بهائیت اسرائیل فلسطین
من عبدالبهاء هستم؛ اگه واقعاً پیروانم باور دارن که من به مردم فلسطین کمک کردم، پس چرا اونا نمیکنن؟! ....
پیامبرنمای بهائیت در زمان حیات و پس از مرگ خود، تبلیغ در خاک عثمانی و شام را ممنوع اعلام کرده بود. اما پس از مرگ او، فرمانش به ممنوعیت تبلیغ در این نواحی توسط پیروانش زیر پا گذاشته شد. تشکیلات بهائیت همچنان به فرمان پیامبرنمای خود و قوانین رژیم صهیونیستی در ممنوعیت تبلیغ در فلسطین اشغالی پایبند است.
در کنار ارتباطهای پشت پرده رهبران بهائیت با بزرگان صهیونیست و زمینه سازی فکری کوچ فلسطینیها و ایجاد کشور جعلی اسرائیل، پیشوایان بهائیت با نفوذی که در جامعه مسلمان فلسطین (به واسطه مسلمان جا زدن خود) داشتند، زمینه عملی اشغالگری صهیونیستها را فراهم کردند.
یکی از نشانههای هماهنگی و همدستی رهبران بهائیت با صهیونیستها در اشغال فلسطین، تلاش برای کوچاندن اختیاری مردم فلسطین از سرزمین مادریشان، با تبلیغات منفی علیه این منطقه و یا دعوت به سکوت در مقابل توسعهطلبی یهودیها بود.
ارتباط رهبران بهائیت با صهیونیستها به سالهای پیش از تصرف فلسطین به دست انگلیسیها و تلاش برای ایجاد یک کشور یهودی باز میگردد. شواهد تاریخی از ارتباط و همکاری عبدالبهاء با زرسالاران یهودی پرده برمیدارد؛ ارتباطهایی که بعدها عبدالبهاء، به اسم پیشبینی آینده فلسطین، به خورد بهائیان داد.
رهبران و تشکیلات بهائیت توافق خود با رژیم صهیونیستی مبنی بر عدم حضور و فعالیت در سرزمین های اشغالی، در قبال دریافت حمایت های این رژیم برای حضور در سایر کشورها را به دستور پیامبرخوانده بهائی منتسب می کنند! این در حالیست که اسناد، حکایت از حضور و فعالیت بهائیان پس از پیامبرنمای بهائی و تا پیش از تشکیل دولت اسرائیل در فلسطین دارند.
تشکیلات بهائیت نه تنها دفاع از فلسطینیان را لازم نمیداند، بلکه به دفاع رسانهای از رژیم غاصب صهیونیستی میپردازد. از اینرو یکی از رسانههای بهائی در واکنش به طرح معامله قرن، با فریب و تعبیر از آن به عامل صلح و پیشرفت و نیز با کنایه به راهحل ایران برای آیندهی فلسطین؛ به حمایت غیرمستقیم از طرحی که اشغالگری صهیونیستها را تثبیت میکند، پرداختند.