چنین حکم غیرعلمی و عملی برای مردم جهان به ارمغان آورده است؟!
پیامبرخواندهی بهائیت در کتاب اقدس خود، پرداخت یک سوم از دیات را به عنوان یکی از منابع درآمدی بیت العدل معرفی کرده است. اما جالب است بدانیم که در تناقضی آشکار، در سه بند قبل این کتاب، تمام دیهی زنا را به عنوان یکی از دیات پرداختی به بیت العدل تخصیص داده بود! اما آیا بهاء از عقیدهی خود برگشت یا گفتار قبلی خود را فراموش نمود؟!
بهائیان در توجیه مجازات نقدی و غیربازدارندهی بهائیت برای زناکار، سختگیری اسلام در اثبات زنا را دلیل بر عدم تعیین مجازات برای زناکار در اسلام معرفی کردهاند. این در حالیست که در بهائیت هم نمیتوان به صرف اتهام، زناکار را مجبور به پرداخت جریمه نقدی کرد. از طرفی؛ کیفیت و میزان بازدارندگی مجازات، در مقدمات اثبات جرم تأثیری نخواهد داشت.
پیشوایان بهائیت در شعار، جزای هر جرمی را بخشش مجرم دانسته و هرگونه مقابله به مثل یا انتقام را مذموم برشمردهاند. این در حالیست که بر خلاف این شعار، حکم به حبس و تبعید و داغ نهادن بر پیشانی دزدها دادهاند. از طرفی، در حالی بدون ذکر شرایط حکم اسلام در برخورد با دزد را بهانهی حکم غیرعقلی خود معرفی میکنند که دلیل نسخ اسلام را قوانین قدیمیاش میدانند!
جزای زناکار در بهائیت، پرداخت 9 مثقال طلا به بیت العدل تعیین و حکمی برای زنای با زن شوهردار بیان نشده است. با این حال، کسی که استطاعت مالی دارد، چه مانعی وجود دارد تا زنان و دختران را به ورطهی بیعصمتی نکشاند؟! در جامعهای که ارزش ناموس، پرداخت 9 مثقال طلا باشد، دیگر چه کسی از دستبرد اشخاص پولدار و شهوتپرست در امان خواهد ماند؟!
یکی از احکام ساختگی دینسازان بهائیت که اغنام البهاء آرزوی اجرای آن را در جامعهی بشری دارند، حکم تعبید و حبس و داغ نهادن بر پیشانی دزدها در این فرقه است. اما چگونه میتوان ادعای رحمانی بودن و مخالفت بهائیت با خشونت را پذیرفت در حالی که پیامبرخواندهی این فرقه، بدون فرق گذاشتن میان دزدها، چنین احکامی صادر کرده است!