احمدالحسن
از آنجا که احمداسماعیل بصری نمی تواند مسئله تحصیلات خود را حل کند، سعی در پاک کردن صورت مسئله دارد. وی معتقد است این علوم، علوم فراگیر نبوده است، بلکه علمی است که صرفاً نجات مردم در آخرت وابسته به آن است و آن علم عقاید و تشریع است.
اینکه شخصی ادعای نص بکند (مثل احمد بصری) ملاک نمی باشد و حتما باید توسط امام یا معصوم قبلی اشاره و تعیین شود. پس مهم شناخت شخص صاحب عصمت است و عصمت، امری پنهانی و هر شخصی که ادعای نص کرد را نمی توان معصوم دانست.
پیامبر (ص) در روز غدیر دین خود را کامل کرده و پس از آن هیچ فریضه ای نیاورد. در روایات ائمه اطهار (ع) نیز غدیر را روز اکمال دین و از آن به عنوان روزی که آخرین فریضه الهی نازل شده است، یاد می کنند.
چرا با این همه تاکید پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) بر خاتمیت نبوت و رسالت، باز احمد بصری خلاف آن ها سخن می گوید؟ آیا لعن ائمه (ع) نسبت به خودش را ندیده است؟ در حدیثی قائلین به نبوت امامان مورد لعن قرار گرفته شده اند.
مراجعه به مراجع تقلید از باب رجوع به متخصص است، آن هم در مباحث احکام شرعی و فروعات دینی نه اطاعت در اعتقادات دینی؛ بلکه امور دینی و اعتقاد همه باید توسط دلیل و استدلال محکم عقلی و نقلی برای خود فرد اثبات شود. حال چگونه فرقه احمدالحسن بصری اطاعت از 4 روحانی مکتب نجف را در همه مسائل، اطاعت از خداوند متعال می دانند؟
فرقه احمدالحسن (یمانی دروغین) قائل هستند که احمد اسماعیل بصری امام سیزدهم و وصی امام زمان (عج) می باشد. این ادعای بی پایه و اساس که همانند فرقه های موجود در تاریخ است نیز مورد پیش بینی اهل بیت(ع) قرار گرفته و آن را نکوهش کردند.
خبر دادن از دوازدهمین امام، مهدی موعود(عج) در روز غدیر برای آن مردمی که قبول ولایت امیر المؤمنین(ع) برایشان سنگین بود، بیانگر آینده نگری اسلام و برنامه بلندمدت و کامل دین الهی برای مسلمان تا روز قیامت است.
اتباع فرقه یمانی اگر نگاهی اجمالی به ادعاهای احمداسماعیل بصری داشته باشند و آنها را با خطبه غدیر تطبیق دهند، خواهند فهمید که چه اشکالات بزرگی به مبانی این شخص وارد است.
احمدالحسن برای وجود مهدیین از ذریه امام عصر (عج) نمی تواند تواتر را اثبات کند؛ نه تنها برای آنان تواتری غیرقابل تصور است، حتی مستفیض بودن روایات در باب وجود مهدیین از ذریه امام زمان (عج) برای وی غیر قابل اثبات است.
شناخت حجت خدا نه تنها با این سه راه (قانون معرفت حجت) محصور نیست، بلکه راه های دیگری برای شناخت حجت خدا در روایات معتبر از اهل بیت (ع) وجود دارد که بنیان فکری احمد بصری را نابود می کند.
در روایاتريا، ظهور حضرت (ع) بسیار روشن بوده است و از آن تعبیر به روشن تر از خورشید شده است و هر شخص طالب حقیقتی به راحتی خواهد توانست صحت وی را تشخیص دهد.
هیچ دلیلی برای الزام به شناخت یمانی نداریم و آن چیزی که شناختش الزام دارد شناخت امام عصر (عجلاللهتعالیفرجه) است. و همانطور که گذشت خروج یمانی صرفا در روایات به عنوان نشانه حتمی ظهور ذکر شده است.
آن چیزی که از شیعه برداشت می شود این است که تقلید در اعتقادات جایز نیست مگر این که به نحوی برای او علم حاصل شود. تمام مباحث کلامی شیعی برای اهل علم با یقین قطعی حاصل شده است و مردم و جامعه نیز توسط اهل علم دعوت به تحقیق در باب موضوعات اعتقادی شده اند تا با دلیل مسائلی مثل توحید، نبوت، معاد، امامت و... را بپذیرند.
اتباع احمد بصری ادعا دارند که یکسری کراماتی را از جناب احمدبصری دیده اند، اولا؛ این که مومنین به ایشان بعد از ایمان، کرامتی ببینند که راه شناخت امام نیست، بلکه باید مخالفین یا محققین ببینند و از همه مهمتر اعجاز مانند جریان امام رضا (ع) باید به درخواست و به موضوع تعیین شده توسط مخالف مدعی امامت باشد.