بهائیت وشیخیه
کانال خبری وابسته به تشکیلات بهائیت، با انتشار پیامی، از توهین به مقدسات اهلسنت در کتابهای درسی مدارس ایران انتقاد کرد. جالب است بدانیم که در حالی نویسندگان بهائی، از بیان ماهیت یک جاعل حدیث در کتب آموزشی به عنوان الگویی نامناسب، ابراز نگرانی میکنند که پیشوایان این فرقه در کتبشان به بسیاری از مردم دنیا توهین کردهاند!
در بخشی از پیام نوروزی 1397 تشکیلات بیت العدل، این نهاد توصیه به فدا کردن جان و مال برای ایران میکند. اما ادعای فدا کردن جان و مال برای ایران در حالی توسط نهاد رهبری بهائیت مطرح میشود که رهبران بهائی، هیچگاه در سختیهایی که مردم ایران متحمل آن شدهاند، به فکر ایرانیان نبوده و تنها به نفع تشکیلات خود عمل کردهاند.
یکی از کانالهای تشکیلات بهائیت، با انتشار مقالهای، به بررسی تأثیر «شیوهی مظلومنمایی» در تبلیغ بهائیت پرداخت. سیاست خصمانهای که به اذعان نویسنده، با بزرگنمایی تشکیلات بهائیت، نه تنها توانسته حس ترحم مردم را نسبت به این فرقه جلب کند، بلکه توانسته تا قدرت چانهزنی بهائیت را در مجامع بین المللی افزایش دهد.
آتش غائلهای که جمعی از دراویش اغتشاشگر روشن کرده بودند، نتیجهای جز به شهادت رسیدن 5 نفر از مأموران ناجا و بسیج و مجروح شدن 30 نفر دیگر، ایجاد رعب و وحشت و تخریب اموال شخصی و عمومی نداشت. این در حالیست که تشکیلات خائن بهائیت، از ابتدا به حمایت از داعشهای وطنی پرداخته و در آخرین اطلاعیه خود کوشید تا محمد ثلاث را تبرئه کند!
پیامبرخواندهی بهائیت بر خلاف قوانین طبیعت، تعداد ماههای سال را نوزده دانسته است! از اینرو تقویم بدیع بهائیت، هر سال نوزده ماه داشته و هرماه نوزده روز که جمعاً 4 الی 5 روز زیاده میآید! لذا امروزه در تقویم بهائیان مناسبتی هست که خود بهاییان هم نمیدانند چیست! از این رو خیلی از بهائیان از سر ناچاری و تعبد، مجبورند این موضوع را بپذیرند.
کانال خبری بهائیت با انتشار پیامی، از حمایت کشورهای اروپایی از بهائیان یمن خبر داد. اما جالب است بدانیم کشورهایی که اکنون از سردمداران حمایت از بهائیت در یمن به شمار میآیند، جزء بزرگترین ناقضان حقوق مردم یمن و عامل ریخته شدن خون بیگناهان این کشور به شمار میآیند. با این حال، این حرکت به نوعی دفاع از جاسوسان بهائی در یمن است.
در تاریخ 30 اکتبر 2017 م، نهاد رهبری بهائیت، با انتشار بیانیهای، خواستار قطع ارتباط بهائیان با رسانهی "بهائینیوز" و توقف فعالیتهای آن شد. اما در کمال تعجب تنها پس از گذشت چهارماه، این رسانه مجدداً با عنوانی جدید، فعالیت خود را از سر گرفت. اما آیا به راستی بیت العدل، در ماجرای بهائی نیوز از صداقت کافی برخوردار بوده است؟!
پیروان بهائیت معتقدند که (اصطلاحاً) با ظهور حسینعلی نوری (پیامبرخواندهی بهائیت)، احکام کتاب بیانِ علیمحمد شیرازی، نسخ شده است. این در حالیست که حسینعلی نوری صراحتاً هرگونه نسخی را در آیین باب رد میکند. بنابراین گویا حسینعلی نوری نمیدانسته که با ادعای عدم نسخ آیین بیان، در حقیقت ادعای پیامبری خود را با پوچ مواجه ساخته است.
بزرگان بهائیت با اقرار به خاتمیت پیامبر اسلام، مقامی برتر از پیامبری را برای پیشوایان خود (به نام مظهر الله)، ادعا دارند. اما به راستی اگر مقامی که باب و بهاء برای خود ادعا داشتند، قابلیت دریافت شریعت را داشت، در واقع مقام نبوت و یا رسالت بوده و اگر ختم نبوت و رسالت پذیرفته شود، به عبارتی پایان سلسلهی ارسال پیامبران ثابت میشود.
کانال تبلیغی بهائیت به نقل از نهاد رهبری بیت العدل، هرگونه تبلیغ شهروندان اسرائیلی توسط بهائیان را ممنوع اعلام کرد. اما به راستی، اگر تبلیغ شهروندان اسرائیلی به خاطر پیروی از قوانین این کشور ممنوع است، پس چرا سرکردگان بهائیت اصرار به گسترش تبلیغ خود در ایران داشته و پیروان خود را سپر بلای این دوگانگی و راحتطلبی خود میسازند؟!
مبلّغان بهائی مدعی شدند دراحاديث آمده كه پس از قائم، حضرت مسيح ظاهر شده و حكم جهاد را برخواهد داشت. این ادعا در حالیست که اولا: این حدیث در سایر کتب روایی ذکر نشده. ثانیاً: آنچه در روایات، پیرامون ظهور حضرت مسیح (علیه السلام) آمده، اینست که ایشان به عنوان یار حضرت مهدی (علیه السلام) و نه ناسخ آیین ایشان خواهند بود.
بعد از وفات شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی، در بین شاگردان ایشان اختلاف شدید بر سر جانشینی صورت گرفت. حاج محمد کریمخان توانست در کرمان به سبب موقعیتی که داشت، جانشینی را به خود اختصاص دهد. میرزا محمدباقر خندق آبادی که نمایندهی کریمخان در شهر همدان بود، بعد از وفات وی ادعای جانشینی کرد و فرقهی شیخیهی باقریه را پایهگذاری کرد.
سرکردگان بهائی برای آنکه بتوانند ادعای پیامبری خود را با آیهی خاتمیت تطبیق دهند، مقام مظهریت را برای پیشوایان خود ادعا کردهاند. این در حالیست که آنان از یکسو ختم سلسلهی پیامبران را به وسیلهی حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) میپذیرند و از سویی دیگر، مقامی را بالاتر از نبوت و رسالت، برای بشر متصور نمیدانند.
مبلّغان بهائی در یکی از کانالهای تبلیغی خود، با استناد به ادعای عبدالبهاء، به تحریف آیهی 87 سورهی مبارکهی حجر پرداخته و تلاش نمودند تا آن را بر پیشوایان خود تطبیق دهند. اما به راستی اگر قرار باشد هرکس، بدون دلیل و سند و مدرک، آیهای از قرآن را در تفسیر خود بداند، دیگر سنگ روی سنگ بند میشود؟!