شبه معنویت
اکثر معنویتهای انحرافی برای جذب افراد، از اصطلاح مدیتیشن استفاده میکنند. مدیتیشنی که در معنویتهای کاذب توصیه میشود، کاملاً مبانی مادی داشته و دارای انحرافات عمیقی است.
معنویت مدرن و عرفانهای روشنفکری، بهگونهای است که افراد را به سمت شیطانپرستی و چندگانه پرستی سوق میدهد. در این گونه معنویتها انسان هیچگونه مسئولیت پذیری نسبت به محیط اطراف و دیگران ندارد.
برای اینکه اعضای فرقه و شبهمعنویتها از کنترل ذهنی و تبعیت محض از فرقه خارج شوند، باید بتوانند با آموزش تفکر انتقادی، برای هر ادعایی، دلیل و استدلال داشته باشند.
یکی از علل اصلی جذب شدن افراد به فرقهها و گروههای انحرافی، نداشتن تفکر انتقادی و استدلالی است. باید آموزشهایی برای مهارت تفکر تحلیلی و انتقادی، برای افرادی که در معرض جذب به فرقه هستند، گذاشته شود؛ این کار باعث پیشگیری از آسیبهای فرقهای میشود.
یکی از بسترهای اصلی تبلیغ شبه معنویتهای نوپدید و فرقهها در حال حاضر رسانه میباشد. مثلاً عمده فعالیتهای فرقه اکنکار، فرقه احمد الحسن ، مروجان قانون جذب، فنگ شوئی و...از طریق رسانه است. بسیاری ازمحتواهای موج کرهای با محوریت کیپاپها، غیر اخلاقی، مخالف ارزشهای انسانی، دینی و ملی و... است، اما مورد استقبال طرفداران واقع می شود.
در نمایشگاه فناوریهای محتوای فضای مجازی تهران، بازی رایانهای و انیمیشنی مشاهده نمیشود که حول محور سبک زندگی معنوی باشد؛ انیمیشن یا بازی رایانهای که نشان دهد یک فرد در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی معنوی، چه رویکردی باید داشته باشد.
هر شخصی وظیفه دارد اشکالات عرفانهای کاذب را به دیگران منتقل کند؛ باید به ترویج مباحث نقد شبه معنویتهای نوپدید و فِرق انحرافی، به عنوان یک فریضه واجب نگاه شود. جهاد تببین یک وظیفه عمومی است؛ اما نخبگان و مسئولان، در این خصوص وظیفه ویژه دارند.
مفهوم «عرفان کاذب»، بار معنایی خاص خود را دارد. هدف از جعل واژههای تخصصی این است که یک مفهوم بتواند یک معنی خاص را برساند؛ این هدف در مفهوم عرفان کاذب محقق است؛ عرفان کاذب، نشان دهنده عرفانهای بدلی و تقلبی است.
کتاب به عنوان یکی از ابزار مهم تبلیغ و ترویج فرقه های انحرافی مورد بهره برداری است، لذا باید به صورت تخصصی گروهی به رصد کتاب های در حال انتشار و منتشر شده اقدام کنند و مصادیق کتب ضاله را مشخص کنند.
عضویت در فرقه های انحرافی علل متعددی دارد از جمله مواردی که می شود به آن اشاره کرد: حس کنجکاوی، جهت نشان دادن اعتراض خود به جوامع مذهبی، بی هویتی، تشکیل نشدن شخصیت مستقل، شبهات اعتقادی، مشکلات مالی و...
افرادی که دسترسی به معنویت ناب و کامل ندارند و از طرفی غریزه معنویت خواهی فشار بر روح و روان این انسان ها وارد می کند. این افراد تصمیم می گیرند یک معنویت و سبک زندگی معنوی متناسب تر با خود را انتخاب کنند تا حداقل بخشی از این فشار غریزه معنویت خواهی کم شود.