تصوف
عصمت مقامی است که از ناحیه خداوند اعطا می شود که به سبب آن فرد گناه و سهو و اشتباه نمیکند یعنی چه عمدی و چه سهوی عمل نادرست انجام نمی دهد.
یقینا یکی از اهداف شوم استعمارگران در طول تاریخ ادیان الهی، ایجاد تفرقه در بین صفوف متحد پیروان انبیاء الهی بوده است, و در این راستا یکی از مراکز تفرقه, ایجاد پایگاهی به نام خانقاه در مقابل پایگاه اصلی مومنین یعنی مسجد بوده است.
حضرت فرمود: یوسف پیامبربود و قبای دیباج مطلا می پوشید و بر مسند آل فرعون تكیه می كرد، وای بر شما از امام توقع عدالت و درستی است كه راستگو بوده و به عدالت رفتار كند و چون وعده دهد وفا كند، خداوند كه لباس و طعام را حرام نكرده است؟!
فرقه ی ضاله ی تصوف داراي انحرافات زیادي است که در اين جا تنها به ذكر مواردي از آن بسنده مي كنيم: 1. ولايت گريزي و پيروي از مكتب خلفاء...
فرقه گنابادیه هر روز بدعتی در دین وارد میکند و یکی از این بدعتها نحوه نماز خواندنشان است.
لا سلطان محمد نودهای بیدختی، پس از مدتی صرف عمر در فراگیری علوم رایج و معمول آن زمان و سفر به عتبات عالیات در مراجعت به تهران حجرهای از مدرسهی منیرالسلطنه در جوار امامزاده سید ناصرالدین را جهت اقامت انتخاب مینماید.
در فرقه گنابادیه قطب را بالاتر از معصومین دانسته و قائل به این مطلب هستند که ایه های قران در شان انها میباشد و باید در روز تولد اقطاب جشن گرفت.
اقطاب گنابادیه با بدعتی که درست کردند از کلمه هو 121به جای بسم الله استفاده میکنند.
طبق فتوای جدید قطب فعلی گنابادیه نور علی تابنده دراویش جایز هستند گناه کنند.
فرقه گنابادیه و اسماعیلیه دارای 5 اشتراک عمده هستند که نشان دهنده انحراف شدید این دو فرقه و دوری از مکتب اهلبیت است.
مستکبران با تحقیقاتی که انجام داده اند به این نتیجه رسیدند که تنها راه نفوذ به ایران تقویت دراویش و استفاده از آنها است.
ملاسلطان گنابادی در اجازه ملا علی گنابادی می نویسد: پوشیده نماند که هر یک از اولیای زمان حیات خود و در زمان مرگشان جانشین میخواهند که رشته دعوت قطع نشود و حکم (یا ایها الرسول) جاری باشد.
فرقه نعمت اللهی گنابادی كه گسترده ترین شبكه صوفی در ایران به شمار می رود, همانگونه كه از نام آن معلوم است, نسبت طریقتی خود را به نعمت الله ولی می رساند و ادعا دارد كه نعمت الله ولی از بزرگان عرفای شیعه به حساب می آید, ما دراین نوشته بحثی هر چند اندك در مورد مذهب و مسلك نعمت الله تقدیم می داریم
بدعت امری است حادث که پس از زمان پیامبر پدید آمده است،صوفیه برای نظام دادن به تشکیلات خانقاهی و فرقه ای ناگزیر به نوآوری هائی شده اند