کاشف الغطا
از منظر شیخ جعفر کاشف الغطاء (رحمهاللهعلیه)، ساخت قبه بر روی قبور اشخاص صالح و همچنین تعمیر مقابر ایشان، بدین جهت که از مصادیق تعظیم در برابر آن بزرگواران به حساب میآید و همچنین فواید ملموسی نیز به همراه دارد، امری مشروع، بلکه شایسته محسوب میشود.
برخلاف وهابیون که تبرکجویی به قبور اولیاء الهی را ممنوع اعلام کردهاند، مرحوم کاشف الغطاء (رحمهاللهعلیه) ادله متعددی را در کتاب «منهج الرشاد لمن اراد السداد» بیان میکند که بهواسطه تمسک به آن ادله، میتوان مشروعیت تبرک جستن به قبور اشخاص صالح را اثبات کرد.
نامه مرحوم کاشف الغطاء (رحمهاللهعلیه) به عبدالعزیز بن سعود (پادشاه وقتِ آل سعود)، منبعی محکم در جهت نقد آراء وهابیت بهحساب میآید. در بخشی از این نامه مهم، مسئله ارتباط اموات با عالَم دنیا اثبات شده است. مستمسک ایشان برای اثبات مسئله مذکور، روایات فراوانی است که در آثار محدثین اهل سنت نقل شدهاند.
شیخ جعفر کاشف الغطاء (رحمهاللهعلیه) میگوید: طبق نقل محدثین، پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله)، صحابه و تابعین، بارها به غیر الله قسم خوردهاند و مسلمانی که به غیر الله قسم میخورد، صرفاً به جهت تاکید بر مطلب مورد ادعایش این قسم را به زبان آورده، پس قسم به غیر الله را نمیتوان از اسباب شرک تلقی کرد، مگر آنکه توام با اعتقاد به الوهیت و ربوبیت غیر الله باشد.
از منظر وهابیون، نذر و ذبحی که به نیابت از اولیاء الهی صورت میگیرد از مصادیق اعمال لغیرالله بوده و موجب شرک میشود؛ حال آنکه به تصریح کاشف الغطاء (رحمهاللهعلیه)، مسلمانان ذبح و یا نذر را صرفا به نیت تقرب به خدای متعال انجام میدهند و تنها ثواب آن را به اولیاء الهی تقدیم میکنند، بدین جهت نمیتوان آن را از موجبات شرک به حساب آورد.
وهابیون هرگونه خضوع و خشوعی در برابر مخلوقات را از مصادیق عبادت غیرالله و شرک به خدا دانستهاند؛ حال آنکه به تصریح مرحوم کاشف الغطاء (رحمهاللهعلیه) تحقق عبادت، وابسته به نیات افراد است و تا زمانی که انسان در نیت افعالی که انجام میدهد، قصد عبادت نداشته باشد، مرتکب عبادت غیرالله نشده است.
شیخ جعفر کاشف الغطاء (رحمهاللهعلیه) در بخشی از نامه ای که خطاب به عبدالعزیز بن سعود نوشته است، مراد از «کفر» که در لسان ادله شرعی، درباره برخی از معاصی به کار رفته است، را کفر صغیر دانسته که از دایره دین خارج نمیکند.
شیخ جعفرکاشف الغطاء (رحمهاللهعلیه) در نامه مهمی که برای عبدالعزیز بن سعود نگاشت، به مطالب مهمی متذکر میشود؛ در فصل اول این نامه، آمده نیت انسان در حکم اقوال و افعالش دخیل است. بنابراین اگر انسان، در قول و یا فعلش، قائل به الوهیت و ربوبیت غیرالله باشد، دچار شرک و عصیان شده است، ولی اگر چنین اعتقادی در کار نباشد، اشکالی بر قول و یا فعل انسان بار نمیشود.