تساوی حقوق زن و مرد
در بیانیهای تبلیغاتی که تشکیلات بهائیت برای کمیسیون سازمان ملل، در مورد لزوم برابری جنسیتی ارسال کرد، به سیاهنمایی از وضعیت زنان در جمهوری اسلامی پرداخت. اما تشکیلات بهائیت لازم است تا پیش از تبلیغات به اسم زن، ساختارهای فکری و تشکیلاتی ضدزن خود را اصلاح کند و بعد از آن، برای کودتای فرهنگی و جایگزینی تفکرات خود با ادیان و فرهنگها برنامهریزی کند.
بر خلاف شعار آزادی و برابری زن و مرد، مالکیت خصوصی او هیچ احترامی در بهائیت نداشته و در مواردی اموالش، به جرم زن بودن، مصادره می شود!
هرچند حقوق اجتماعی و مدنی زن بر خلاف شعارهای رنگی در بهائیت پایمال شده، اما به نام آزادی و با شعار برابری، از شعار زن و زنان، بهره وری تبلیغی می شود!
بر خلاف شعار تساوی زن و مردی که در بهائیت سر داده میشود، بهائیان از حضور در بالاترین ارکان رهبری این فرقه، از جمله مقام ولایت امری محروم هستند. اما ممکن است بهائیان در توجیه گویند که با عقیم بودن شوقی افندی پیشگویی رهبرانشان در مورد ولایت امری به تاریخ پیوست؛ حال آنکه این توجیه، الهی بودن پیشوایان بهائی را زیر سؤال میبرد.
دومین پیشوای بهائیت عبدالبهاء، در راستای آموزهی وحدت عالم انسانی در این فرقه، تمامی انسانها را نزد خداوند یکسان دانسته و هرگونه تفاوت در فضل و رحمت میان انسانها را رد کرده است. این در حالیست که عبدالبهاء در جایی دیگر، با تقسیمبندی زنها به جسمانی و روحانی، زنهای جسمانی را از رحمت خدا بینصیب دانسته است!
پیشوایان بهائی در عمل، بارها شعار تساوی زن و مرد خود را نقض کردهاند. از اینرو مبلّغان بهائی در تأویلی بدون دلیل، منظور پیشوایان خود را مواسات و نه مساوات معرفی میکنند. این در حالیست که پیشوایان بهائی مواسات را تنها در امور مالی به کار برده و با محروم نمودن غیربهائیان از ارث و اموال بهائیان، به این گفتار خود هم پایبند نبودهاند.
پیشوایان فرقهی بهائیت، تساوی حقوق زن و مرد را به عنوان آموزهی به ظاهر ابداعی خود معرفی کرده و از آن به عنوان سند افتخار خود یاد میکنند. این در حالیست که بارها پوشالی بودن این شعار را نشان دادهاند. همچنان که در حکمی مردان را موظف به پرداخت مهریه کرده و از سویی کشف غیرباکره بودن دختر را موجب سقوط مهریه از گردن شوهر دانستهاند!
پیشوایان بهائیت، سعادت عالم انسانی را در گرو تساوی زن و مرد در تمامی شئون و نبودن امتیاز میان آنها دانستند. این در حالیست که بر خلاف این شعار، تربیت فرزندان را عمدتاً به عهدهی زنها واگذار کردهاند. حال آنکه اگر تربیت فرزندان زحمت است که حق زنان ضایع شده و اگر افتخار است پس چرا پدرها از آن محروم شدهاند؟!
پیامبرخواندهی بهائی حکم حج را مختص به مردها دانسته است. اما اگر بهائیت داعیهی تساوی همه جانبهی میان زن و مرد دارد و این سفر طاقتفرسا است، پس چرا باید مردها چنین سفری را تحمل کنند؟! از طرفی، مگر بهائیت خود را مطابق با پیشرفتهای زمانه نمیداند؟! حال چرا با وجود آسانی مسافرت در این قرن، حکم استثنای زنان از حج را برنمیدارد؟!
عبدالبهاء موضوع عدم حق عضویت زنان در بیت العدل را از جمله مسائلی دانست که حکمت آن در آینده روشن خواهد شد. بیتردید این توجیه، همان ترفند بهائیان برای فرار از پاسخگویی به تناقضاتشان میباشد. اما بر فرض محال هم که این حکمت آشکار شود، باز مشکلی حل نخواهد شد؛ چرا که بهائیت ادعای تساوی داشت و با آشکار شدن حکمت، باز هم تساوی ایجاد نمیشود.
بهائیان مدعیاند عبدالبهاء با محال دانستن رعایت عدالت میان دو همسر، حکم پدر خود به جواز دو همسری را نسخ کرده و بهائیان در هیچ صورت حق داشتن دو زن را ندارند. این در حالیست که عبدالبهاء در جایی دیگر، رعایت عدالت را امری ممکن ولی دشوار برشمرده و ادعای نسخ و تغییر حکم دو همسری به تک همسری را تهمت بهائیان به خود برشمرده است.
عبدالبهاء با تمسک به چهار مقدمهی اشتباه، درصدد آن برآمد تا منظور پیامبرخواندهی بهائی از دوهمسری را به یک همسر تحریف کند. او در ابتدا تصریح پدر خود به جواز دو همسری را منکر شده و سپس عدالت را شرط محال جواز این عمل برشمرده است! اما آیا دلیل تحریف سخنان پدر توسط پسر، چیزی جز فریب اذهان عمومی از جانب مدعی پیشوایی الهی بهائیت است؟!
پیامبرخواندهی بهائی در کنار بیان حکمِ جواز اختیار دو همسر، حکم به جواز به کارگیری خدمتکار باکره نیز داده است. او برای توجیه این عبارت، به خدمت گرفتن باکره را مخصوص انجام کار منزل دانسته است. اما اگر قرار است شخص بهائی یک خدمتکار بگیرد و به او پول دهد، دیگر چه نیازی است تا باکره باشد و حکم آن هم به عنوان جایگزین همسر ذکر شود؟!
پیشوایان بهائیت، تساوی حقوق زن و مرد را به عنوان یکی از تعالیم اختراعی خود معرفی کردهاند. اما جالب است بدانیم که بر خلاف این شعار، مردها را موظف به پرداخت مهریه به زنها میدانند! از آن عجیبتر اینکه حتی میان زنهای دارای شوهر شهری با شوهر روستایی نیز تبعیض قائل شده و مهریهی زنان دارای شوهر شهری را بیشتر تعیین کردهاند!