پیشگویی پیشوایان بهائیت
فرقه بهائیت، دلیل اجماع را از اساس، در خاتمیت پیامبر خدا (ص) رد میکند و توجهی به منشأ اجماع ندارد! اما بنا بر عقیده شیعه، پس از پیامبر خدا (ص)، حضرات معصومین (ع) واسطه فیض الهی هستند و هیچ گاه انسانها، از فیض الهی محروم نشدهاند. به علاوه اگر فیض الهی را منحصر در بعثت پیامبران بدانیم، بهائیان هم 130 سال از این فیض محروم هستند!
یشوایان بهائی در قبال دریافت حمایت قدرت های استعماری، ضمن ثناگویی، مجری سیاست های آنان نیز بوده اند. پس وقتی بهائیت مبنا و مقصود خود را با آمریکا یکی معرفی می کند و آن را خیرخواه برای بشر می داند، باید دانست که یا بهائیت مزدور آمریکاست و یا عدل و خیرخواهی را تنها در منافع خود می بیند!
بر خلاف شعار تساوی زن و مردی که در بهائیت سر داده میشود، بهائیان از حضور در بالاترین ارکان رهبری این فرقه، از جمله مقام ولایت امری محروم هستند. اما ممکن است بهائیان در توجیه گویند که با عقیم بودن شوقی افندی پیشگویی رهبرانشان در مورد ولایت امری به تاریخ پیوست؛ حال آنکه این توجیه، الهی بودن پیشوایان بهائی را زیر سؤال میبرد.
در حالی که پیامبرخواندهی بهائی، علم پیشوایان الهی را خطاناپذیر و متصل به منبعی الهی دانسته، متون پیشوایان بهائیت دارای اشتباهات فاحشی بوده که سرکردگان بهائیت ناچار به اصلاح آنها شدهاند. در یک نمونه، پیشگویی عبدالبهاء دربارهی تحقق صلح عمومی و برپا شدن سلطنت بهائی در سال 1957 میلادی، با عبارات مبهمی جایگزین شده است!
دومین پیشوای بهائیت عبدالبهاء، در سخنرانیهایش آمریکا را صلح طلب معرفی نمود و مدعی شد، هیچ کشوری جز آمریکا نمیتواند صلح را ایجاد کند. آری؛ جهانیان دیدند که چگونه پیشگویی عبدالبهاء غلط از آب درآمد و آمریکا بمبهای اتمی خود را به عنوان پیام صلح و دوستی به مردم جهان هدیه کرد و صدها هزار انسان را به کام مرگ فرستاد!
عبدالبهاء، در یکی از سخنرانیهای خود در شهر پاریس (مورخ: 29 نوامبر 1911 م)، وعدهی تکریم زبان اسپرانتو (به دلیل فراگیری آن در آینده) را داده است. اما بر خلاف این وعده، پس از گذشت یک قرن از این پیشگویی، افرادی که به این زبان تکلم میکنند، از دو میلیون فراتر نرفته و حتی بیت العدل نیز مکاتباتش را به زبانی دیگر مینگارد!
مبلغ بهائی در پاسخ به این پرسش که چرا رهبران بهائی به عنوان مدعیان پیامبری ایرانی، ادبیات فارسی را پاس نداشتهاند، به نقل گفتهای از جایگاه زبان فارسی و پیشبینی جهانشمولی آن در سخنان پیشوایان خود اشاره کرد. این در حالیست که حتی نهاد رهبری بهائیت هم حاضر نشده برای تحقق این پیشگویی، دستکم پیامهایش را به زبان فارسی ارسال کند!
رهبران بهائیت، مدعی بودند که با آمدن آنان، وعدهی ادیان الهی در خصوص صلح و عدل جهانی تحقق خواهد یافت. این ادعا در حالیست که تنها چندی پس از ظهور این دو مدعی دروغین، دو جنگ جهانی به وقوع پیوست که حاصل آن، کشته، زخمی و آواره شدن میلیونها نفر بود و با گذشت بیش از 170 سال، بیعدالتی و ظلم هرروز در حال گسترش است.
پیامبرخواندهی حقه باز بهائی سقوط حاکم اِدِرنه (از شهرهای حکومت عثمانی) را به عنوانِ پیشگویی برای خود به ثبت رسانده است. اما به گفتهی آیتی (مبلّغ سرشناس و بازگشته از بهائیت)، این پیشگویی (!) 4 سال پس از اینکه شهر ادرنه به تصرف روس و انگلیس در آمد، صورت گرفت! پیامبر خوانده بهائیت، پسگوییهای خود را به نام پیشگویی به خورد پیروانش میداد!
علیمحمد شیرازی که پیشوای بهائیت وی را مبشّر مسلک خود میدانست، به تحریف ماهیت معاد موعود ادیان پرداخته و آن را به ظهور پیامبران تفسیر کرده است. وی ظهور موعود پس از خود را 2000 سال بعد پیشبینی کرده بود. این در حالیست که حسینعلی نوری از حربهی باب بر علیه خودش استفاده کرده و نسخ مسلک او را اعلام کرد.
عبدالبهاء، نظام رهبری بهائیت را پس از خود، بر دو پایهی مقام ولایت امر و نهاد بیتالعدل استوار دانسته است. بر اساس تصریح پیشوایان بهائی، وظایف این دو نهاد هیچگونه تزاحمی با یکدیگر نداشته و هیچکدام حق دخالت در امور دیگری را ندارد. این در حالیست که بیتالعدل، پس از مرگ شوقی افندی، تمام مسئولیتهای مقام ولایت امر را تصدی کرده است!
مبلّغان بهائی در توجیه پیشبینی عبدالبهاء در خصوص آمدن 24 پیشوای الهی، مدعی شدند که تنها چيز مشابهی که در آثار حضرت عبدالبهاء با اشاره به عدد 24 ذکر گرديده، 24 پير است که توضيح زيادی هم در مورد آن داده نشده است. این در حالیست که جناب عبدالبهاء در مفاوضات خود، صراحتاً از 24 پیشوای بهائی و سلطنت آنان سخن گفته است.
شوقی افندی در مقام تمجید از نظام رهبری بهائیت پس از عبدالبهاء (که بر دو رکن ولیامر و بیتالعدل) استوار است، آن را یگانه و بیشباهت به هیچکدام از حکومتهای دیکتاتوری و یا دموکراسی معرفی میکند. این در حالیست که: اولاً: با توجه به اختیارات ولیامرها، این نوعِ حکومت، دیکتاتوری محض است. ثانیاً: این نوع حکومت دوام چندانی نداشت.
شوقی افندی به عنوان اولین و آخرین ولی امر بهائیان، ضمن پایین دانستن مقام خود از مفام بهاء و عبدالبهاء، قلم به نصیحت ولیامرهای پس از خود میفرساید. این اقدام شوقی افندی در حالیست که بر اساس اظهارات بیت العدل حیفا، وی شخصی را به جانشینی خود برنگزیده! حال غیبگویی پیشوایان بهائی غلط از آب درآمده یا بیتالعدل حیفا بهائیان را فریب میدهد؟!