شاهنامه

06/21/1400 - 09:51

رستم و سهراب، پدر و پسری بودند که نادانسته در برابر هم جنگیدند. در شاهنامه می‌خوانیم که سهراب، در نبرد با رستم، دائماً رستم را تحقیر می‌کند. بسیار مغرور و متکبر است. رستم نیز با حیله و دروغ در پی پیروزی است. سهراب خون بسیاری از ایرانیان را می‌ریزد ولی در نهایت به دست پدرش رستم کشته می‌شود.

06/19/1400 - 20:39

افراسیاب حریف پهلوانان ایران نشد، پس ناگهان پیشنهاد مذاکره و صلح داد. اما پادشاه ایران به فرمانده سپاه ایران گفت: «درِ بی‌نيازى به شمشير جوى، به كشور بُوَد شاه را آبروى». یعنی اقتدار و بی‌نیازی ایران در پناه شمشیر به دست می‌آید و این (قدرت تسلیحاتی) است که مایه‌ی آبروی شخص اول ایران است.

05/31/1400 - 17:45

فردوسی روایت می‌کند: رستم با هفت جنگجوی ایرانی وارد شکارگاه افراسیاب تورانی می‌شود. سی هزار سرباز تورانی (که در این داستان، در مقش مدافعان وطنِ خود ظاهر می‌شوند) به سوی رستم می‌تازند. اما رستم و یارانش، بسیاری از آنان را سر می‌برند. چنان که زمین پر از اجساد بی‌سرِ سربازان تورانی شده بود. برخلاف ادعاهای باستان‌گرایان، فردوسی بسیاری اوقات از شاهان و پهلوانان ایرانی، تصویری مایل به سیاهی و گمراهی نشان می‌دهد.

05/09/1400 - 15:39

حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه می‌گوید: هنگامی که منوچهر به 120 سالگی رسید و مرگِ خود را نزیک دید، نوذَر را به جانشینی خود برگزید و به او وصیت کرد که دیندار باشد. چون گرویدن به دین خدا، عقل و اندیشه انسان را پاکیزه می‌کند. البته منوچهر فقط به همین اکتفا نکرده بود. او پیشتر، با تیغ تیز به سراغ بی‌دینان و بَددینان رفته بود.

05/07/1400 - 18:03

حکیم ابوالقاسم فردوسی در بسیاری از بخش‌های شاهنامه، تصویری مایل به سیاهی، گمراهی و ظلمت از شاهان و جنگجویان ایران باستان نشان می‌دهد. برای نمونه در داستان زندگی کی‌کاووس پادشاه ایران، به نوعی او را خونریز، متکبر و ابله می‌خواند. چنان که زمین را با ریختن خون‌ها فتح کرد. اما به این راضی نشد. پس در پی آن افتاد که آسمان را هم فتح کند!

05/06/1400 - 17:17

حکیم ابوالقاسم فردوسی، مسلمان و شیعه مذهب بوده؛ در ابتدای شاهنامه، پیروی از محمد و آل محمد را طریق رستگاری نامیده است. او می‌گوید که منِ فردوسی، بنده‌ی اهل بیت پیغمبرم و راه نجات، تبعیت از محمد و آل محمد است.

04/14/1400 - 07:40

برخی از هموطنان با افتخار می‌گویند: در ایران باستان، مردم در انتخاب دین آزاد بودند! در پاسخ می‌گوییم: اولاً اینکه کوروش هخامنشی، مردم را به گوساله پرستی تشویق می‌کرد، جای افتخار ندارد. چون او می‌خواست مردم در جهل و خرافات بمانند تا بتواند بر آنان حکومت کند. ثانیاً در شاهنامه آمده که منوچهر پادشاه ایران باستان، مردم را تهدید کرد که هر کس دینی غیر از دین من داشته باشد، با شمشیر من مواجه خواهد شد!

02/09/1400 - 22:07

ابومنصور دقیقی (آغازگر شاهنامه) به خاطر خُلق بسیار بدی که داشت به دست برده‌اش کشته شد و محمد بن عبدالرزاق طوسی (حاکم خراسان و حامی مالی شاهنامه) به دست سامانیان مسموم و نهایتاً سر بریده شد. شاهنامه با خون آغاز شد و محتوای آن هم سراسر حکایت جنگ و ریختن خون‌هاست. حال آنکه بسیاری از شاهنامه دوستان، این حقیقت را نادیده گرفته و نگاهی رمانتیک به شاهنامه دارند.

01/10/1400 - 14:57

حکیم ابوالقاسم فردوسی، در داستان پادشاهی هوشنگ و پسرش طهمورث به چند نکته اشاره می‌کند. نخست اینکه طهمورث، بسیاری دیوها را کُشت و الباقی را با ذلت اسیر کرد و در ادامه می‌گوید که ایرانیان، خط را از همین دیوهای اسیر آموختند. دیگر اینکه دین زرتشتی، روزه گرفتن را کردار اهریمن می‌داند. اما فردوسی، این دیدگاه دین زرتشتی را برنمی‌تابد و نماز شب و روزه را آیین مردان خدا می‌داند.

11/01/1399 - 09:05

شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، کتابی است که از حیث محتوا، فارسی و ایرانی است. یعنی حکایات زندگی شاهان و پهلوانان ایران باستان است. لیکن از جهت وَزن و اُسلوب شعری، تابع اشعار حماسی عربی است. شاهنامه از جهت عروضی، در بَحرِ مُتَقارِب سروده شده. یعنی وزن آن چنین است: «فَعولُن فَعولُن فَعولُن فَعول» یا «فَعولُن فَعولُن فَعولُن فَعَل» که یک اُسلوب عربی است.

05/02/1397 - 20:11

فردوسی یک حکیم است؛ تعارف که نکردیم به فردوسی، حکیم گفتیم. الان چند صد سال است که دارند به فردوسی، حکیم می‌گویند. حکمت فردوسی چیست؟ حکمت الهیِ اسلامی.

09/26/1396 - 08:45

عده‌ای خود را از نژاد آریایی و برتر از دیگر اقوام و نژادها می‌دانند و فردوسی را یکی از بهترین افراد در مسأله خدمت به زبان فارسی می‌دانند ولی از واقعیت اینکه فردوسی شاهنامه را برای چه فردی نوشت اطلاع ندارند. فردوسی شاهنامه را برای فردی به نام سلطان محمود غزنوی که از نژاد ترک بود نوشت.

05/24/1394 - 10:25

موبد دکتر جهانگیر اوشیدری در زمینه شاهنامه نیز پژوهش‌های ارزنده‌ای داشتند. لیکن آنچه مدنظر ما قرار گرفته است،‌ عقیده ایشان پیرامون حکیم ابوالقاسم فردوسی (سراینده شاهنامه) و مذهب اوست. موبد اوشیدری در کتاب «دانشنامه مزدیسنا» به صراحت بر مسلمان بودن و شیعه بودنِ فردوسی تأکید کردند. وی پس از بیان اختلافات میان فردوسی و سلطان محمود غزنوی...

صفحه‌ها