شوقی افندی

عبدالبهاء به وصیت پیامبرنمای بهائیت عمل نکرد و به جای برادر، نوه دختری خود شوقی افندی را به جانشینی برگزید. در زمان شوقی افندی و تأسیس رژیم صهیونیستی، بهائیت هم توسعه خارق العادهای را تجربه کرد و از 20 کشور، به 224 کشور نفوذ پیدا کرد.

بنابر وصیت عبدالبهاء و شوقی افندی، بنا بود که بهائیت بعد از آنها، با دو رکن ولیامر و شورای بیت العدل رهبری شود.
آیا میدانید که پیشوای بهائیها، دیوانه و در تیمارستان بستری بوده است؟
در اسنادی که منابع بهائی نقل کردند، به یک سند جالب برمیخوریم؛ سندی که در آن اعتراف شده، شوقی افندی ولیامر بهائیت، مدتی در تیمارستان روانیهای فرانسه بستری و تحت مراقبت بود.

«شوقی افندی»، نوه دختری عبدالبهاء (دومین پیشوای بهائیت) بود که در شهر عکا (فلسطین) به دنیا آمد. او در جوانی برای ادامه تحصیل به دانشگاه مسیحی بیروت رفت و در ادامه به انگلستان سفر کرد. پس از مرگ عبدالبهاء با استناد به وصیت نامهای مشکوک، به عنوان سومین پیشوای بهائیان انتخاب شد و سرانجام در انگلیس درگذشت.

بهائیان در مواجهه با جانشینی شوقی افندی در وصیتی منتسب به عبدالبهاء، سه دسته هستند. بهائیان اصلاح طلب، وصیتنامه را جعلی می دانند. دسته دیگر، آن را نسخ شده میدانند. عمده بهائیان هم صحت و عدم نسخ وصیتنامه را پذیرفته و عصمت بهاء و عبدالبهاء را زیر سؤال میبرند؛ اما حکایت ذیل، گواهی بر بی میلی عبدالبها به شوقی افندی از زمان کودکیش دارد!

سردرگمی و تناقضهایی که بهائیان آگاه و با وجدان پس از مرگ عبدالبهاء با آن مواجه شدند (که اصل مشروعیت بهائیت را برایشان مردود کرد) به قدری بود که به اذعان عبدالحسین آیتی (از مبلّغان پیشین بهائیت)، افراد آگاه و با بصیرت، دلیلی برای بقای بر بهائیت نیافتند و پیروان بهائیت از این پس، یا افراد متعصب و یا جاهل از همهجا بیخبر بودند.

پیشوایان بهائیت، بر خلاف شعار وحدت انسان و تربیت یکسان خود، فرزندان بهائی را از سایرین مستثنی کرده و تحصیل آنها در مدارس غیربهائی نهی کردهاند. اما جالب است بدانیم که بر خلاف این شعار، شوقی افندی در بهترین مدارس غیربهائی تحصیل کرده و بار دیگر عمل نکردن پیشوایان بهائی به احکام ساختگیشان را به رُخ کشیده است!

شوقی افندی، بهائیان را موظف به ابراز عقیده در هر شرایطی دانسته است. این در حالیست که پیشوایان این فرقه پیشتر، با تغییر نام تقیه به حکمت، پیروان خود را به کتمان عقیده سوق دادهاند. اما به راستی، چه تفاوتی میان تقیه با حکمت در عمل وجود دارد؟! از طرفی شوقی افندی با چه توجیهی حکم پیشوایان بهائی به رعایت حکمت را تحریم کرده است؟!

اولین ولیامر بهائیت جناب شوقی افندی، در توصیف مردم ایرانزمین؛ تعصب، نادانی، غفلت و ستم ایشان را شهرهی آفاق دانسته و با خونخوار ایرانیان، ایشان را ظالم و بیرحم خطاب کرده است! این در حالیست که شوقی افندی، بدون اشاره به جنایات اسلافش در ایرانزمین، ادعای نیک اندیشی و ظلم پذیری بهائیان را نیز زیر پای نهاده است.

شوقی افندی در پیام نوروزی خود در سال 1330 ش، با ابراز خرسندی از تأسیس اسرائیل، تشکیل رژیم غاصب و جنایتکار اسرائیل را مطابق با وعدهی الهی معرفی نموده است. اما به راستی چه عاملی موجب آزادی و رسمیت یافتن بهائیت در اسرائیل شد، در حالی که فلسطینیان، به بدترین شکل ممکن به قتل رسیده و از زادگاه خود آواره میشدند؟!

پیامبرخواندهی بهائی ضمن تشریع وجوب احترام به بستگان خود، برای آنان حقی در اموال مردم تعیین کرد. این در حالیست که پس از مرگ او، با شکلگیری نزاع درون خانوادگی که به طرد نزدیکانش منجر شد، عملاً اجرای این فرمان بر زمین ماند. اما تشکیلات بهائیت پس از شوقی، برای به چنگ آوردن اموال هنگفتش، دو مرتبه با این نزدیکان به مذاکره نشست!

نمایندهی جامعهی جهانی بهائی، در افتتاحیه پنجاه و ششمین کمیسیون توسعه اجتماعی سازمان ملل متحد مدعی شد که برای محقق شدن تعدیل معیشت در دنیا، میبایست از خودبینی و توزیع ناعادلانهی ثروت جلوگیری شود. این در حالیست که رهبران و سرکردگان تشکیلات بهائیت، با اقدامات فکری و عملی خود، تنها به زیاد شدن فاصلهی طبقاتی کمک کردهاند.

یکی از آفتهایی که میتواند جامعه را به تباهی بکشاند و پایههای وحدت اجتماعی را متزلزل سازد، آسیب بزرگی به نام نفاق و دورویی است. از اینرو پیشوایان الهی به دوری از این پدیدهی شوم هشدارهای جدی دادهاند. اما جالب است بدانیم سرکردگان فرقهی ضالّهی بهائیت که خود را پیشوایانی الهی میپنداشتند، همواره به این صفت زشت آراسته بودند!

شوقی افندی به عنوان اولین و آخرین ولی امر بهائیان، ضمن پایین دانستن مقام خود از مفام بهاء و عبدالبهاء، قلم به نصیحت ولیامرهای پس از خود میفرساید. این اقدام شوقی افندی در حالیست که بر اساس اظهارات بیت العدل حیفا، وی شخصی را به جانشینی خود برنگزیده! حال غیبگویی پیشوایان بهائی غلط از آب درآمده یا بیتالعدل حیفا بهائیان را فریب میدهد؟!