مهدی موعود
نه تنها اجماع شیعه و عقیدهی مذهب شیعه بر آن است که حضرت مهدی از فرزندان امام حسن عسکری (علیه السّلام) که در سال 255 هجری بهدنیا آمده و افراد زیادی نیز آن حضرت را زیارت کردهاند، بلکه بسیاری از علمای اهل سنت نیز در این موضوع با شیعه اتفاق نظر دارند. از باب نمونه سبط بن جوزی و دیگران به این موضوع اعتراف کردند.
مبلّغان بهائی برای انکار وجود حضرت قائم (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) مدعی شدند که تا مدتها کسی از وجود ایشان اطلاعی نداشت. اما این ادعا در حالیست که هرچند به خاطر حفظ جان قائم موعود (علیه السلام) ولادت ایشان به صورت علنی اعلام نشد، اما اصل ولادت، از مسلّمات تاریخی است که تمام شیعیان و حتی برخی از اهلسنت بدان اعتراف دارند.
دانستن محل اقامت امام زمان (عج) در عصر غیبت، جزو مباحث اصلی مهدویت نمیباشد و ندانستن آن خللی وارد نمیسازد. انحراف عمدهی علمای شیخیه در مسألهی «اقامتگاه امام عصر» (عج) مربوط به دوران غیبت کبری میباشد و ایشان در خصوص اقامت حضرت (عج) در عصر غیبت صغری، سخن چندانی بیان نکردهاند و طرح آن به سبب پایان یافتن آن ثمرهای ندارد.
علیمحمد شیرازی که بهائیان وی را پیشوا و مبشر خود و قائم موعود دین مبین اسلام میدانند، در موارد بسیاری ادعاهای شرکآمیز داشته و صراحتاً خود را خدای جهانیان معرفی کرده است. این در حالیست که قائم موعود اسلام، در اقتدا به جدّ خود حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله)، وظیفهی اعتلای کلمهی توحید و یکتاپرستی را عهدهدار است.
علمای شیخیه برای حلِ مشکلِ کیفیت غیبت امام زمان (عج) نظریهی جدیدی ابداع کردند. ایشان جسم را به سه قسم «دنیوی، هُوَرقلیایی و اُخروی» تقسیم کرده و برای هر یک، ویژگیهایی قائل شدند و جسم هورقلیایی را در قدرت و ضعف، ما بین جسم دنیوی و اُخروی دانستهاند و سپس مدعی شدهاند که امام زمان (عج) دارای جسم هورقلیایی است.
نویسندهی فرقهی انحرافی بابیه مدعی میشود که علیمحمد شیرازی بعلاوهی خود، ادعای قائمیت را برای یکی از یاران نزدیکش به نام «قدوس» نیز مطرح کرده است! این در حالیست که هیچکدام از ویژگیهای حضرت صاحب الزمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) همچون نام پدر، محل و تاریخ تولد، آثار قیام و... بر شخص باب و یا قدوس قابل انطباق نیست.
مبلّغان بهائی با استدلال به دو روایت مدعی شدند که اسم حضرت قائم نمیتواند «محمد» باشد. این ادعا درحالیست که ذکر نام مبارک «محمد» برای ایشان منحصر به حدیث لوح و راویان شیعه نبوده، بلکه برخی از علمای اهل تسنّن نیز این نام مبارک را برای ایشان ذکر فرموده و احادیثی که از بردن نام ایشان نهی میکند، مربوط به دورهی پیش از غیبت کبری هستند.
مبلّغان بهائی روایاتی که در آن وعدهی برپایی عدالت جهانی به وسیلهی حضرت مهدی (عج)، داده شده را به شخص علیمحمد شیرازی تفسیر میکنند. این در حالیست که با گذشت قریب به 200 سال از هلاکت باب، تحقق وعدهی عدالت جهانی به وسیلهی وی، بیمعناست! بعلاوه روایاتی وجود دارد که مصداق امام زمان کاملاً مشخص شده و قابل انطاق بر غیر نیستند.
عدهای همچون سرکردگان بهائیت، سعی بر آن دارند تا حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام) را به عنوان اسطورهای خیالی معرفی کنند؛ اما حقیقت آنست که وجود محمّد بن الحسن العسکری (علیه السلام)، حقیقتی غیرقابل انکار است که دلایلی واضح بر وجود ایشان حکایت دارد.
از جمله وقایعی که در زمان ظهور حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به دست ایشان رقم میخورد، حاکمیت و جهانی نمودن دین اسلام است. این در حالیست که جناب علیمحمد شیرازی (مدعی دروغین مهدویت بهائیان)، نه تنها تلاشی در جهت احیاء و جهانی نمودن دین اسلام از خود بروز نداد، بلکه در مدت کمتر از شش سال، ادعای نسخ اسلام را نیز مطرح کرد!
بهائیان شخصیتی به نام علیمحمد شیرازی ملقب به باب را مهدی موعود و امام دوازدهم شیعیان معرفی میکنند. این در حالیست که با بررسی دقیق روایات اسلامی، هیچکدام از ویژگیهای مهدی موعود و وقایعی که به دست ایشان رقم میخورد را در علیمحمد شیرازی نمیتوان یافت. وقایعی نظیر: جهانی کردن دین اسلام، توسعهی عدالت و حاکمیت اخلاق و عقل.
با وجود آن که اصل مهدویت و اعتقاد به ظهور حضرت مهدی در آخرالزمان از قطعیات امّت اسلام است و هیچ یک از علمای شناخته شده و معتبر اسلام با این موضوع مخالفت نکرده، با این وجود به شکلهای مختلف تشکیکهای در این موضوع صورت گرفته از اینرو برخی مدعیند روایات مهدویت از طریق اهلسنت با سند صحیح نقل نشده است.