تبیین حکم ذبح و نذرلغیرالله در نامه کاشف الغطاء(ره) به عبدالعزیز بن سعود

  • 1400/04/30 - 09:34
از منظر وهابیون، نذر و ذبحی که به نیابت از اولیاء الهی صورت می‌گیرد از مصادیق اعمال لغیرالله بوده و موجب شرک می‌شود؛ حال آنکه به تصریح کاشف الغطاء (رحمه‌الله‌علیه)، مسلمانان ذبح و یا نذر را صرفا به نیت تقرب به خدای متعال انجام می‌دهند و تنها ثواب آن را به اولیاء الهی تقدیم می‌کنند، بدین جهت نمی‌توان آن را از موجبات شرک به حساب آورد.

خلاصه مقاله
کتاب «منهج الرشاد لمن اراد السداد» که در واقع همان نامه مرحوم کاشف الغطاء (رحمه‌الله‌علیه) به عبدالعزیز بن سعود (پادشاه وقت عربستان) است، یکی از مهم‌ترین متونی به حساب می‌آید که در جهت نقد تفکرات وهابیت به رشته تحریر در آمده است. مسئله ذبح و نذر برای غیرالله، از جمله مسائل مورد اشاره در این نامه است که مرحوم کاشف الغطاء (رحمه‌الله‌علیه) نکاتی مهم را درباره این دو مسئله بیان فرموده است. به باور مرحوم کاشف الغطاء (رحمه‌الله‌علیه) همه مسلمانان، ذبح و نذر برای غیرالله را ممنوع می‌دانند؛ اما باید این نکته را نیز توجه داشت که اساساً ذبح کردن حیوانی برای اولیاء الهی، یا نذر کردن چیزی برای آن بزرگواران، از مصادیق ذبح و نذر لغیرالله، محسوب نمی‌شوند. چرا که نیتِ چنین ذبح کنندگان و نذرکنندگانی این است که ثواب ذبح و نذر به اولیاء الهی برسد، نه این‌که ذبح و نذر برای خداوند متعال انجام می‌شود.

متن مقاله
به جرات می‌توان نامه شیخ جعفر کاشف الغطاء (رحمه‌الله‌علیه) به عبدالعزیز بن سعود را یکی از متون مُتقَن در جهت نقد آراء و افکار وهابیون تلقی کرد؛ در این نامه مهم که آشنایی با آن و البته خواندنِ آن برای پژوهشگران نقد وهابیت و جریانات تکفیری، ضرورت دارد، مسائل مهمی هم‌چون ذبح و نذر برای غیر الله بیان شده است. برخی از مهم‌ترین مطالبی که مرحوم کاشف الغطاء (رحمه‌الله‌علیه)،  در مورد ذبح و نذر لغیر الله تبیین فرموده است عبارتند از:
الف) ذبح برای غیرالله 
1) شکی نیست که اگر کسی برای غیر الله ذبح کند، از اسلام خارج شده است، اما این نکته را نیز باید توجه داشت ذبح کنندگانی که در ظاهر برای اولیاء الهی ذبح می‌کنند، نیت باطنی‌شان این است که ثواب ذبحی که انجام می‌دهند به آن بزرگواران برسد.[1]
2) اَحَدی از مسلمانان را پیدا نمی‌کنیم که در ذبح کردن برای اشخاص صالح، نیتی غیر از اهداء ثواب به ایشان داشته باشد.[2]
3) در روایات فراوانی وارد شده است که پیشوایان اسلامی به نیابت از دیگران ذبح کرده‌اند؛ چنان‌که در روایتی آمده است رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) زمانی که ذبحی انجام دادند، فرمودند: این ذبح از سمت من و هم‌چنین به نیابت از مسلمانانی باشد که ذبح نکرده‌اند.[3] از همین‌رو ذبح کردن به نیابت از اولیاء الهی اشکالی ندارد.
4) هر عملی را می‌توان انجام داد و ثوابش را به اموات هدیه کرد؛ بدین جهت از آن‌جایی که ذبح نیز از این امر مستثنی نیست، می‌توان به نیابت از اموات، ذبح کرد.[4]
5) به خدا سوگند! اگر کسی را پیدا کنم که برای غیر الله ذبح می‌کند، او را خودم تکفیر می‌کنم.[5]
6) مسلمانانی که ذبح و نحر انجام می‌دهند تنها برای تقرب به خداوند متعال چنین کاری را می‌کنند.[6]

ب) نذر برای غیرالله
1) نذر کردن برای غیر الله نیز از موجبات شرک و کفر است.[7]
2) وقتی کسی برای نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) یا یکی از اولیاء الهی نذری انجام می‌دهد، در حقیقت مرادش از این نذر آن است که ثواب عملی که انجام می‌دهد به ایشان برسد.[8]
3) در روایتی چنین آمده است که پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به دختری که برای مادرش نذری کرده بود، فرمودند: به نذرت عمل کن! اگر نذر کردن برای مخلوقات کفر باشد هر آینه باید نذر کردن برای پدر و مادر نیز کفر باشد (و لذا چگونه ممکن است رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، بدان امر آلوده به کفر توصیه بفرمایند؟!)[9]
4) کسی را در عالَم اسلام پیدا نمی‌کنید که نذر را برای شخصِ پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، ائمه اطهار (علیهم‌السلام) و اولیاء الهی انجام بدهد.[10]
5) به خدا سوگند! مؤمنی که نذری را انجام می‌دهد، صرفاً نیتش خدای متعال و کسب رضایت اوست.[11]
6) اگر تعدادی از عوام، نذری را به اشتباه به اولیاء الهی نسبت دادند، نمی‌توان کار آنان را به همه مسلمانان تَسَرّی داد و با توجه به عمل این افراد، حکمی را برای همه مسلمانان صادر کرد.[12]

جمع بندی: مرحوم کاشف الغطاء (رحمه‌الله‌علیه) با یادآوری مطالب فوق، قصد دارد نشان دهد که مسلمانان هیچ‌‌گاه، در ذبح و نذری که انجام می‌دهند، قصدی غیر از تقرب به پروردگار و رضایت او ندارند و صرفاً ثواب ذبح و نذر را به اولیاء الهی اهداء می‌کنند. بر همین اساس، ذبح و نذری که به نیابت از اشخاص صالح انجام می‌شود را نمی‌توان از اسباب شرک قلمداد کرد.

پی‌نوشت:

[1]. کاشف الغطاء، جعفر، منهج الرشاد لمن اراد السداد، ص57، قم، موسسه دائره المعارف الفقه الاسلامی، 1384ه‌ش.
[2]. همان.
[3]. همان.
[4]. همان، ص58.
[5]. همان، ص59.
[6]. همان، ص60.
[7]. همان، ص61.
[8]. همان.
[9]. همان.
[10]. همان، ص62.
[11]. همان.
[12]. همان، ص63.

نویسنده: محمد باغچیقی(باغچقی)

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.